تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

جلسه سیزدهم ـ زندگی بی‏اضطراب

بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم
«وَ اعْلَمْ یا بُنَىَّ أَنَّ أَحَبَّ ما اَنْتَ آخِذٌ به اِلَىَّ مِنْ وَصِیَّتى تَقْوَى اللّه‏ِ وَ الاِْقْتِصارُ عَلى ما فَرَضَهُ اللّه‏ُ عَلَیْكَ، وَ الأَخْذُ بِما مَضى عَلَیْهِ الاَْوَّلُونَ مِنْ آبائِكَ، وَ الصّالِحُونَ مِنْ اَهْلِ بَیْتِكَ».
هان اى فرزندم! بدان كه بهترین چیز كه دوست دارم از وصیت من فراگیرى، پرهیزكارى در راه خداست و اکتفا به آنچه خداوند بر تو واجب گردانیده، و فراگرفتن آنچه نیاكان‌ و خاندانت بر آن بوده‏اند.
ملاحظه فرمودید که حضرت در نصیحت به فرزندشان فرمودند من در شرایطى با تو سخن مى‏گویم، كه همه تجربه‏هاى تاریخ حیات انسان را نزد خودم دارم. آن قدر در احوال گذشتگان سیر كرده‏ام كه خود را یكى از آنها حس مى‏كنم، كه گویا با اولین و آخرینشان زندگى كرده‌ام. همان طور كه توجّه دارید این مقام، مقام كمى نیست و تنها كسانى كه به چنین مقامى رسیده‏اند و قاعده‌ی حیات انسان‏ها را كشف كرده‏اند، اگر با دیگران سخن بگویند و آنها را نصیحت كنند، کامل‌ترین توصیه‌ها را با انسان در میان می‌گذارند وگرنه كسى كه «دیروز» را نمى‏شناسد یا كسى كه در تاریخ امروزِ خود متوقف مى‏شود و از درك قاعده‌های عالم عاجز است، چگونه مى‏تواند «فردا» را درست پیش‏بینى نماید؟