نقطه مقابل صفت رذیله جُبن و ترس همان شجاعت و دلیری است که بحثهای مربوط به آن در لا به لای مباحث جُبن و ترس آمد و هر یک از این دو به قرینه مقابله در غالب بحثها روشن میشود، شناخت مفهوم جُبن و ترس بدون شناخت مفهوم شجاعت مشکل است، همانگونه که شناخت مفهوم شجاعت بدون شناخت جُبن و ترس دشوار میباشد.
با این حال برای تکمیل بحثهای گذشته لازم به نظر میرسد که توضیحات بیشتری درباره شجاعت و آثار و پیامدهای آن به ویژه از دیدگاه اخبار و احادیث اسلامی داشته باشیم.
1- در فرمان مالکاشتر که جامعترین فرمان الهی سیاسی برای کشورداری است در موارد متعدّدی به این مسئله اشاره فرموده است. در یک جا به مالک هشدار میدهد که افراد ترسو و حریص را جزء مشاوران خود قرار ندهد.
در جای دیگر در مورد فرماندهان بزرگ لشکر (یا همه معاونان و کارگزاران) میفرماید: ثمّ الصق بذوی المروآت و الأحساب و أهل البیوتات الصّالحة و السّوابق الحسنة ثمّ أهل النّجدة و الشّجاعة و السّخاء و السماحة، فأنّهم جماع من الکرم و شعب من العرف؛ رابطه خود را با افراد باشخصیّت و اصیل و خاندانهای صالح و خوش سابقه برقرار ساز، سپس با افراد شجاع و باشهامت و سخاوتمند و بزرگوار همکاری داشته باش، چرا که آنها کانون بزرگواری و مرکز نیکی هستند!(368)
در اینجا امام علیه السّلام مسئله شجاعت و شهامت را از اصول اساسی صفات برجسته انسانی و فرماندهان لشکر یا کارگزاران به طور عام شمرده است.
2- در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: الشّجاعة زین، الجُبن شین؛ شجاعت زینت است و ترس عیب است.(369)
3- و نیز همان حضرت در حدیث دیگری میفرماید: السّخاء و الشّجاعة غرائز شریفة یضعها اللّه سبحانه فی من أحبّة و أمتحنه؛ سخاوت و شجاعت صفات شریفی است که خداوند سبحان آن را در وجود کسانی که دوستشان دارد و آزموده است قرار میدهد.(370)
4- پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در مقام ذکر افتخارات اهل بیتش هفت صفت را ذکر میکند که یکی از آنها شجاعت است.(371)
و در جای دیگر افتخارات خود و خاندانش را در دو چیز خلاصه میکند که باز یکی از آنها شجاعت است.(372)
5- در حدیث لیلة المبیت (شبی که علی علیه السّلام به جای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بسترش خوابید تا آن حضرت هجرت به مدینه را آغاز کند) میخوانیم: صبحگاهان هنگامی که محاصرهکنندگان خانه پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به درون خانه ریختند و به سوی بستر حمله کردند، علی علیه السّلام را به جای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بستر دیدند که با سخنان زشتی نسبت به مقام والای علی علیه السّلام اهانت کردند، امام علیه السّلام فرمود: این سخنان را در مورد من میگویید در حالی که خداوند افتخارات بزرگی به من داده - و از جمله آنها - این افتخار را ذکر فرموده: و من الشّجاعة ما لو قسّم علی جمیع جبناء الدّنیا لصاروا به شجعاناً؛ خداوند آن قدر شجاعت به من عطا فرموده که اگر بر تمام افراد ترسو و جبان دنیا تقسیم شود همه شجاع خواهند شد!(373)
6- در خطبه معروف امام سجّاد علی بن الحسین علیه السّلام در شام نیز میخوانیم که امام در آغاز خطبه تکان دهنده و تاریخیش فرمود: أیّها النّاس: اعطینا ستّاً و فضّلنا بسبع اعطینا العلم و الحلم و السّماحة و الفصاحة و الشّجاعة و المحبّة فی قلوب المؤمنین؛ ای مردم! خداوند شش موهبت به ما عطا فرموده و به هفت چیز ما را برتری داده است. آن شش موهبت عبارت از علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبوبیّت در دلهای مؤمنان!(374)
7- این بحث را با حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام پایان میدهیم - هر چند سخن در این زمینه بسیار است - فرمود: گروهی از اسیران را خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آوردند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم (به خاطر جنایاتی که آنها انجام داده بودند) دستور قتل آنها را صادر کرد به استثنای یک نفر، آن فرد تعجّب نمود و عرض کرد چگونه مرا از میان همه آنها آزاد کردی؟! فرمود: جبرئیل از سوی خدا این خبر را به من داده است که تو دارای پنج صفت هستی که خدا و پیامبرش صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آن را دوست دارند؛ الغیرة الشّدیدة علی حرمک، و السّخاء، و حُسن الخلق، و صدق اللّسان و الشّجاعة؛ غیرت شدید نسبت به ناموست، و سخاوت، و حسن خلق، و راستگویی و شجاعت!
هنگامی که آن مرد اسیر آزاد شده این سخن را شنید اسلام آورد و در زمره مسلمانان شایسته قرار گرفت.(375)
از احادیث بالا و روایات متعدّد و آیاتی که در بحث بالا داشتیم ارزش والای این فضیلت اخلاقی کاملاً روشن میشود، و اهمّیّتی را که اسلام برای آن قائل است در لا به لای این روایات و احادیث نمایان است.
ذکر این نکته نیز لازم به ذکر میرسد که شجاعت معنی وسیع و گسترده دارد که دلیری در میدان نبرد یکی از شاخههای آن است. شجاعت در میدان سیاست، در مسائل علمی، و ابراز و اظهار نظرات جدید منطقی و نوآوریها، و شجاعت در مقام قضاوت داوری و مانند آن هر کدام یکی از شاخههای مهمّ شجاعت محسوب میشود، لذا در بعضی از روایات میخوانیم: الصّبر شجاعة؛ صبر نوعی شجاعت است.(376)
در حدیث دیگری از علی علیه السّلام آمده است: أشجع النّاس أسخاهم؛ شجاعترین مردم کسی است که از همه باسخاوتتر باشد!(377)
و در حدیث دیگری از همان بزرگوار میخوانیم: لو تمیّزت الأشیاء لکان الصّدق مع الشّجاعة و کان الجُبن مع الکذب؛ هرگاه اشیاء از هم جدا شوند، صدق و راستی در کنار شجاعت و ترس در کنار دروغگویی قرار خواهد گرفت.(378)
این احادیث هر کدام به یکی از شاخههای شجاعت اشاره میکند که در مفهوم جامع این واژه درج شده است (دقّت کنید).