تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1- آلودگی به گناه‏

شهوت‏پرستی انسان را به سوی انواع گناهان می‏کشاند و در واقع یکی از سرچشمه‏های اصلی گناه و معصیت و نافرمانی خدا محسوب می‏گردد؛ زیرا چشم و گوش انسان را بسته و به مصداق حدیث نبوی حبّک للشّی‏ء یعمی و یصم(464) آدمی را کور و کَر کرده و قدرت درک واقعیت‏ها را از او می‏گیرد و در چنین حال، زشتی‏ها در نظر او زیبا و زیبایی‏ها در نظر او زشت و بی‏رنگ می‏شود.
به همین دلیل، در روایات سابق (روایت هشتم) خواندیم که امیرمؤمنان علیه السّلام درباره پیروی از شهوات سرکش بپرهیزید که شما را به ارتکاب انواع گناهان می‏کشاند.
در حدیث دهم، از همان حضرت نیز به این نکته اشاره شد که: هواپرستی عقل انسان را فاسد می‏کند و در حدیث نهم نیز فرمودند (اگر شهوت‏پرستی تشدید شود): دین انسان را بر باد می‏دهد و حتی انسان را به بت‏پرستی می‏کشاند. در این رابطه مفسّران و ارباب حدیث، در ذیل آیات 16 و 17 سوره حشر، داستانی درباره عابدی از قوم بنی‏اسرائیل به نام برصیصا آورده‏اند که شاهد زنده‏ای برای این مدعاست، داستان گرچه معروف است، امّا تکرارش خالی از صواب نیست:
...مرد عابد بنی‏اسرائیلی به خاطر سالها عبادتش، به آن حد از مقام قرب الهی رسیده بود که بیماران با دعای او سلامت خود را بازمی‏یافتند و به اصطلاح مستجاب الدعوه شده بود.
روزی، زن جوان زیبایی را که بیمار بود، نزد او آوردند و به امید شفا در عبادتگاه او گذاردند و رفتند.
شیطان به وسوسه آن عابد مشغول شد و آن قدر صحنه گناه را در نظرش زینت داد که عنان اختیار را از کف او ربود؛ آن چنان که گویا عابد کَر و کور گشته و همه چیز را به دست فراموشی سپرده است. دیری نپایید که آن عابد دامان عفت خویش را به گناه بیآلود. پس از ارتکاب گناه به خاطر این که احتمال داشت آن زن باردار شود و موجب رسوایی او گردد؛ باز شیطان و هوای نفس به او پیشنهاد کرد که زن را به قتل رسانده و در گوشه‏ای از آن بیابان وسیع دفن کند. هنگامی که برادران دختر، به سراغ خواهر بیمار خویش آمدند و عابد اظهار بی‏اطلاعی کرد؛ آنان نسبت به عابد مشکوک گشته و به جستجو برخاستند و پس از مدّتی، سرانجام جسد خونین خواهر خویش را در گوشه بیابان از زیر خاک بیرون کشیدند.
این خبر در شهر پیچید و به گوش امیر رسید. او با گروه زیادی از مردم به سوی عبادتگاه آن عابد حرکت کرد تا علّت این قتل را بیابد. هنگامی که جنایات آن عابد روشن شد؛ او را از عبادتگاهش فرو کشیدند تا بر دار بیاویزند.
در ادامه این حکایت آمده است: هنگامی که عابد در کنار چوبه دار قرار گرفت؛ شیطان در نظرش مجسم شد و گفت: من بودم که با وسوسه‏های خویش تو را به این روز انداختم؛ حال اگر آنچه را که من می‏گویم، اطاعت کنی، تو را نجات خواهم داد.
عابد گفت: چه کنم؟
شیطان گفت: تنها یک سجده برای من کافی است.
عابد گفت: می‏بینی که طناب دار را بر گردن من افکنده‏اند و من در این حال توانایی سجده بر تو را ندارم.
شیطان گفت: اشاره‏ای هم کفایت می‏کند.
عابد بیچاره نادان، پس از این که با اشاره، سجده‏ای بر شیطان کرد؛ طناب دار گلویش را فشرد و او در دم جان سپرد.
آری! شهوت‏پرستی باعث شد تا آن عابد، ابتدا به زِنا آلوده شود و سپس قتل نفس انجام دهد و بعد دروغ بگوید و سرانجام مشرک گردد و بدین ترتیب محصول سال‏ها عبادت او بر باد رفته و نزد خاص و عام رسوا شود.
همه رنج جهان از شهوت آید - که آدم زان برون از جنت آید (465)