(89) قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جَهِلُونَ
ترجمه: (یوسف) گفت: آیا دانستید با یوسف وبرادرش چه کردید آنگاه که نادان بودید.
نکتهها:
در یک سؤال ممکن است اهداف گوناگونی نهفته باشد، اهدافی مثبت و سازنده و یا منفی و آزاردهنده، سؤال یوسف که پرسید آیا میدانید با یوسف و برادرش چه کردید؟، ممکن است برای این باشد که من ماجرا را میدانم. یا اینکه ممکن است هدف از سؤال این باشد که کار بدی کردید، توبه کنید و ممکن است هدفش تشفّی خاطر بنیامین باشد که در جلسه حضور دارد و ممکن است هدفش سرزنش و توبیخ و ملامت یا به رخ کشیدن عزت خود و یا سرزنش به اینکه با این همه جنایت چرا امید تصدّق دارید؟
در میان غرضهایی که مطرح شد؛ سه مورد اوّل با مقام یوسف سازگاری دارد ولی باقی موارد با فتوّت و کرامتی که آیات بعد از یوسف گزارش میکند همخوانی ندارند. او علیرغم اینکه نسبت دزدی شنید، چیزی نگفت و سرانجامِ کار به برادران گفت: (لاتثریب علیکم الیوم)
جهل تنها به معنای ندانستن نیست. بلکه غلبه هوسها نوعی بیتوجهی است. انسان گناهکار هر چند عالم باشد، جاهل است چون توجه ندارد و آتش دوزخ را برای خود میخرد.
پیامها:
1- فتوت در آن است که جزئیات خلاف مطرح نشود.(ما فعلتم)
2- فتوت در آن است که راه عذر به خطاکار تلقین شود.(اذا انتم جاهلون)