تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

تحرکی برتر

در راستای امر فوق و سپردن امور به خداوند، مى‏فرمایند: «وَ اَخْلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِیَدِهِ العَطاءَ و الْحِرْمانَ» هرچه مى‏خواهى فقط از خدا بخواه، چون تنها خداست كه مى‏بخشد و یا محروم مى‏كند. اگر چیزى مى‏خواهى تنها خداست كه می‌تواند به تو بدهد و اگر مى‏ترسى كه از چیزى محروم شوى تنها خداست كه انسان را محروم می‌کند، پس در این مورد هم نباید از غضبِ ناكسان ترس به خود راه دهی.
ابتدا فرمودند همه‌ی امور را به خدا بسپار که در آن صورت خود را به پناهگاهی مطمئن و نگهبانی شکوهمند سپرده‌ای و در این فراز می‌فرمایند: تمام تقاضاهایت را تنها از خدا بخواه که عطا و حرمان در دست اوست. ممكن است كسى پیام اصلی این توصیه‌ها را نفهمد و تصور کند با این اوصاف باید گوشه‌ی خانه نشست و كارى نكرد! در صورتى كه سخن امام مفهومى به مراتب بلندتر از این برداشتِ سطحى دارد. این توصیه‌ها راه نجات است در اموری که بدان وارد می‌شویم، به همان صورت که خود حضرت عمل کردند، آیا خودِ امام گوشه‌ی خانه‏شان نشستند و هیچ كارى نكردند یا بزرگ‌ترین صحنه‌های تاریخ را شکل دادند و در صحنه‌هایی وارد شدند که هیچ‌کس جز ایشان در آن زمان امکان ورود در آن صحنه‌ها را نداشت؟ چون عقیده‌ی امام این بود كه همه‌ی امور خود را به خدا بسپارند و همه‌ی تقاضاهایشان را هم از خدا بخواهند، در تحرکی برتر هیچ‌گاه بى‏كار نمى‏نشستند. برای رضایت خداوند چاه و قنات درست مى‏كردند، نخل مى‏كاشتند، در جنگ‌های آنچنانی وارد می‌شدند، امّا همه‌ی این كارها برای رضایت خدا انجام می‌دادند وظیفه‌ای بود که خداوند بر دوش آن‌ حضرت گذارده بود. همه‌ی امور را به خدا واگذاشته بودند و با آن رویکرد با معاویه وارد جنگ شدند و نگران نقشه‌ها و حیله‌های معاویه که با جریان حَکَمیت به ظاهر شکست را بر حضرت تحمیل کرد، نبودند. در امور فردی نیز همه‌ی امور را به خدا واگذاشته بودند و لذا از آنجایی كه خداوند فرموده به اندازه‌ی رفع گرسنگى از غذاها بخور همان اندازه از نان جِوین استفاده می‌کردند. خداوند از یك طرف دستور روزه مى‏دهد تا جنبه‌های معنوی انسان را تقویت کند و از طرف دیگر مى‏فرماید عید فطر باید غذا بخورید. خدا بندگانش را مى‏شناسد، باور كنید اگر عید فطر نبود بعضى‏ها با علاقمندى كه به روزه پیدا كرده بودند دیگر دست از روزه‌گرفتن برنمى‏داشتند. خدا با عید فطر مزه‌ی غذاخوردن در روز را به دهان بندگانش مى‏اندازد بعد به اختیار خود انسان مى‏گذارد كه از آن به بعد روزه‌ی مستحبى بگیرند یا نگیرند، به همین دلیل است كه عده‏اى در عید فطر به فرمان خدا افطار مى‏كنند نه به میل خودشان و امیرالمؤمنین(ع) با توجه به توصیه‌ای که به فرزندشان دارند، در آنچنان فضایی از جذبات الهی هستند که اگر وظیفه‌ی غذا خوردن بر ایشان نبود معلوم نبود لب به غذا بزنند، با این‌که در غذا خوردن‌ امور را به خدا می‌سپارند و لذا با کم‌ترین غذا قوی‌ترین انسان هستند.