تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 6
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره یوسف آیه 19

(19) وَ جَآءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَی‏ دَلْوَهُ قَالَ یَبُشْرَی‏ هَذا غُلَمٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضَعَةً وَ اللَّهُ عِلِیمُ بِمَا یَعْمَلُونَ
ترجمه: و(یوسف در چاه بود تا) کاروانی فرا رسید و مأمور آب را فرستادند پس او دلو خود را به چاه افکند (یوسف به طناب و دلو آویزان شد و به بالای چاه رسید) مأمور آب فریاد زد مژده که این پسری است. او را چون کالائی پنهان داشتند (تاکسی ادّعای مالکیت نکند) در حالی که خداوند بر آنچه انجام می‏دادند آگاه بود.
نکته‏ها:
خداوند بندگان مخلص خود را تنها نمی‏گذارد و آنها را در شداید و سختی‏ها نجات می‏دهد. نوح را روی آب، یونس را زیر آب و یوسف را کنار آب، نجات داد. همچنانکه ابراهیم را از آتش، موسی را در وسط دریا و محمّد صلی الله علیه و آله را در داخل غار و علی علیه السلام را در لیلةالمبیت که به جای پیامبر خوابیده بود، نجات داد.
خداوند هرجا اراده کند، بدون خواست انسان عملی می‏شود. مثلا حضرت موسی رفت تا آتش بیاورد، ولی با وحی و پیامبری برگشت و این کاروان رفتند تا آب بیاورند، ولی یوسف را نجات داده و با او برگشتند.
با اراده الهی ریسمان چاهی وسیله شد تا یوسف از قعر چاه به تخت و کاخ برسد، پس بنگرید با حبل‏اللَّه چه می‏توان انجام داد!؟
پیام‏ها:
1- تقسیم کار، یکی از اصول مدیریت و زندگی جمعی است. ((واردهم) به معنای مسئول آب آوردن است)
2- گروهی حتی انسان را، به دید کالا می‏نگرند.(بضاعة)
3- کتمان حقیقت در برابر مردم است، با خدا چه می‏کنیم که به همه چیز آگاه است. (اسرّوه.... واللَّه علیم)**در داستان یوسف همه گروه‏ها تصمیم بر کتمان گرفتند، ولی خداوند مشت همه را باز کرد. همانگونه که برادران به چاه انداختن یوسف را و زلیخا عاشق شدن خود را کتمان کردند.***
4- وقتی خودی‏ها حمایت نکنند، خداوند از طریق بیگانگان حمایت می‏کند. (برادران یوسف رفتند، ولی قافله‏ای ناشناس آمد)(جائت سیارة)