تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

9- آزمایشهای درمانی!

پیش از این گفته‏ایم بیماریهای اخلاقی شباهت زیادی به بیماریهای جسمانی دارد و با مقایسه آن دو با یکدیگر بسیاری از مشکلات حلّ می‏شود از جمله اینکه طبیب پس از درمان بیماری جسمانی بار دیگر بیمار را به آزمایشگاه می‏فرستد تا از بهبودی کامل او مطمئن شود و اگر آثاری از بیماری را در او ببیند به درمان خود ادامه می‏دهد تا بیماری به کلّی ریشه‏کَن شود.
بزرگان علم اخلاق در برخورد با بیماری خطرناک تکبّر نیز همین روش را پیشنهاد کرده‏اند، به این‏گونه که وقتی انسان به درمان تکبّر می‏پردازد برای اطمینان به ریشه‏کَن شدن آن باید خود را در معرض آزمایش جدید قرار دهد تا از ریشه‏کَن شدن این بیماری مطمئن شود.
مرحوم فیض کاشانی با استفاده از احیاءالعلوم آزمایشهایی را در این زمینه پیشنهاد می‏کند که جالب توجّه است از جمله:
1- با بعضی از اقران و هم‏ردیفان به مناظره مشغول شود و ببیند اگر حق از زبان دوستش ظاهر شد آیا حاضر است به راحتی آن را بپذیرد و حتّی از او تشکّر کند؟ یا هنوز برای او پذیرش حق از دوست هم‏ردیف یا از شاگردش سنگین است؟ در صورت اوّل کبر ریشه‏کَن شده و در صورت دوم هنوز ریشه‏های آن باقی است!
2- با دوستان و هم‏ردیفانش در مجالس شرکت کند و آنها را بر خود مقدّم دارد و پشت سر آنها وارد مجلس شود و پایین‏تر از آنها بنشیند، اگر برای او سخت و ناگوار نبود تکبّر از وجود او رخت بر بسته واگر احساس ناراحتی و سنگینی می‏کند بداند هنوز ریشه‏های آن باقی است!
ولی گاه در اینجا شیطان دامی بر سر راه انسان می‏افکند و برای این که خود در انظار مردم، انسان خوب و متواضع جلوه دهد به او می‏گوید در پایین‏ترین نقطه مجلس بنشین و در میان افراد عادی قرار بگیر و تصوّر می‏کند این نوعی تواضع است در حالی که هدفش این است از این طریق بزرگی شخصیّت خود را نشان دهد و نظرها را به سوی خود جلب کند که در واقع نوعی تکبّر آمیخته با ریاکاری است.
3- اگر شخص فقیر و مستمندی از او دعوتی به عمل بیاورد دعوتش را با میل بپذیرد، یا اگر دوستی نیازی داشت برای انجام حوائج او مثلاً به بازار رود، اگر این‏گونه کارها بر او سنگین نبود کبر ریشه‏کَن شده، والّا باید به درمان ادامه دهد!
4- برای خرید نیازهای زندگی شخصاً به بازار برود، اگر برای او سخت بود هنوز ریشه‏های تکبّر باقی است و اگر مایل بود مردم او را در این حال ببینند و به تواضعش آفرین بگویند باز متکبّر ریاکاری است!
به یقین نمی‏توان انکار کرد که این امور در همه محیطها و همه زمان‏ها یکسان نیست، گاه می‏شود برای بعضی اشخاص بعضی از این کارها عیب است و اگر چنین کاری کنند ضربه اخلاقی برای مردم حاصل می‏شود، لذا در حدیثی می‏خوانیم امام صادق علیه السّلام مردی از اهل مدینه را دید که چیزی برای خانواده‏اش خریده و به سوی خانه می‏برد، هنگامی که چشم امام علیه السّلام به او افتاد شرمنده شد، امام علیه السّلام فرمود (نگران نباش) چیزی است که برای خانواده‏ات خریده‏ای و به سوی آنها می‏بری، به خدا سوگند اگر مردم مدینه بر من عیب نمی‏گرفتند من هم دوست داشتم اشیایی از بازار برای خانواده‏ام بخرم و خودم برای آنان ببرم، این در حالی است که جدش امیرمؤمنان علی علیه السّلام خرده نمی‏گرفت، هدف این است کارهای متواضعانه بر او گران نباشد.
5- لباس‏های ساده و کم‏ارزش بپوشد، اگر احساس ناراحتی نکرد تکبّر از وجودش رخت بربسته و در غیر این صورت هنوز گرفتار است، در حدیث آمده است که پیغمبر اکرم فرمود: من اعتقل البعیر و لبس الصّوف فقد بری من الکبر!؛ کسی که پای شتر را شخصاً ببندد و لباس پشمینه بپوشد (و احساس ناراحتی نکند) از کبر پاک شده است!
ولی مبادا انجام این کارها برای خودنمایی و ابراز تواضع باشد که خود نوعی تکبّر تؤام با ریاکاری محسوب می‏شود.
باز تکرار می‏کنیم که زمان‏ها و مکان‏ها و اشخاص همه یکسان نیستند، باید بدون تعصّب شرایط را در نظر گرفت و بدون فریب دادن خویشتن، مقتضای زمان و مکان و موقعیّت هر شخص را مشخّص نمود و برای این که در این‏گونه موارد گرفتار خودفریبی نشویم باید از قضاوت دیگران نیز استفاده کنیم.
راستی چرا بسیاری از مردم به طب جسمانی فوق‏العاده اهمّیّت می‏دهند و بارها و بارها به انواع آزمایشها می‏پردازند تا از سلامت خود مطمئن شوند، ولی برای طب روحانی و اخلاقی که ضامن سعادت جاویدان و نجات جان انسان است و به مضمون آیه الّا من أتی اللّه بقلب سلیم؛ تنها راه خوشبختی داشتن قلب سلیماست اهمّیّتی قائل نیستند؟!