(59) وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجِهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَّکُم مِّنْ أَبِیکُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَاْ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ
ترجمه:و چون یوسف بارهای (غذایی) آنان را آماده ساخت، گفت: برادر پدری خود را (در نوبت آینده) نزد من آورید. آیا نمیبینید که من پیمانه را کامل میدهم و بهترین میزبان هستم.
نکتهها:
یوسف گفت: (ائتونی باخٍ لکم) یعنی برادری که شما از پدر دارید و نگفت: برادر من، از این کلام معلوم میشود که یوسف در چهرهی ناشناس باب گفتگو را با برادران باز کرد و آنها همچنانکه در تفاسیر آمده گزارش دادند که ما فرزندان یعقوب نوادهی ابراهیم میباشیم. پدر ما پیرمردی است که به خاطر حزن و اندوه فرزندش که گرگ او را پاره کرده سالهاست گریان وگوشهگیری و نابیناست و یکی از برادرانمان را نیز به خدمت او گماردهایم، اگر ممکن است سهم آن پدر و برادر را نیز به ما بدهید که با خوشحالی برگردیم. یوسف دستور داد علاوه بر بار ده شتر، دو بار دیگر سهم یعقوب و برادر دیگر نیز افزوده شود.
پیامها:
1- یوسف بر توزیع ارزاق ذخیره شده در مصر، نظارت مستقیم داشت. (جهزهم)
2- هم رازداری لازم است و هم راستگویی یوسف گفت: (اخ لکم) و نگفت: برادر من، تا راستگویی و رازداری با هم رعایت شود.
3- حتی در زمان بحرانی وقحطی نیز بیعدالتی وکمفروشی ممنوع است.(اوفی الکیل)
4- در معامله باید مقدار جنس مشخص باشد.(الکیل)
5- اشخاص یا مؤسسهها و یا کشورهایی که کمکهای اقتصادی میکنند، میتوانند بعضی از شرایط را در جهت رشد و یا مصالح دیگر، مطرح کنند. (ائتونیباخ...)
6- کمفروشی یا عدالت کارگزاران، کارگران ودستیاران به حساب مسئول اصلی و مافوق است.(انّی اوفی الکیل)
7- مهماننوازی از اخلاق انبیاست.(خیر المنزلین)
8- به مسافران و کاروانهایی که وارد منطقه شما میشوند حتی در زمان نیاز و قحطی احترام کنید.(خیر المنزلین)