عمدهترین چیزی که سبب آرزوهای دراز میشود جهل و بیخبری است، جهل نسبت به خویشتن و نسبت به دنیا و جهل نسبت به قدرت و لطف خدا و ثواب آخرت و عقبی، مجموعه این جهلها انسان را به وادی آرزوهای دراز میکشاند.
توضیح اینکه: انسان به سبب بیخبری از وضع خویش و عدم توجّه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرارسد، یک لخته خون کوچک میتواند مجرای رگهای قلب یا مغز او را بگیرد و در یک لحظه، سکته قلبی یا مغزی بر او عارض شود یا حادثهای همچون زلزله و آتشسوزی، تصادف در رانندگی، لغزیدن و بر زمین خوردن و ضربه مغزی شدن یا مانند اینها به زندگی او پایان دهد. آری بر اثر جهل به این امور گرفتار این پندار میشود که عمری طولانی دارد و سپس یک مُشت آرزوهای دراز اطراف فکر او را احاطه میکند و به او اجازه نمیدهد به غیر آن بیندیشد.
همچنین جهل نسبت به ناپایداری و بیوفایی دنیا، دنیایی که نه بر صغیر رحم میکند و نه بر کبیر، نه بر جوان رحم میکند نه بر پیر، گاه پیش از آنکه پیری بمیرد صدها کودک و جوان از دنیا میروند و گاه پیش از آنکه مریض سخت جان دهد دهها سالم در آغوش مرگ قرار میگیرند.
گاه سلاطین مقتدر در یک روز به ضعیفترین افراد مبدّل میشوند و در زندان انفرادی جای میگیرند و گاه ثروتمندان غرق ناز و نعمت در یک شب فقیر و تهیدست میشوند و بر خاک سیاه مینشینند، آری جهل به این امور است که انسان را در گرداب طول امل میاندازد.
اینجاست که سلمان فارسی، شاگرد بزرگ مکتب وحی، میگوید: ثلاث أعجبتنی حتّی أضحکتنی: مؤمّل الدّنیا و الموت یطلبه، و غافل لیس بمغفول عنه، و ضاحک ملی فیه لایدری أساخط ربّ العالمین علیه أم راض عنه؛ سه کس مرا در شگفتی فرو برده تا آنجا که بخنده واداشته است: کسی که دنیا را آرزو میکند در حالی که مرگ در پی اوست و کسی که از اجل خویش غافل است در حالی که اجل از او غافل نیست و کسی که با تمام وجودش میخندد در حالی که نمیداند پروردگار جهانیان از او راضی است یا نه؟(283)
در روایات اسلامی نیز اشارههای روشنی به این معنی شده است، مولای متّقیان علی علیه السّلام میفرماید: من أیقن أنّه یفارق الاحباب و یسکن التّراب و یواجه الحساب و یستغنی عمّا خلّف، و یفتقر الی ماقدّم کان حریّاً بقصر الأمل و طول العمل؛ کسی که یقین دارد (به زودی) از دوستان جدا میشود و در زیر خاک مسکن میگزیند و با حساب الهی رو به روست و از آنچه بر جای گذاشته بینیاز میگردد و به آنچه از پیش فرستاده محتاج میشود، سزاوار است که آرزو را کوتاه و اعمال صالح را طولانی کند!(284)
در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: اتّقوا خداع الأمال، فکم من مؤمّل یوم لم یدرکه، و بانی بناء لم یسکنه، و جامع مال لم یأکله؛ از فریب آرزوها بپرهیزید، چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت) بگذرانند و هرگز به آن نرسیدند، چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند!(285)
گاه جهل به آخرت و نعمتهای بیپایان آن سرای جاویدان که یک لحظه نگاه کردن به آنها به تمام دنیا میارزد، سبب میشود که انسان به آرزوهای دراز در این جهان کشیده شود، حتّی گاه میشود بیخبر از لذّت زهد در دنیا و آزادگی از چنگال اسارت زرق و برق آن، انسان را به وادی طول امل میکشاند!
در حدیثی از امام باقر علیه السّلام میخوانیم: استجلب حلاوة الزّهادة بقصر الأمل؛ شیرینی زهد را با کوتاهی آرزوها به دستآر!(286)
و گاه میشود انسان قدرت خدا را فراموش میکند و یا نسبت به آن جاهل و بیخبر است و نمیداند خدایی که از لحظه انعقاد نطفه در رحم مادر پیوسته به او روزی داده است، در حالی که هیچ کس دسترسی به او نداشته میتواند تا پایان عمر زندگی او را اراده کند و فرزندانش اگر دوست خدا باشند، خدا آنها را تنها نمیگذارد و اگر دشمن خدا باشند خدمت به آنها بیدلیل است.
آری جهل به این امور سبب میشود که زیر پوشش (تأمین آینده خود و فرزندان)، گرفتار آرزوهای دراز و طول امل گردد.
مجموعه این جهلها و بیخبریها (جهل به خویشتن، جهل به دنیا، جهل نسبت به خدا و قدرت بیمانند او و جهل نسبت به آخرت و مواهب بیپایانش) آدمی را در بیابان بیکران و برهوت خشک و سوزان آرزوها سرگردان میسازد.