تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پیشگیری و درمان بُخل‏

برای درمان بیماری‏های اخلاقی همانند بیماری‏های جسمانی باید به سراغ ریشه‏ها رفت؛ زیرا تا ریشه‏ها نخشکند، بیماری همچنان وجود دارد، هر چند به صورت موقّت آثار آن زایل شود.
از آنجا که انگیزه‏های بُخل متعدد است، باید ریشه‏یابی نمود؛ زیرا بعضی به خاطر علاقه زیاد به شهوات دنیا، به اموال خود که وسیله‏ای برای وصول به شهوات است، عشق می‏ورزند؛ به طوری که حاضر نیستند کمترین چیزی در اختیار کسی بگذارند. این افراد باید به سراغ اموری روند که این عشق و علاقه را از میان می‏برد. به عواقب دردناک شهوترانی و سرانجام دنیاپرستان شهوتران بیندیشند تا از آن باز ایستند و بدانند چه عواقبی دارند.
انگیزه دیگر بُخل آرزوهای بلند است که انسان را به جمع مال و بُخل در مصرف دعوت می‏کند. اگر آنها به ناپایداری دنیا و قطع آمال و آرزوها توجّه داشته باشند و به کسانی بنگرند که جان خود را به وسیله حوادث گوناگون و بیماریهای مرموز و بی‏مقدّمه از دست داده‏اند؛ داشتن آرزوهای بلند را اشتباه دانسته و از بُخل خویش می‏کاهند.
انگیزه دیگر، عشق و علاقه به فرزندان و ثروت‏اندوزی برای آینده آنهاست؛ در حالی که خداوند روزی آنها را نیز تضمین کرده است. اگر آنها از دوستان خدا باشند، خدا آنها را تنها نمی‏گذارد و اگر از دشمنان خدا باشند، جمع مال برای کسانی که آن را ابزار گناه قرار می‏دهند کار نیکو و عاقلانه‏ای نیست؛ البتّه گاهی نیز افرادی بدون این که میراثی از پدران دریافت کنند، فقط بر اثر لیاقت ذاتی خود، زندگی بسیار بهتری نسبت به کسانی که ثروت سرشاری از پدر به آنها رسیده، پیدا کرده‏اند.
عامل دیگری که به گفته بعضی از بزرگان علم اخلاق شبیه درد بی‏درمان است، این است که بعضی مال را به خاطر خودش دوست داشته و به آن عشق می‏ورزند و همیشه در جمع‏آوری آن می‏کوشند و از خرج کردن آن وحشت دارند. آنها فراموش کرده‏اند که مال وسیله‏ای است برای رسیدن به اهداف مادی و یا معنوی؛ اگر از آن استفاده صحیح نشود، با سنگ و چوب و آجر تفاوتی نمی‏کند.
راه دیگر مبارزه با بُخل این است که شخص بخیل دندان روی جگر بگذارد و از اموال خود ببخشد. هرگاه این کار تکرار شود عشق به مال در وجودش شکسته خواهد شد؛ همانند افراد ترسو که اگر در میدانهای مختلف زندگی گام نهند، به تدریج ترس و وحشت آنها می‏ریزد. افراد کم‏رو نیز اگر چندین بار در مجالسی که بزرگان نشسته‏اند، سخن بگویند، حالت کمرویی آنها از بین می‏رود.
اندیشیدن درباره تنفر و انزجاری که مردم از بخیلان دارند و آنها را موجوداتی پَست و کثیف می‏دانند و احترامی که برای سخاوتمندان قائلند و آنها را انسانهایی برتر می‏شمارند؛ یکی از راه‏های درمان بُخل و دوری از این رذیله زشت اخلاقی است.
همچنین اندیشیدن در پیامدهای سوء و آثار مرگبار بُخل نیز تأثیر فراوانی در درمان این صفت زشت دارد.
در این رابطه حضرت علی علیه السّلام می‏فرمایند: ألبخیل یبخل علی نفسه بالیسیر من دنیاه و یسمح لورّاثه بکلّها!؛ بخیل نسبت به خودش در مورد کمترین چیزی بُخل می‏کند، ولی همه آن را به آسانی در اختیار وارثانش می‏گذارد.(655)
حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام نقل شده است: من برء من البُخل نال الشّرف؛ کسی که از بُخل پاک شود، به شرف و افتخار نائل می‏شود.(656)
اندیشه در این امور، انسان را از بُخل بیزار می‏کند؛ مخصوصاً با توجّه به این که روایات بُخل را با ایمان سازگار نمی‏داند.