بسماللهالرحمنالرحیم
وَ اَنَّ الدُّنْیا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ اِلاّ عَلى ما جَعَلَهَا اللّهُ عَلَیْهِ مِنَ النَّعْماءِ وَ الاِْبْتِلاءِ وَ الْجَزاءِ فِى الْمَعادِ اَوْ ماشاءَ مِمّا لاْنَعْلَمُ، فَاِنْ اَشْكَلَ عَلَیْكَ شَىْءٌ مِنْ ذلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلى جَهَالَتِكَ بِهِ فَاِنَّكَ اَوَّلُ ماخُلِقْتَ خُلِقْتَ جاهِلاً ثُمَّ عَلِمْتَ وَ مااَكْثَرَ ماتَجْهَلُ مِنَ الاَْمْرِ وَ یَتَحَیَّرُ فیهِ رَأْیُكَ وَ یَضِلُّ فیهِ بَصَرُكَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذلِكَ. فَاعْتَصِمْ بِالَّذى خَلَقَكَ وَ رَزَقَكَ وَ سَوّاكَ وَلْیَكُنْ لَهُ تَعَبُّدُكَ وَ اِلَیْهِ رَغْبَتُكَ وَ مِنْهُ شَفَقَتُكَ.
وَ اعْلَمْ یا بُنَىَّ اَنَّ اَحَدا لَمْ یُنْبِىءْ عَنِ اللّهِ كَما اَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَارْضَ بِهِ رائِدا وَ اِلَى النَّجاةِ قائِدا فَاِنّى لَمْ آلُكَ نَصیحَةً وَ اِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِى النَّظَرِ لِنَفْسِكَ - وَ اِنِ اجْتَهَدْتَ - مَبْلَغَ نَظَرى لَكَ.
این جهان پاى نگرفت جز به نعمتها و محرومیتها و پاداش روز جزا، و مشیّتهاى خدا كه ما از آن آگاه نیستیم. پس اگر از رویدادهاى این جهان، دانستن نكتهاى بر تو دشوار نماید آن را به حساب نادانى خویش بگذارد زیرا تو در ابتدا جاهل آفریده شدهای و سپس به بسیارى از آنچه نمىدانستى آگاه شدى. بسا چیزهایی كه نمىدانستى و در حكم آن سرگردان بودى، امّا سرانجام به آن آگاه شدى. پس چنگ در بندگى كسى زن كه تو را آفریده و روزیت بخشیده و اندامت را موزون ساخته است. تنها بندهی او مىباش و روى به سوى او آر و تنها از او بیم دار.
فرزندم! بدان كه هیچ كس چون رسولاللّه(ص) از خدا آگاهى نداده است. به رهبرى او دلخوش دار و به رستگاری خویش توسط او مطمئن باش. من در نصیحت تو كوتاهى نكردم و تو به اندازهاى كه من به تو توجّه دارم، هر چند هم که بکوشی، نمىتوانى به خودت توجّه داشته باشى.
با نظر به امامُ السّالكین، قهرمان كربلا در این روزها، همین قدر عرض كنم؛ سلوك و سیر و دیندارى منهاى نظر به فنائى که آن حضرت نمایان کردند نتیجهاى را كه باید و شاید نمىدهد. همان طور كه نبوّت لطف خداست به عبد تا انسان راه و رسم بندگی را بداند، شهادت نیز لطف خداست به مؤمنین تا بندگی را به عالىترین شکل ظهور دهند و یقیناً تا انسان مؤمن عشق به شهادت نداشته باشد در وادى بندگى قدم نگذاشته است. دغدغهی دنیاپرستى انسان را گرفتار انانیّت و خود خواهی میکند و رهایى از خودخواهی با نظر به شهادت در راه خدا میسّر است. امام حسین(ع) به ما یاد دادهاند چطور از دغدغههاى دنیاپرستى به صعود خداپرستى برسیم و این سیر را سیر به سوى بهشت لقاء گویند که سیر حسینى است و محال است كسى بهواقع به حضرت اباعبداللّه(ع) نظر كند و از گرفتارىهایِ خودپرستی و دنیاپرستى به قلهی خداپرستی صعود نکند.