در راستای امر فوق و سپردن امور به خداوند، مىفرمایند: «وَ اَخْلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِیَدِهِ العَطاءَ و الْحِرْمانَ» هرچه مىخواهى فقط از خدا بخواه، چون تنها خداست كه مىبخشد و یا محروم مىكند. اگر چیزى مىخواهى تنها خداست كه میتواند به تو بدهد و اگر مىترسى كه از چیزى محروم شوى تنها خداست كه انسان را محروم میکند، پس در این مورد هم نباید از غضبِ ناكسان ترس به خود راه دهی.
ابتدا فرمودند همهی امور را به خدا بسپار که در آن صورت خود را به پناهگاهی مطمئن و نگهبانی شکوهمند سپردهای و در این فراز میفرمایند: تمام تقاضاهایت را تنها از خدا بخواه که عطا و حرمان در دست اوست. ممكن است كسى پیام اصلی این توصیهها را نفهمد و تصور کند با این اوصاف باید گوشهی خانه نشست و كارى نكرد! در صورتى كه سخن امام مفهومى به مراتب بلندتر از این برداشتِ سطحى دارد. این توصیهها راه نجات است در اموری که بدان وارد میشویم، به همان صورت که خود حضرت عمل کردند، آیا خودِ امام گوشهی خانهشان نشستند و هیچ كارى نكردند یا بزرگترین صحنههای تاریخ را شکل دادند و در صحنههایی وارد شدند که هیچکس جز ایشان در آن زمان امکان ورود در آن صحنهها را نداشت؟ چون عقیدهی امام این بود كه همهی امور خود را به خدا بسپارند و همهی تقاضاهایشان را هم از خدا بخواهند، در تحرکی برتر هیچگاه بىكار نمىنشستند. برای رضایت خداوند چاه و قنات درست مىكردند، نخل مىكاشتند، در جنگهای آنچنانی وارد میشدند، امّا همهی این كارها برای رضایت خدا انجام میدادند وظیفهای بود که خداوند بر دوش آن حضرت گذارده بود. همهی امور را به خدا واگذاشته بودند و با آن رویکرد با معاویه وارد جنگ شدند و نگران نقشهها و حیلههای معاویه که با جریان حَکَمیت به ظاهر شکست را بر حضرت تحمیل کرد، نبودند. در امور فردی نیز همهی امور را به خدا واگذاشته بودند و لذا از آنجایی كه خداوند فرموده به اندازهی رفع گرسنگى از غذاها بخور همان اندازه از نان جِوین استفاده میکردند. خداوند از یك طرف دستور روزه مىدهد تا جنبههای معنوی انسان را تقویت کند و از طرف دیگر مىفرماید عید فطر باید غذا بخورید. خدا بندگانش را مىشناسد، باور كنید اگر عید فطر نبود بعضىها با علاقمندى كه به روزه پیدا كرده بودند دیگر دست از روزهگرفتن برنمىداشتند. خدا با عید فطر مزهی غذاخوردن در روز را به دهان بندگانش مىاندازد بعد به اختیار خود انسان مىگذارد كه از آن به بعد روزهی مستحبى بگیرند یا نگیرند، به همین دلیل است كه عدهاى در عید فطر به فرمان خدا افطار مىكنند نه به میل خودشان و امیرالمؤمنین(ع) با توجه به توصیهای که به فرزندشان دارند، در آنچنان فضایی از جذبات الهی هستند که اگر وظیفهی غذا خوردن بر ایشان نبود معلوم نبود لب به غذا بزنند، با اینکه در غذا خوردن امور را به خدا میسپارند و لذا با کمترین غذا قویترین انسان هستند.