(26) قَالَ هِیَ رَ وَدَتْنِی عَن نَّفْسِی وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَآ إِن کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِّنَ الْکَذِبِینَ
ترجمه: (یوسف) گفت: او خواست از من (برخلاف میلم) کام گیرد وشاهدی از خانواده زن شهادت داد که اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده باشد پس زن راست میگوید واو از دروغگویان است (زیرا در این صورت او وهمسر عزیز از روبرو درگیر میشدند و پیراهن از جلو چاک میخورد)
نکتهها:
در برخی از روایات، شاهد را کودکی معرفی کردهاند که مثل حضرت عیسی علیه السلام در گهواره به سخن آمد، ولی چون سند محکمی ندارد، نمیتوان به آن اعتنا کرد. و بهتر است شاهد را یکی از مشاوران عزیز بدانیم که فامیل همسر و دارای هوش و ذکاوت بود. و همانند عزیز مصر، شاهد این اتفاق گردید. والاّ اگر خود، شاهد اصل ماجرا بود، معنی نداشت که به صورت جملهی شرطیه شهادت دهد و بگوید: (ان کان ...).
پیامها:
1- یوسف، ابتدا به سخن نکرد و شاید اگر همسر عزیز حرفی و تهمتی نمیزد، یوسف حاضر نمیشد آبروی او را بریزد و بگوید: (هی راودتنی)
2- متهم باید از خود دفاع و مجرم اصلی را معرفی کند. (هی راودتنی)
3- خداوند از راهی که هیچ انتظارش نمیرود، افراد را حمایت میکند. (شهد شاهد من اهلها)
4- در جرمشناسی از آثار دقیق وظریف، مسایل کشف میشود. (ان کان قمیصه...)
5- قاضی میتواند بر اساس قراین، حکم کند. (من قُبُل)
6- دفاع از بی گناه، واجب است و سکوت همه جا زیبا نیست. (و شهد شاهد)
7- آنجا که خداوند بخواهد، بستگان مجرم علیه او شهادت میدهند. (من اهلها)
8- در شهادت، مراعات حسب ونسب وموقعیت وخویشاوندی، مطرح نیست. (شهد شاهد من اهلها)