تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 6
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره یوسف آیه 58

(58) وَجَآءَ إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ‏
ترجمه: (سرزمین کنعان را قحطی فراگرفت)و (در پی مواد غذایی) برادران یوسف (به مصر) آمدند و بر او وارد شدند آنگاه (یوسف) آنان را شناخت ولی آنها او را نشناختند.
نکته‏ها:
طبق پیش‏بینی و پیشگویی یوسف علیه السلام مردم هفت سال در وفور نعمت و باران بودند، ولی بعد از آن، هفت سال دوم فرا رسید و مردم دچار قحطی و خشکسالی شدند. دامنه قحطی از مصر به فلسطین و کنعان نیز رسید یعقوب به فرزندان خود گفت: برای تهیه گندم به سوی مصر روانه شوند. آنان وارد مصر شده و درخواست خود را عرضه کردند. یوسف علیه السلام در میان متقاضیان غلّه برادران خود را نیز دید. اما برادران یوسف را نشناختند و حق هم همین بود، زیرا از زمان انداختن یوسف به چاه تا حکومت او در سرزمین مصر، حدود بیست تا سی سال فاصله بود.**یوسف وقتی از چاه بیرون آمد، نوجوان بود (یا بشری هذا غلام) چند سالی در خانه عزیز خدمتکار بود و سالها نیز در زندان به سر برد و از زمان آزادی او از زندان نیز هفت سال (دوره وفور نعمت و پر آبی) گذشته بود و حال که سالیان قحطی بود، برادران به مصر آمده بودند.***

پیام‏ها:
1- در زمان قحطی جیره‏بندی لازم است و هرکس باید برای گرفتن سهمیه خود مراجعه کند تا دیگران به نام او سوء استفاده نکنند. (اخوة) با اینکه می‏توانستند یک نفر را به نمایندگی بفرستند همه برادران آمدند.
2- در زمان قحطی اگر منطقه‏های دیگر کمک خواستند، کمک کنید. (جاء اخوة یوسف)
3- ملاقات مردم حتی غیر مصریان با یوسف، امری سهل وآسان بود. (سران حکومت‏ها باید برنامه‏ای اتخاذ کنند که ملاقات مردم با آنان به آسانی صورت بگیرد.) (جاء اخوة... فدخلوا)