(71) وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَی بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَی مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَآءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ
ترجمه: و خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی برتری داده است، پس کسانی که برتری داده شدهاند، رزق خود را بر زیردستان خود ردّ نمیکنند تا آنکه همه با هم برابر شوند. پس آیا نعمت خدا را انکار میکنند؟
نکتهها:
بعضی از رفتارها در موارد مختلف آثار گوناگونی دارد؛ مثلاً ترحّم نسبت به دیگران کاری پسندیده است، ولی گاهی به قول شاعر: ترحّم بر پلنگ تیز دندان، ستمکاری بود بر گوسفندان. و یا آموزش کار پسندیدهای است، لکن آموزش دادن به بعضی مثل دادنِ تیغ به دست زنگی مست است. لکن رفتار عادلانه همه جا ونسبت به همه یک ارزش است ورعایت عدالت هیچگاه ناپسند نمیشود. لکن معنای عدالت، آن نیست که خداوند همه مردم را در یک درجه از استعداد و شرایط قرار دهد، زیرا اگر همه مردم در برخوداری از نعمتها مساوی باشند، استخدام و تعاون و همکاری که برای زندگی اجتماعی یک ضرورت است از بین میرود.**قرآن در آیه 32 سوره زخرف میفرماید: (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتّخذ بعضهم بعضاً سخریّاً) یعنی ما بعضی انسانها را بر بعضی دیگر برتری دادیم تا بدین وسیله، استخدام پیش آید. (کلمه «سُخریاً» به معنای تسخیر و استخدام و «سِخریاً» به معنای استهزا است)***
تفاوت مردم در رزق، یکی از برنامههای حکیمانه الهی است. زیرا اگر همه مردم یکسان و یکنواخت بهره میبردند، کمالات معنوی آنان ظاهر نمیشد. مثلاً سخاوت، صبر، ایثار، حمایت، شفقت، تواضع و امثال آن، زمانی معنی پیدا میکند که تفاوتهایی میان انساها باشد.
ممکن است معنای آیه این باشد که خداوند از بخل مردم انتقاد میکند که چرا افراد کامیاب، زیردستان خود را در امکانات خود شریک نمیسازد. و ممکن است معنای آیه چنین باشد که امکان انتقال بعضی نعمتها به دیگران نیست، مثلاً چگونه میتوان زیبایی چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیت یا نفوذ کلام را به دیگران منتقل کرد. این تفاوتها رمز تکامل و یکی از نعمتهای الهی است. چرا آنرا انکار میکنید؟
گاهی کامیابیها در اثر ظلم، حقکشی واستثمار بدست میآید که اسلام اینگونه درآمدها را حرام شمرده است، لکن گاهی توسعه رزق صددرصد خدادادی و از طریق حلال وبصورت طبیعی است. مثل دو نفر که مشغول ماهیگیری میشوند، یکی صدها ماهی در توری که او افکنده میرود، ولی دیگری چند ماهی به تور میاندازد. در اینجا غنی و فقر، الهی است که برای آزمایش غنی و فقیر و بروز استعدادهای آنهاست و هیچ جنبهی منفی ندارد. این آیه نظر به اینگونه موارد دارد. (واللَّه فضّل بعضکم علی بعض فیالرزق)
ابوذر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند که حضرت فرمودند، نسبت به بردگان خود مساوات داشته باشید، آنان برادر شما هستند، از لباسی که خود میپوشید به آنان بپوشانید و از غذایی که خود میخورید به آنان بخورانید.**(انما هم اخوانکم فاکسوهم مما تکسون و اطعموهم مما تطعمون) تفسیر کنزالدقائق.***
در روایات میخوانیم: افرادی جز با غنا وافرادی جز با فقر و تهیدستی، اصلاح نمیشوند، بنابراین به خواست خداوند حکیم راضی باشید. (واللَّه فضّل بعضکم علی بعض فیالرزق)
پیامها:
1- رزق انسان، همیشه با زرنگی نیست. (واللَّه فضّل بعضکم) چنانکه در جای دیگر آمده: (نحن قسمنا بینهم معیشتهم)**زخرف، 32.***
2- انسان حاضر نیست با تقسیم امکانات زیردست خودش را شریک خود قرار دهد. پس چگونه سنگ و چوب را شریک خداوند قرار میدهد؟ (فما الذین فضّلوا... فهم فیه سواء)
3- بیتفاوتی وترک کمک به دیگران، کفران نعمت الهی است. (أفبنعمة اللَّه یجحدون)