(57) وَ لَأَجْرُ الْأَخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ
ترجمه:و قطعاً برای کسانی که ایمان آورده و همواره تقوی پیشه کردهاند پاداش آخرت بهتر است.
نکتهها:
در این دو آیه حضرت یوسف به «محسن»، «مؤمن»، «متّقی» ستایش شده است**خداوند در آیه شریفه یوسف را از جمله مصادیق «محسنین» یاد میکند. در قرآن بیش از ده لطف خاص خداوند نسبت به محسنین یاد شده است. ***و در سراسر این سوره اراده خداوندی را میتوان با اراده و خواست مردم مقایسه کرد؛ برادران یوسف اراده کردند با انداختن او در چاه و برده ساختن یوسف، او را خوار سازند. امّا عزیز مصر در سفارش او گفت: «اکرمی مثواه» او را گرامی بدارید. همسر عزیز قصد نمود دامن او را آلوده سازد، امّا خداوند او را پاک نگهداشت. اربابان یوسف خواستند با زندانی ساختن مقاومت او را در هم شکنند و تحقیرش کنند؛ «لیسجنن و لیکونا من الصّاغرین» امّا در مقابل خداوند اراده کرد که او را عزیز بدارد و حکومت مصر به او بخشد؛ «مکّنا لیوسف...»
امام صادق فرمودند: یوسف انسان حرّ و آزادهای بود که حسادت برادران، اسارت در چاه، شهوت، زندان، تهمت، ریاست و قدرت در او اثر نگذاشت.**تفسیر نورالثقلین.***
پاداش اخروی بهتر از پاداشهای دنیوی است، زیرا پاداشهای اخروی:
الف: محدودیت ندارند. (لهم ما یشاوؤن)**زمر، 34.***
ب: از بین رفتنی نیستند. (خالدین فیها)**فرقان، 15.***
ج: در یک مکان محدود نیستند. (فتبوا من الجنّة حیث تشاء)**زمر، 74.***
د: به محاسبه ما در نمیآیند. (اجرهم بغیر حساب)**زمر، 10.***
ه: عوارض و آفات وامراض ندارند. (و لا یصدعون)**واقعه، 19.***
ز: دلهره و اضطراب ندارند. (لا خوف علیهم و لا هم یحزنون)**بقره، 112.***
ح: اهل پاداش همسایگان اولیای خدا هستند. (و هم جیرانی)
پیامها:
1- سنت خداوند عزّت بخشی به افراد پاکدامن و باتقوی است. (و کذلک)
2- گرچه در ظاهر پادشاه مصر به یوسف گفت: «انّک الیوم لدینا مکین» ولی در واقع خداوند به یوسف مکنت داد. (مکنّا)
3- حوزه اختیارات یوسف گسترده بود. (حیث یشاء)
4- حکومتها در شرایط بحرانی کشور میتوانند آزادی مردم را در تصرف اموال و املاک خویش محدود ساخته آنان را به سمت مصالح همگانی سوق دهند. (یتبؤا منها حیث یشاء)
5- قدرت اگر در دست اهلش باشد رحمت است وگرنه زیانبخش خواهد بود. (نصیب برحمتنا)
6- اگر شما به سراغ تقوی بروید ما نیز رحمت خود را به شما نازل میکنیم. (نصیب برحمتنا... للذین... کانوا یتقون)
7- در جهانبینی الهی، هیچ کاری بدون پاداش نمیماند. (لا نضیع)
8- تضییع حقوق مردم یا از سر جهل است یا بخل و یا ناتوانی و یا... که هیچکدام درباره خداوند وجود ندارد. (لانضیع)
9- مشیت الهی، نظامدار و قانونمند است.(نصیب برحمتنا... ولا نضیع اجر المحسنین)
10- با آنکه همه چیز در گرو مشیّت الهی است، اما خداوند حکیم است و بدون دلیل به کسی قدرت نمیدهد. (اجر المحسنین)
11- نیکوکاران علاوه بر بهرهمند شدن از پاداش در حیات دنیا از پاداشهای برتر اخروی نیز برخوردار خواهند شد.(لانضیع اجر المحسنین و لاجر الاخرة خیر)
12- امکانات مادی و حکومت ظاهری برای مردان خدا لذّتآور نیست، آنچه برای آنان مطلوب و دوست داشتنی است آخرت است. (ولاجر الاخرة خیر)
13- ایمان همراه با تقوی چاره ساز است وگرنه سرنوشت مؤمن گناهکار مبهم است. (امنوا وکانوا یتقون)
14- تقوایی که یک خصلت پایدار شده باشد ارزشمند است. (کانوا یتقون)
15- ایمان و ملازمت بر تقوا، شرط بهرهمندی از پاداشهای اخروی است. (لاجر الاخرة خیر للذین آمنوا وکانوا یتقون)
16- اگر نیکوکار در این دنیا به پاداش و مقامی نرسید، نگران نباشد که در جای دیگر جبران میشود.(لا نضیع... ولاجر الاخرة خیر)