حضرت امام خمینی«رض» از اینکه مؤمنین تا این حدّ غفلت کردهاند که کتاب هدایت الهی یعنی قرآن را نیز در حدّ بررسی قرائتهای مختلف و تجوید و جهات لغویه و بیانیه پائین آوردهاند گله میکنند و میفرمایند:
«اكنون كه مقاصد و مطالب این صحیفهی الهیه را دانستى، یك مطلب مهمّى را باید در نظر بگیرى كه با توجه به آن راه استفاده از كتاب شریف بر تو باز شود و ابواب معارف و حِكَم بر قلبت مفتوح گردد. و آن، آن است كه به كتاب شریف الهى نظر تعلیم داشته باشى و آن را كتاب تعلیم و افاده بدانى، و خود را موظف به تعلّم و استفاده بدانى. و مقصود ما از تعلیم و تعلّم و افاده و استفاده آن نیست كه جهات ادبیّت و نحو و صرف را از آن تعلیم بگیرى، یا حیث فصاحت و بلاغت و نكات بیانیّه و بدیعیّه از آن فراگیرى، یا در قصص و حكایات آن به نظر تاریخى و اطّلاع بر امم سالفه بنگرى؛ هیچیك از اینها داخل در مقاصد قرآن نیست و از منظور اصلى كتاب الهى به مراحلى دور است. و اینكه استفادهی ما از این كتاب بزرگ بسیار كم است، براى همین است كه یا به آن نظر تعلیم و تعلم نداریم- چنانچه غالباً این طوریم- فقط قرائت قرآن مىكنیم براى ثواب و اجر، و لهذا جز به جهت تجوید آن اعتنائى نداریم. مىخواهیم قرآن را صحیح بخوانیم كه ثواب به ما عنایت شود، و در همین حد واقف مىشویم و به همین امر قناعت مىكنیم؛ و لهذا چهل سال قرآن شریف را مىخوانیم و به هیچ وجه از آن استفادهاى حاصل نشود جز اجر و ثواب قرائت. و یا اگر نظر تعلیم و تعلّم داشته باشیم، با نكات بدیعیّه و بیانیّه و وجوه اعجاز آن، و قدرى بالاتر، جهات تاریخى و سبب نزول آیات، و اوقات نزول، و مكّى و مدنىبودن آیات و سور، و اختلاف قرائات و اختلاف مفسرین از عامّه و خاصه، و دیگر امور عَرَضیّه خارج از مقصد كه خود آنها موجب احتجاب از قرآن و غفلت از ذكر الهى است، سر و كار داریم. بلكه مفسرین بزرگ ما نیز عمدهی همّ خود را صرف در یكى از این جهات یا بیشتر كرده و باب تعلیمات را به روى مردم مفتوح نكردهاند.