در ادامه حضرت میفرمایند: «وَ بَصِّرْهُ فَجائِعَ الدُّنْیا» اى فرزندم! قلب خود را به گونهاى بیدار كن كه فجایع دنیا را ببیند و دیده آن را بر فجایع دنیا باز کن. این دنیا پر از فاجعه است و چه ظلمها که بر سر آدمها نمیآورد، هرکس به آن نزدیک شود هرگز از تیر فجایع آن در امان نخواهد ماند، به ظاهر راههای موفقیت را در جلو انسانها میگشاید ولی در نهایت ناکامشان میکند و آنها را از پا در میآورد. نمونههای زیادی را در اطراف خود میتوانید مشاهده کنید و از آنها عبرت بگیرید. حضرت به ما متذكر مىشوند كه قلب خود را بینا كنیم تا فجایع دنیا را ببیند.
جنس دنیا، فاجعه است. پیامبران این موضوع را خوب فهمیدند و با توجه به این امر به خدا وصل شدند تا گرفتار فجایع دنیا نشوند. بنابراین هر انسانى مىتواند در دنیا باشد اما گرفتار فاجعه آن نشود. شرطش این است كه دنیا و فجایع آن را بشناسد و باطن قهقهههاى مستانهی اهل دنیا را ببیند و به الهام ملائكه به درون خود توجه كند كه میگویند: پشت این خوشیهاى ظاهرى هزاران مصیبت خوابیده است. انسانى كه این مصیبتها را نمىبیند، مىگوید خوشا به حال آنها! اى كاش من هم مثل آنها بودم. خداوند به كسانى كه دنیا را بخواهند دنیا مىدهد، امّا باید بدانند همهی آنهائى كه در دام دنیا گرفتار شدهاند به بیچارگى افتادهاند. حالشان چنان است كه شاید در تمام عمر به اندازهی یك دقیقه هم خدا را نخوانده باشند، اگر هم خوانده باشند در اضطرارها بوده و با دفع اضطرارها «فَإذاهُم مشرکون» باز به همان شرک قبلی برگشتهاند.
اهل دنیا وقتى گرفتار مصیبتى مىشوند خیال مىكنند به خاطر زرنگ نبودن خودشان است. چون قبول ندارند كه زندگىِ غیردینى باعث گرفتارى آنها شده است. مىخواستهاند سر كسى كلاه بگذارند و او فهمیده است، تصور میکنند اگر او نفهمیده بود موفق مىشدند. رفتار آنها مثل كسى است كه نزدیك چاهى ایستاده است و مىبیند كه هركس از آنجا مىگذرد در چاه مىافتد، به جاى اینكه بفهمد آنها به خاطر بىاحتیاطى نیست كه در چاه مىافتند بلكه جنس این چاه چنان است كه هركس هوس کند بر سر آن برود به چنین سرنوشتی دچار میشود. تصور مىكند اگر پایش را در نقطه دیگرى بر سر همان چاه مىگذاشت درون چاه نمىافتاد و لذا با آن حساب به چاه نزدیک میشود و در چاه مىافتد. فکر باطل مثل آن چاه است، كسى كه فكرش باطل است به جهت همین فكر باطل هر روز ضربه مىخورد ولى نمىفهمد و دیگران را متّهم مىكند. در حالی که تا فكر انسان، الهى نشود هر روز ضربه مىخورد، چون جنس دنیا فاجعه است. حضرت مىفرمایند این را به قلب خود بفهمان كه جنس دنیا فاجعه است و باید در دنیا زندگى كنى ولى به آن نزدیك نشوى. از خود بپرس «أَیْنَ الَّذِینَ مَلَكُوا مِنَ الدُّنْیَا أَقَاصِیَهَا»(72) كجایند آنانكه به دستنایافتنیهای دنیا دست یافتند. علاوه بر این متوجه باش خوبان دنیا برای دنیا تلاش نکردند تا شما بخواهید حاصل تلاش آنها را در دنیا جستجو کنید، حضرت در جاهای دیگر در رابطه با آن خوبان میفرمایند از خودتان بپرسید: «أَیْنَ الَّذِینَ كَانُوا أَحْسَنَ آثَاراً وَ أَعْدَلَ أَفْعَالًا وَ أَكْبَرَ مُلْكا»(73 )كجایند آنانكه بهترین اثرها را از خود بهجای گذاشتند و عادلانهترین کارها را کردند و به برترین داراییها رسیدند. «أَیْنَ الَّذِینَ أَخْلَصُوا أَعْمَالَهُمْ لِلَّهِ وَ طَهَّرُوا قُلُوبَهُمْ بِمَوَاضِعِ ذِكْرِ اللَّه»(74) كجایند آنانكه خالص گردانیدند كردارهاى خود را از براى خدا و پاك ساختند دلهاى خود را از براى جایگاههاى ذكر خدا و پاك ساختند آنها را از اندیشهها و از فكرهاى بیحاصل از براى اینكه قلبشان جایگاه ذكر و یاد خدا باشد و همیشه با خداوند و معبود خود بهسر برند.