تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

10 و 11 : جُبن و شجاعت‏

اشاره :
دیگر از رذایل اخلاقی ترس بیجاست که مایه ذلّت و زبونی و عقب‏افتادگی انسانها می‏باشد، نیروهای بالفعل و بالقوّه او را بر باد می‏دهد، و دشمن را بر انسان مسلّط می‏سازد.
نقطه مقابل آن شجاعت و شهامت است که مهمترین کلید پیروزی و اساسی‏ترین پایه سربلندی و عظمت انسانهاست، نه تنها در میدان جنگ که در میدان‏های سیاست و اجتماعی و حتّی مباحث علمی، شجاعت نقش کلیدی را دارد، و به همین دلیل علمای اخلاق به طور گسترده از جُبن و شجاعت سخن گفته‏اند و عوامل و نتایج و آثار و پیامدهای هر یک را مورد تحلیل و بررسی قرار داده‏اند.
در کتب پیشینیان علم اخلاق، شجاعت یکی از ارکان چهارگانه فضایل، و ترس یکی از رذایل چهارگانه شمرده شده است.
در تاریخ انبیای بزرگ، و پیروان راستین آنها مظاهر شجاعت به خوبی نمایان است، آری آنها اسطوره‏های مقاومت و شجاعت بودند و سرمشق خوبی برای همه انسانها.
با این اشاره به قرآن مجید بازمی‏گردیم و جلوه‏های این فضیلت اخلاقی و مظاهر شوم خصلت ترس، آن رذیله اخلاقی را در لا به لای آیات، و در جای جای قرآن مجید مورد بررسی قرار می‏دهیم:
1- در داستان ابراهیم علیه السّلام چنین می‏خوانیم:
و لقد آتینا ابراهیم رشده من قبل و کنّا به عالمین اذ قال لأبیه و قومه ما هذه الّتماثیل الّتی أنتم لها عاکفون قالوا وجدنا آبائنا لها عابدین قال لقد کنتم أنتم و آبائکم فی ضلال مبین قالوا أجئتنا بالحقّ أم أنت من الّلاعبین قال بل ربّکم ربّ السّماوات و الأرض الّذی فطرهنّ و أنا علی ذلکم من الشّاهدین و تاللّه لأکیدنّ أصنامکم بعد أن تولّوا مدبرین فجعلهم جذاذاً الّا کبیراً لهم لعلّهم الیه یرجعون (سوره انبیاء، آیات 51 تا 58)
2- در مورد موسی بن عمران علیه السّلام چنین می‏خوانیم:
...یا موسی لاتخف انیّ لایخاف لدیّ المرسلون (سوره نمل، آیه‏10)
3- درباره قوم طالوت و سربازان شجاع قومش چنین می‏خوانیم:
...فلمّا جاوزه هو و الّذین آمنوا معه قالوا لاطاقة لنا الیوم بجالوت و جنوده قال الّذین یظنّون أنّهم ملاقوا اللّه کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اللّه و اللّه مع الصّابرین و لمّا برزوا لجالوت و جنوده قالوا ربّنا أفرغ علینا صبراً و ثبّت أقدامنا و أنصرنا علی القوم الکافرین (سوره بقره، آیات 249 و 250)
4- در مورد یاران پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و شجاعان باایمان و مدّعیان دروغین ترسو نیز چنین می‏خوانیم:
و اذ قالت طائفة منهم یا أهل یثرب لامقام لکم فارجعوا و یستأذن فریق منهم النّبیّ یقولون انّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة ان یریدون الّا فراراً و لمّا رأی المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الّا ایماناً و تسلیماً (سوره احزاب، آیات 13 و 22)
5- و در جای دیگر در همین زمینه آمده است:
قل هل تربّصون بنا الّا احدی الحسنیین و نحن نتربّص بکم أن یصیبکم اللّه بعذاب من عنده أو بایدینا فتربّصوا انّا معکم متربّصون (سوره توبه، آیه 52)
6- درباره گروهی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‏فرماید:
الّذین قال لهم النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل انّما ذلکم الشّیطان یخوّف أولیائه فلاتخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین (سوره آل عمران، آیات 173 و 175)
7- الّذین یبلّغون رسالات اللّه و یخشونه و لایخشون أحداً الّا اللّه و کفی باللّه حسیباً (سوره احزاب، آیه 39)
ترجمه :
1- ما وسیله رشد ابراهیم علیه السّلام را از قبل به او دادیم، و از (شایستگی) او آگاه بودیم - آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: این مجسّمه‏های بی‏روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می‏کنید؟! - گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت می‏کنند - گفت: مسلّماً هم شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده‏اید! - گفتند: آیا مطلب حقّی برای ما آورده‏ای یا شوخی می‏کنی؟! - گفت: (کاملاً حق آورده‏ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده و من برای این امر از گواهانم! - و به خدا سوگند در غیاب شما نقشه‏ای برای نابودی بتهایتان می‏کشم! - سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب) همه آنها - جز بت بزرگشان - را قطعه قطعه کرد تا شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)!.
2- ...ای موسی! نترس که رسولان در نزد من نمی‏ترسند!
3- ...سپس هنگامی که او (طالوت) که با او ایمان آورده بودند (و از بوته آزمایش، سالم به در آمدند) از آن نهر گذشتند (از کمی نفرات خود ناراحت شدند و عدّه‏ای) گفتند: امروز ما توانایی مقابله با (جالوت) و سپاهیان او را نداریم امّا آنها که می‏دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز ایمان داشتند) گفتند: چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند! و خداوند با صابران (و استقامت‏کنندگان) است - و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: پروردگارا! پیمانه شکیبایی و استقامت را بر ما بریز! و قدمهای ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعیّت کافران پیروز بگردان!
4- و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که گروهی از آنها (منافقان) گفتند: (ای اهل یثرب) ای مردم مدینه! اینجا جای توقّف شما نیست، به خانه‏های خود بازگردید! و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت می‏خواستند و می‏گفتند: خانه‏های ما بی‏حفاظ است! در حالی که بی‏حفاظ نبود، آنها فقط می‏خواستند (از جنگ) فرار کنند - (امّا) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده و خدا و رسولش راست گفته‏اند! و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.
5- بگو آیا در مورد ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید (یا بر شما پیروز می‏شویم یا شربت شهادت می‏نوشیم) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عدّه‏ای از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است شما انتظار بکشید ما هم با شما انتظار می‏کشیم!
6- اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنها گفتند: (لشکر دشمن) برای (حمله به) شما اجتماع کرده‏اند، از آنها بترسید، امّا این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین حامی است - این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی‏اساس) می‏ترساند، از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!
7- (پیامبران پیشین) کسانی بودند که تبلیغ رسالت‏های الهی می‏کردند و (تنها) از او می‏ترسیدند و از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش‏دهنده اعمال آنها) است.