1- در حدیث معروفی که هم از امام سجّاد علیه السّلام و هم از امام باقر علیه السّلام و هم از امام صادق علیه السّلام نقل شده است، پیرامون تغافل چنین میفرمایند: صلاح آل التّعایش و التّعاشر ملأ مکیال ثلثاه فطنة و ثلثه تغافل؛ مصلحت همزیستی سالم و معاشرت با مردم در پیمانهای است که دو سوم آن هوشیاری و یک سوم آن تغافل باشد.(584)
این روایت، در واقع ضمن تأکید بر تغافل مثبت، از تغافل منفی بر حذر دارد. ابتدا تأکید به هوشیاری و بیداری و ترک غفلت میکند و سهم آن را دو سوّم میداند و مفهوم آن این است که انسان نباید از مسایل مهم زندگی بیخبر بماند؛ بلکه باید با کمال دقّت، مراقب آنچه که خیر و صلاح او در آن است، باشد. از سوی دیگر نسبت به اموری که لازم است مورد بیاعتنایی و بیتوجهی قرار گیرد، دستور به تغافل میدهد؛ مانند فکر و دقت در مسایل جزئی زندگی که اهمّیّت چندانی ندارد، انسان را از تفکّر در امور مهم بازمیدارد و همچنین مخفی کردن عیوب پنهانی دیگران در مواردی که مصلحت ایجاب میکند، کار پسندیدهای است.
2- امیرمؤمنان علی علیه السّلام در این رابطه میفرمایند: من أشرف أعمال الکریم غفلته عمّا یعلم؛ یکی از باارزشترین کارهای کریمان، تغافل از چیزهایی است که از آن آگاهند(585) (و سرپوش گذاشتن بر آن لازم است).
3- در حدیث دیگری آن امام بزرگوار علیه السّلام میفرمایند: من لم یتغافل و لایغضّ عن کثیر من الامور تنغّصت عیشته؛ کسی که تغافل و چشمپوشی از بسیاری امور نکند، زندگی برای او ناگوار خواهد شد.(586)
بدیهی است، زندگی انسانها خالی از اموری که برخلاف توقّع باشد، نیست. اگر انسان جزئیات زندگی دیگران را با کنجکاوی و دقّت پیدا کند و آنها را مورد بازخواست قرار دهد، زندگی برایش تلخ و دوستان از اطراف او پراکنده میشوند.
این بحث را با حدیثی از همان بزرگوار علیه السّلام پایان میدهیم: و عظّموا أقدارکم بالتّغافل عن الدّنّی من الامور... و لاتکونوا بحّاثین عمّا غاب عنکم، فیکثر عائبکم... و تکرّموا باتّعامی عن الاستقصاء؛ قدر و منزلت خود را با تغافل نسبت به امور پست و کوچک بالا برید... و زیاده از اموری که پوشیده و پنهان است تجسّس نکنید که عیبجویان شما زیاد میشوند... و با چشم برهم نهادن از دقت بیش از حد در جزئیات، بزرگواری خود را ثابت کنید.(587)
از این حدیث و بعضی از احادیث دیگر، به خوبی موارد تغافل روشن میشود و نشان میدهد که مربوط به امور مهم و سرنوشتساز زندگی نیست، بلکه مربوط به امور جزئی و کماهمّیّت است که در زندگی وجود دارد.
بنابراین تغافل منافاتی با امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد سازنده ندارد؛ زیرا، امر به معروف و نهی از منکر مربوط به واجبات و محرمات است که از محدوده تغافل بیرون است و انتقاد سازنده مربوط به اموری است که در سرنوشت فرد و جامعه. اثر قابل ملاحظهای دارد، در حالی که تغافل مربوط به امور جزئی و کمارزش و یا عیوبی است که مصلحت در آن است که در پرده بماند.