تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

5- طرق درمان غرور

از آنجا که غرور غالباً ناشی از جهل و عدم شناخت خویشتن و قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست نخستین گام درمان این بیماری اخلاقی شناخت خویشتن و معرفت پروردگار و نیز شناخت لیاقت‏ها و شایستگی‏ها در انسانهای دیگر است.
اگر انسان به گذشته خویش برگردد که طفلی بود از هر نظر عاجز و ناتوان و به آینده خویش بنگرد که پیر و ناتوان و از کار افتاده می‏شود و اگر چند روزی قدرت، مال، ثروت، جوانی و زیبایی دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و طبق ضرب‏المثل معروف به مالت نناز که به شبی از بین می‏رود و به جمالت نناز که به تبی از بین می‏رود! همه اینها آسیب‏پذیر است.
و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و سرعت زوال قدرت‏ها و از میان رفتن اموال و نابودی امکانات باخبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد.
چگونه انسان به عملش مغرور شود و حال آنکه ممکن است با ضربه‏ای که به مغز او تصادفاً وارد شود نه تنها همه علومش را فراموش می‏کند حتّی نام خود را نیز فراموش کند؟!
چگونه به اموالش مغرور گردد در حالی که با یک نوسان بازار و پیش آمدن یک حادثه مهّم اجتماعی، سیاسی و یا نظامی نه تنها همه ثروت خود را از دست دهد بلکه بدهی زیادی به بار آورد؟!
چگونه به قدرتش بنازد در حالی که ممکن است فردا آن را از دست دهد و پشت میله‏های زندان باشد!
به هر حال آنچه انسان را از مرکب غرور پایین می‏کشد و به مستی غرور پایین می‏دهد شناخت خویشتن و اوضاع جهان و بی‏اعتباری و شدّت دگرگونی احوال آن است.
قرآن مجید به مغروران خطاب می‏کند و با این سخن بیدادگر به آنها هشدار می‏دهد، می‏فرماید: أولم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان عاقبة الّذین من قلبهم کانوا أشدّ منهم قوّة و أثاروا الأرض و عمروها أکثر ممّا عمروها و جائتهم رسلهم بالبیّنات فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون؛ آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه بود؟ آنها نیرومندتر از اینها بودند و زمین را (برای زراعت و آبادی) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند و عمران نمودند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‏کردند.(241)
شبیه همین معنی در سوره غافر آیه 21 و 82 نیز آمده است.
اگر انسان درست به جسم و روح و امکانات خود توجّه کند که چقدر آسیب پذیرند و چگونه حوادث کوچک می‏توانند زندگی او را بر هم زنند، هرگز مَست و مغرور نمی‏شوند، امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏فرماید: مسکین بن آدم مکتوم الأجل، مکنون العلل، محفوظ العمل، تؤلمه البقّة و تقتله الشّرقة و تنتنه العرقة؛ بیچاره آدمیزاد! سرآمد زندگیش نامعلوم، علل بیماریش ناپیدا و اعمالش ثبت و ضبط می‏شود، پیشه‏ای او را می‏آزارد و گلوگیر شدن آب یا غذایی او را می‏کُشد و عرق مختصری او را متعفّن و بدبو می‏سازد!(242)
در حالات ایاز وزیر معروف و مقتدر سلطان محمود غزنوی نقل کرده‏اند که همه روز در اطاق مخصوصی می‏رفت و در را می‏بست و بعد از لحظاتی بیرون می‏آمد، بینندگان تعجّب کردند که در این اطاق چه سرّی نهفته است که همه روز ایاز به آن سرکشی می‏کند، بعد از تحقیق معلوم شد لباس دوران چوپانیش را در آنجا گذارده و همه روز به آنجا می‏رود و به آن نگاه می‏کند و می‏گوید: ایاز تو چوپان بودی! اکنون که خداوند تو را به مقام وزارت رسانده مغرور مباش، از این بترس که فردا مقامت را از دست بدهی و از گذشته نیز ناتوان‏تر شوی!
اگر همه قدرتمندان چنین اسباب عبرتی در اختیار داشته باشند هرگز مغرور نخواهند شد، ولی متأسّفانه هر کس ایاز نمی‏شود.