تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

15 : عفّت؛ فضیلت بزرگ اخلاقی‏

اشاره :
عفّت نقطه مقابل شکم‏پرستی و شهوت‏پرستی است که از مهمترین فضایل انسانی محسوب می‏شود.
عفّت به گفته راغب اصفهانی در کتاب المفردات، به معنی پدید آمدن حالتی در نفس است که آدمی را از غلبه شهوت بازمی‏دارد و عفیف به کسی گفته می‏شود که دارای این صفت و حالت باشد.
صاحب مقاییس اللّغة می‏نویسد: عفّت در اصل به دو معنی آمده است: نخست، خودداری از انجام کارهای زشت و دیگر، کم‏بودن چیزی. لذا عرب به باقی‏مانده شیر در پستان مادر عُفَّه (بر وزن مدّت) می‏گوید. ولی از کلام راغب اصفهانی در مفردات، استفاده می‏شود که هر دو معنی به یک چیز بازمی‏گردد. (زیرا افراد عفیف به چیز کم قانع هستند.)
مؤلّف التّحقیق می‏نویسد: این مادّه در اصل، به معنی حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است؛ همان‏گونه که تقوا به معنی حفظ نفس از انجام گناهان می‏باشد، بنابراین عفّت یک صفت درونی است؛ در حالی که تقوا ناظر به اعمال خارجی است.
علمای اخلاق نیز در تعریف عفّت، آن را صفتی حدّ وسط در میان شهوت‏پرستی و خمودی دانسته‏اند.
آنچه بیان شد، تفسیر عفّت به مفهوم عام کلمه بود؛ زیرا بعضی برای معرّفی عفّت از نقطه مقابل آن؛ یعنی، پرده‏دری نیز استفاده کرده‏اند. به همین علّت در بسیاری از موارد، واژه عفّت را در مورد پرهیزکاری در خصوص مسایل جنسی استعمال کرده‏اند.
به هر حال از آیات قرآن مجید و روایات اسلامی استفاده می‏شود که عفّت - به هر دو معنی - از بزرگترین فضایل انسانی است و هیچ کس در سیر الی اللّه، بدون داشتن عفّت به جایی نمی‏رسد. در زندگی دنیا نیز آبرو و حیثیت و شخصیّت انسان در گرو عفّت است.
با این اشاره به قرآن بازمی‏گردیم و آیات ذیل را بررسی می‏کنیم:
1- للفقرآء الّذین أحصروا فی سبیل اللّه لایستطیعون ضرباً فی الأرض یحسبهم الجاهل أغنیآء من التّعفّف تعرفهم بسیماهم لایسئلون النّاس الحافّ و ما تنفقوا من خیر فأن اللّه به علیم (سوره بقره، آیه 273)
2- و راودته الّتی هو فی بیتها عن نفسه و غلّقت الأبواب و قالت هیت لک قال معاذ اللّه انّه ربّی أحسن مثوای انّه لایفلح الظّالمون (سوره یوسف، آیه 23)
3- و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رءا برهان ربّه کذالک لنصرف عنه السّوء و الفحشآء انّه من عبادنا المخلصین (سوره یوسف، آیه 24)
4- قالت فذلکنّ الّذی لمتنّنی فیه و لقد راودته عن نفسه فاستعصم و لئن لم یفعل ما آمره لیسجننّ و لیکوناً من الصّاغرین - قال ربّ السّجن أحبّ الیّ ممّا یدعوننی الیه و الّا تصرف عنّی کیدهنّ أصب الیهنّ و أکن من الجاهلین - فأستجاب له ربّه فصرف عنه کیدهنّ انّه هو السّمیع العلیم (سوره یوسف، آیات 32 تا 34)
5- والّذین هم لفروجهم حافظون الّا علی أزواجهم أو ما ملکت أیمانهم فأنّهم غیر ملومین - فمن ابتغی ورآء ذلک فأولئک هم العادون (سوره مؤمنون، آیات 5 تا 7)
6- ...والحافظین فروجهم و الحافظات... (سوره احزاب، آیه 35)
ترجمه :
1- (انفاق شما مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‏اند؛ (و توجّه به آیین خدا، آنها را از وطن‏های خویش آواره ساخته و شرکت در میدان جهاد به آنها اجازه نمی‏دهد تا برای تأمین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارت بزنند)؛ نمی‏توانند مسافرتی کنند (و سرمایه‏ای به دست آورند) و از شدّت خویشتن‏داری، افراد ناآگاه آنها را بی‏نیاز می‏پندارند؛ امّا آنها را از چهره‏هایشان می‏شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‏خواهند (این است مشخصّات آنها!) و هر چیز خوبی را در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
2- و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ دَرها را بست و گفت: بیا (به سوی آنچه برای تو مهیّاست). (یوسف) گفت: پناه می‏برم به خدا! او ( عزیز مصر) صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته (آیا ممکن است به او ظلم و خیانت کنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمی‏شوند!
3- آن زن قصد او کرد و او نیز - اگر برهان پروردگار را نمی‏دید - قصد وی می‏نمود! این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم، زیرا او از بندگان مخلَص ما بود.
4- (همسر عزیز مصر) گفت: این همان کسی است که به خاطر (عشق) او مرا سرزنش کردید! (آری!) من او را به خویشتن دعوت کردم و او خودداری کرد و اگر آنچه را دستور می‏دهم؛ انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد و مسلّماً خوار و ذلیل خواهد شد!
(یوسف) گفت: پروردگارا! زندان، نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن می‏خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من بازنگردانی؛ به سوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!
پروردگارش دعای او را اجابت کرد و مکر آنان را از او گردانید؛ زیرا او شنوا و داناست.
5- و آنها که دامان خود را (از آلوده شدن به بی‏عفّتی) حفظ می‏کنند. تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره‏گیری از آنان ملامت نمی‏شوند و کسانی که غیر از این راه را طلب کنند، تجاوزگرند!
6-... مردان پاکدامن و زنان پاکدامن... .