(84) وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً ثُمَّ لَا یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَ لَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ
ترجمه: و(یاد کن) روزی را که از هر اُمّتی شاهدی برانگیزیم، سپس به کسانی که کفر ورزیدند اجازه (هیچ کلامی) داده نخواهد شد وآنها برای عذرخواهی فراخوانده نمیشوند.
نکتهها:
در قرآن بارها، سخن از گواهانِ قیامت مطرح شده است؛ پیامبران، فرشتگان، اولیای خدا، زمین واعضای بدن، از گواهان آن روز هستند. امام صادق علیه السلام فرمودند: برای هر امّت و زمانی، امامی هست که مردم با او محشور میشوند.**تفسیر مجمعالبیان.*** و امام باقر علیه السلام در ذیل آیه فرمودند: «نحن الشهود علی هذه الامة» همانا ما شاهدان بر این امّت هستیم.
با آنکه خداوند همهجا حاضر وبه همهچیز آگاه است، ولی وجود گواهان متعدد، عامل پیدایش تقوا وحیا برای مؤمنان و وسیلهی رسوایی بیشتر مجرمان است.
شرط شهادت و گواهی، علم و آگاهی همراه با عدالت است. بنابراین اولیای خدا که در قیامت شاهد بر ما هستند باید در دنیا، بر کار ما ناظر بوده و اعمال ما بر آنها عرضه شود و این همان عقیده ماست که به گفته روایاتِ متعدد وآیهی مبارکه (سیری اللَّه عملکم و رسوله و المؤمنون)**توبه، 105. 2. سبأ، 31. 3. صافات، 29.*** هر هفته، اعمال ما به امام زمان علیه السلام عرضه میشود. و بدون این عقیده، آیاتِ «شهادت» و گواهی در قیامت، قابل توجیه نیست. چگونه کسی که از اعمال ما خبر ندارد یا عدالت ندارد، در قیامت گواهی بدهد.
کلمهی «استعتاب» از عتاب است، یعنی گنهکار از صاحبِ حق، طلب عتاب و سرزنش میکند تا بدین وسیله قهرش فرو نشیند و رضایت دهد.
در دنیا هم میتوان توبه کرد، هم عذرخواهی و هم جبران نمود، اما در قیامت نه جای توجیه است، نه تعذیر، نه تدارک:
اما توجیه مردود است، چون وقتی که بعضی از دوزخیان به گروه دیگری میگویند: (لولا انتم لکنّا مؤمنین)***** اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم، خطاب میرسد: (بل لم تکونوا مؤمنین)***** بلکه خود شما اهل ایمان آوردن نبودید.
اما تدارک گناه مردود است، چون وقتی از خداوند میخواهند؛ (فارجعنا نعمل صالحاً)**سجده، 12. 5. مؤمنون، 100. 6. سجده، 14. ***ما را به دنیا بازگردان تا کار شایستهای انجام دهیم، پاسخ میشنوند: (کلا انها کلمة هو قائلها)*****، (فذوقوا بما نسیتم)*****
واما عذرخواهی مردود است، چرا که قرآن میفرماید: (ولایؤذن لهم فیعتذرون)**مرسلات، 36. ***اجازه نمییابند که عذرخواهی کنند.
پیامها:
1- گواه هر قومی، از خودشان است تا حجّت بر آنها تمام شود. (من کل امة شهیداً)
2- خدا در میان هر قومی ودر هر زمانی، برمردم حجّت وشاهد دارد. (من کلامّة شهیداً)
3- در دادگاه الهی، حساب و کتاب و گواه و شهادت مطرح است. (شهیداً)
4- با وجود شاهد و حجّت، دیگر عذرتراشی و توجیه، یا رضایت طلبی معنا ندارد. (لایؤذن ... لا هم یستعتبون)