همان امامى كه فرمودند: آخرتت را به دنیا مفروش، همان امامى كه فرمودند: اهل امر به معروف و نهى از منكر باش، همان امام در این فراز مىفرمایند: «جاهِدْ فِى اللّهِ حقَّ جِهادِهِ» در راه خدا تلاشی شایسته انجام ده. این كه ملاحظه میکنید روى این موضوع تأكید مىشود به خاطر اهمیتى است كه در زندگى ما دارد. قلبى که خود را وسعت داد تا همهی دین وارد آن قلب شود و ارادهاى كه خود را استوار كرد تا همهی دین را وارد زندگى خود كند، میتواند از بهرههای فوقالعادهی دین استفاده کند و ماورای دنیاداران، با اولیای الهی بهسر برد و در آن حال زندگی به معنای واقعی آن برایش طلوع میکند. ملاحظه فرمودید که حضرت در ادامه میفرمایند: «لاتَأْخُذْكَ فِى اللّهِ لَوْمَةُ لائِم» در راه دین و دینداری از سرزنش ملامتگران هراسی به خود راه مده. وقتی بخواهی به طور کامل و همهجانبه دیندار باشی این شرطِ ادامهی دیندارى است وگرنه اهل دنیا با ملامتهای خود دینتان را از شما مىربایند. قرآن در سورهی مائده، آیهی 54 میفرماید: «خداوند كسانى را دوست دارد كه از نقد یا ملامت دیگران نگرانى ندارند» اگر كسى این را رعایت نكند از انتقادهای اهل دنیا تحت تأثیر قرار میگیرد و در نهایت به مشكل مىافتد. چه شد كه بعضی از طرفداران آزادی که با نظام شاهنشاهی درگیر بودند بعد از انقلاب اسلامی در همراهی با انقلاب به مشکل افتادند؟ خیلى حیف است که آدم یك عمر به اسم آزادی زحمت بكشد ولی چون نمیتواند ملامت فرهنگ غربی را زیر پا بگذارد، روبهروى نماینده امام زمان(عج) بایستد. سران نهضت آزادی به صراحت روبهروى امام خمینى«رض» ایستادند، به طورى كه مشهور است حضرت امام در جلسهای خطاب به مؤسس آن نهضت فرمودند: «پیرمرد، آخر عمرت نمىخواهى دست بردارى؟» چطور شد كه این شخص، روبهروى یك مجتهد و حاكم اسلامى ایستاد؟ آقای مهندس مهدی بارزگان مىگفت: ما نباید به گونهاى عمل كنیم كه افكار جهانى به ما انتقاد كنند. در حالیکه حضرت امام در رابطه با وظیفهی الهیشان فرمودند: ما با نظرات جهان استکبار چه کار داریم. این همان توصیهی امیرالمؤمنین(ع) است که نباید در راه خدا از سرزنش ملامتگران ترسی به خود راه دهیم. آقاى بازرگان مىگفت: دادگاههاى انقلاب، آبروى ما را در دنیا برده است پس باید خیلى زود آنها را تعطیل كنیم و امام«رض» مىفرمودند: دادگاههاى انقلاب همیشه باید باشند. امثال آقاى بازرگان با اینكه اهل نماز و عبادتاند اما چون نتوانستند همهی اسلام را بپذیرند و در این راه نگران ملامتهای اهل دنیا نباشند کارشان به آنجا کشید که به نفع غرب با نظام اسلامی به مقابله پرداختند. گو اینكه توصیهی امیرالمؤمنین(ع) را به گوش جان نشنیده بودند كه «در راه دیندارى نباید از بدگویى بدگویان هراسید». اگر ما بخواهیم در دیندارىمان رعایت «زید» و «عمرو» را بكنیم و به اندازهاى كه آنها از دست ما ناراحت نشوند و دعوایمان نكنند، دین را قبول داشته باشیم، چنین دینى براى ما ماندگار نخواهد بود و همان اشخاص، دین را از دست ما خواهند گرفت و طلوعی در زندگی ما واقع نمیشود. گفت:
آن بزرگانى كه ره طى كردهاند
گوش بر بانگ سگان كى كردهاند
رهرو پیغمبرانى ره سِپُر
طعنهی خلقان همه بادى شِمُر
آری «وَ لاتَأخُذْكَ فِى اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» ملامت ملامتگران تو را در راه خدا سُست نكند. خدا کند بنده توفیق انجام این دستور را داشته باشم. حضرت میخواهند ما طوری زندگی کنیم که غیر خدا رعایت هیچكس را نكنیم مگر به اذن الهی. نظر افراد به خودى خود اهمیتى ندارد كه اگر از كارى خوششان آمد آن را انجام دهیم و اگر بدشان آمد از آن بگذریم، چون هیچ كس نمىتواند ضررى به ما برساند یا از رسیدن خیری جلوگیرى كند تا ما برای جلب منفعتی یا دفع ضرری بخواهیم آنها را راضی کنیم. اگر مىبینید ما از جهاتى رعایت انسانها را مىكنیم به دلیل آن است كه خدا چنین چیزى را از ما خواسته است نه اینكه رضایت خود افراد به خودی خود براى ما مهم باشد. امام خمینى«رض» در این مورد هم نمونهی خوبى بودند، ایشان نشان دادند تنها چیزى كه رعایت نمىكردند نظر این و آن بود. گفت:
در پى ردّ و قبول عامه خود را خر مكن
چون كه نبود كار عامى یا خری یا خَر خرى
گاو را باور كند بهر خدایى عامیان
نوح را باور ندارند از پى پیغمبرى
مىبینید جناب جامى از بس عدهای با پیروی از نظر مردم زندگی خود را ضایع کردهاند، فریادش بلند شده و لغتهاى توهینآمیز بهكار میبرد.