یکی از طرق اصلی درمان این رذیله اخلاقی - همانند درمان سایر رذایل - از یک سو اندیشیدن در ثمرات شوم و آثار زیانبار آن است. هنگامی که افراد جُبان و ترسو آثار نکبتبار و ذلّت و زبونی ناشی از ترس بیجا و عقبماندگی و محرومیّت حاصل از آن را در زندگی خود یا دیگران مشاهده کنند غالباً به فکر تجدیدنظر در برنامه اخلاقی خود و دور ساختن این رذیله میافتند.
پرداختن به قطع ریشهها راه مهمّ دیگر درمان آن است، هنگامی که ابرهای تیره و تار سوءظن باللّه از آسمان قلب انسان کنار رود، و خورشید توکّل بر جان او نورافشان شود ظلمات خیالات واهی که انسان را به ترس بیجا میکشاند برچیده خواهد شد، ولی این کار احتیاج به مطالعه و دقّت فراوان دارد.
یکی دیگر از طرق درمان این رذیله اخلاقی ورود در صحنههای رعبآور و تکرار آن است، فیالمثل بعضی هستند که از خوردن دارو یا تزریقات مختلف وحشت دارند ولی هنگامی که چند بار تکرار شود وحشت آنها فرومیریزد.
بعضی دیگر از سفرهای دریایی یا هوایی سخت متوحّش میشوند ولی با تمرین و تکرار این وحشت از بین میرود، بعضی از سخن گفتن یا سخنرانی در حضور جمع میترسند ولی غالباً این ترس با تمرین و تکرار از میان خواهد رفت.
یکی از فلسفههای تمرینها مانورهای نظامی زدودن آثار ترس از جنگ از دلهای سربازان و افسران و فرماندهان است.
در کلمات قصار امیرمؤمنان علیه السّلام این معنی به صورت زیبایی بیان شده میفرماید: اذا هبت أمراً فقع فیه، فانّ شدّة توقّیه أعظم ممّا تخاف منه؛ هنگامی که از چیزی میترسی خود را در آن بیفکن که آن ترس از خود آن سختتر و وحشتناکتر است!(363)
مرحوم علّامه خویی رحمةاللّه در شرح نهجالبلاغه خود در شرح این جمله میگوید:
بسیار میشود که برای انسان کاری پیش میآید که به خاطر جُبن و جهل از آن وحشت میکند... و این وحشت ناشی از جُبن، مانع پیشرفت کارها میشود. در اینجا امام علیه السّلام تشویق به دور ساختن ترس از خود میکند چرا که در بسیاری از اوقات تحمّل ترس ناشی از تردید و دودلی، سختتر از افتادن در آن امر خوفناک است.
سپس میافزاید: مکتشفان و محقّقان جهان با عمل به این دستور به افتخارات بزرگی نایل شدند، آنها درون جنگلها و صحراهای آفریقا و بیابانهای پراکنده وارد شدند و به سیر دریاها پرداختند، و به درون جزایر دور دست نفوذ کردند، و از این طریق هم ثروت فراوانی بدست آوردند و هم شهرت جهانی به علاوه به علم و دانش بشری خدمات قابل ملاحظهای کردند. و به گفته شاعر:
چو ترسی به امری بیندازد خویش - در آن و بپیرای تشویق خویش
دو دل بودن و خود نگه داشتن - بسی سختتر میکند قلب ریش(364)
آری این یک واقعیّت است که تردیدها و دودلیها و ترس از عواقب خطرناک یک کار غالباً بیش از خود آن انسان را رنج میدهد.
در زبان عرب ضربالمثلهای جالبی در این زمینه دیده میشود از جمله:
امّ المقتول تنام و امّ المهدّد لاتنام؛ مادر مقتول به خواب میرود، ولی مادر کسی که تهدید به مرگ شده به خواب نمیرود!
و نیز گفتهاند: کلّ أمر من خیر أو شَرّ فسماعه أعظم من عیانه؛ هر کار خیر و شَرّی شنیدنش از دیدنش بزرگتر است.(365)
یکی دیگر از طرق درمان جُبن و ترس، پاک بودن و پاک زیستن است؛ زیرا افراد آلوده غالباً از نتیجه اعمال خود بیمناکند و از آنجا که اعمال آنها روزی آفتابی و برملا میشود در هراسند، به همین دلیل در حدیث معروف علوی آمده است: ما أشجع البری و أجبن المریب؛ چه شجاع است انسان پاکدامن و چه ترسوست انسان مسئلهدار!(366)
در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: لو تمیّزت الأشیاء لکان الصّدق مع الشّجاعة و کان الجُبن مع الکذب؛ اگر اشیاء از هم جدا شوند (و گروهبندی گردند) صدق و راستی همراه شجاعت خواهد بود و ترس همراه دروغ!(367)