تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تغافل در بیان معصومین علیه السّلام‏

1- در حدیث معروفی که هم از امام سجّاد علیه السّلام و هم از امام باقر علیه السّلام و هم از امام صادق علیه السّلام نقل شده است، پیرامون تغافل چنین می‏فرمایند: صلاح آل التّعایش و التّعاشر ملأ مکیال ثلثاه فطنة و ثلثه تغافل؛ مصلحت همزیستی سالم و معاشرت با مردم در پیمانه‏ای است که دو سوم آن هوشیاری و یک سوم آن تغافل باشد.(584)
این روایت، در واقع ضمن تأکید بر تغافل مثبت، از تغافل منفی بر حذر دارد. ابتدا تأکید به هوشیاری و بیداری و ترک غفلت می‏کند و سهم آن را دو سوّم می‏داند و مفهوم آن این است که انسان نباید از مسایل مهم زندگی بی‏خبر بماند؛ بلکه باید با کمال دقّت، مراقب آنچه که خیر و صلاح او در آن است، باشد. از سوی دیگر نسبت به اموری که لازم است مورد بی‏اعتنایی و بی‏توجهی قرار گیرد، دستور به تغافل می‏دهد؛ مانند فکر و دقت در مسایل جزئی زندگی که اهمّیّت چندانی ندارد، انسان را از تفکّر در امور مهم بازمی‏دارد و همچنین مخفی کردن عیوب پنهانی دیگران در مواردی که مصلحت ایجاب می‏کند، کار پسندیده‏ای است.
2- امیرمؤمنان علی علیه السّلام در این رابطه می‏فرمایند: من أشرف أعمال الکریم غفلته عمّا یعلم؛ یکی از باارزشترین کارهای کریمان، تغافل از چیزهایی است که از آن آگاهند(585) (و سرپوش گذاشتن بر آن لازم است).
3- در حدیث دیگری آن امام بزرگوار علیه السّلام می‏فرمایند: من لم یتغافل و لایغضّ عن کثیر من الامور تنغّصت عیشته؛ کسی که تغافل و چشم‏پوشی از بسیاری امور نکند، زندگی برای او ناگوار خواهد شد.(586)
بدیهی است، زندگی انسان‏ها خالی از اموری که برخلاف توقّع باشد، نیست. اگر انسان جزئیات زندگی دیگران را با کنجکاوی و دقّت پیدا کند و آنها را مورد بازخواست قرار دهد، زندگی برایش تلخ و دوستان از اطراف او پراکنده می‏شوند.
این بحث را با حدیثی از همان بزرگوار علیه السّلام پایان می‏دهیم: و عظّموا أقدارکم بالتّغافل عن الدّنّی من الامور... و لاتکونوا بحّاثین عمّا غاب عنکم، فیکثر عائبکم... و تکرّموا باتّعامی عن الاستقصاء؛ قدر و منزلت خود را با تغافل نسبت به امور پست و کوچک بالا برید... و زیاده از اموری که پوشیده و پنهان است تجسّس نکنید که عیب‏جویان شما زیاد می‏شوند... و با چشم برهم نهادن از دقت بیش از حد در جزئیات، بزرگواری خود را ثابت کنید.(587)
از این حدیث و بعضی از احادیث دیگر، به خوبی موارد تغافل روشن می‏شود و نشان می‏دهد که مربوط به امور مهم و سرنوشت‏ساز زندگی نیست، بلکه مربوط به امور جزئی و کم‏اهمّیّت است که در زندگی وجود دارد.
بنابراین تغافل منافاتی با امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد سازنده ندارد؛ زیرا، امر به معروف و نهی از منکر مربوط به واجبات و محرمات است که از محدوده تغافل بیرون است و انتقاد سازنده مربوط به اموری است که در سرنوشت فرد و جامعه. اثر قابل ملاحظه‏ای دارد، در حالی که تغافل مربوط به امور جزئی و کم‏ارزش و یا عیوبی است که مصلحت در آن است که در پرده بماند.