اشاره :
نعمتها و مواهبی که پروردگار در اختیار انسانها گذاشته، در بسیاری از موارد، بیش از نیاز آنهاست، به گونهای که میتوانند دیگران را نیز در آن سهیم کنند، بدون آن که زیانی به زندگی خودشان برسد؛ ولی گروهی به خاطر صفت رذیله بخل از این کار امتناع ورزیده و هیچ کس را در این مواهب خدادادی سهیم نمیکنند. گاه نیز با نمایش ثروت و قدرت به محرومان، نمک بر جراحات قلبشان پاشیده و گویی از این کار زشت و غیرانسانی خویش لذّت هم میبرند.
گاه این صفت انحصارطلبی و خودبرتربینی و حرص و آز نیز آمیخته شده و زشتی آن را چند برابر میکند.
اگر نگاهی به جهان آفرینش بیندازیم، همه جا سخاوت و انفاق و بذل و بخشش را مشاهده میکنیم. خورشید دائم میسوزد و بخشی از وجودش را تبدیل به نور و حرارت میکند و آن را به تمام منظومه شمسی میرساند و با نور و گرمای خود به همه مخلوقات، زندگی میبخشد.
زمین با انواع مواهبی که در دل دارد، از مواد غذایی گرفته تا معادن گرانبها و آبهای زیرزمینی، همه را رایگان در اختیار بشر نهاده و سخاوتمندانه انسان را یاری میدهد. سایر موجودات جهان نیز هر کدام دستهای سخاوتمند خود را سوی انسانها گشودهاند تا سخاوت خویش را نشان دهند.
علاوه بر عالم کبیر در عالم صغیر؛ یعنی، وجود یک انسان نیز همین مسئله حکمفرماست. قلب، دستگاه تنفس، معده، چشم، گوش، دست و پا هیچ کدام تنها برای خودشان کار نمیکنند و هرگز در خدمت به سایر اجزاء بدن، بخل نمیورزند، بلکه آنچه را که دارند سخاوتمندانه در میان خود و تمام سلولهای بدن تقسیم میکنند.
در جهانی که همه جا سخاوت حکمفرماست، آیا جایی برای انسان بخیل وجود دارد؟ آیا ناهماهنگی با عالم هستی او را به فساد و مرگ نمیکشاند؟
روی این اصل، نکوهش بخل و مدح و ستایش سخاوت به طور گسترده در آیات و روایات اسلامی به چشم میخورد که در آنها جود و سخاء به عنوان یکی از بارزترین صفات فعلی الهی و یکی از ویژگیهای پیشوایان معصوم علیه السّلام معرفی شده است.
با این اشاره، به آیات قرآنی بازمیگردیم و بازتاب گسترده بخل و سخاوت را در بخشی از آیات قرآن مورد بررسی قرار میدهیم.
1- انّ قارون کان من قوم موسی فبغی علیهم و آتیناه من الکنوز ما انّ مفاتحه لتنوء بالعصبة اولی القوّة قال له قومه لاتفرح انّ اللّه لایحبّ الفرحین و ابتغ فیما أتاک اللّه الدّار الآخرة و لاتنس نصیبک من الدّنیا و أحسن کما أحسن اللّه الیک و لاتبغ الفساد فی الأرض انّ اللّه لایحبّ المفسدین. (سوره قصص، آیات 76 تا 77)
2- انّا بلوناهم أصحاب الجنّة اذ أقسموا لیصرمنّها مصبحین و لایستثنون فطاف علیها طائف من ربّک و هم نائمون فأصبحت کالصّریم (سوره قلم، آیات 17 تا20)
3- و منهم من عاهد اللّه لئن آتانا من فضله لنصّدّقنّ و لنکوننّ من الصّالحین - فلمّا آتاهم من فضله بخلوا به و تولّوا و هم معرضون فاعقبهم نفاقاً فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما أخلفوا اللّه ما وعدوه و بما کانوا یکذبون (سوره توبه، آیات 75 تا 77)
4- و لایحسبنّ الّذین یبخلون بما آتاهم اللّه من فضله هو خیراً لهم بل هو شَرّ لهم سیطوّقون ما بخلوا به یوم القیامة و للّه میراث السّماوات و الأرض و اللّه بما تعملون خبیر (سوره آلعمران، آیه 180)
5- الّذین یبخلون و یأمرون النّاس بالبُخل و یکتمون ما آتاهم اللّه من فضله و أعتدنا للکافرین عذاباً مهیناً (سوره نساء، آیه 37)
6- و أمّا من بخل و استغی و کذّب بالحسنی فسنیسّره للعسری (سوره اللیل، آیات 8 تا 10)
7- ها أنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا فی سبیل اللّه فمنکم من یبخل و من یبخل فانّما یبخل عن نفسه و اللّه الغنیّ و أنتم الفقراء و ان تتولّوا یستبدل قوماً غیرکم ثمّ لایکونوا أمثالکم (سوره محمّد، آیه 38)
8- ...و من یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون (سورهتغابن،آیه16و سوره حشر، آیه 9)
9- والّذین اذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً (سوره فرقان، آیه 67)
10- قل لو أنتم تملکون خزائن رحمة ربّی اذاً لأمسکتم خشیة الانفاق و کان الانسان قتوراً (سوره اسراء، آیه 100)
ترجمه :
1- قارون از قوم موسی بود، امّا بر آنان ستم کرد، ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد!- و در آنچه خداوند به تو داده، سرای آخرت را جستجو کن و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن و هرگز در زمین به دنبال فساد مباش که خدا مُفسدان را دوست ندارد.
2- ما آنها را آزمودیم، همانگونه که صاحبان باغ را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوههای باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند - و هیچ از آن استثنا نکنند - امّا عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد، در حالی که همه در خواب بودند و آن باغ سرسبز مانند شب سیاه ظلمانی شد!
3- بعضی از آنها با خدا پیمان بسته بودند که: اگر خداوند ما را از فضل خود، روزی دهد، قطعاً صدقه خواهیم داد و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود! - امّا هنگامی که خدا از فضل خود به آنها بخشید بخل ورزیدند و سرپیچی کردند و روی برتافتند - این عمل، (روح) نفاق را تا روزی که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت، این به خاطر آن است که از پیمان الهی تخلّف جستند، و به خاطر آن است که دروغ میگفتند.
4- کسانی که بخل میورزند و آنچه را که خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نمیکنند این کار به سود آنهاست؛ بلکه برای آنها شَرّ است، به زودی در روز قیامت آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی بر گردنشان میافکنند و میراث آسمانها و زمین، از آن خداست و خداوند، از آنچه انجام میدهید آگاه است.
5- آنها کسانی هستند که بخل میورزند و مردم را به بخل دعوت میکنند و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده کتمان مینمایند (این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته) و ما برای کافران عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم.
6- امّا کسی که بخل ورزد و (از این راه) بینیازی طلبد؛- و پاداش نیک الهی را انکار کند - به زودی او را در مسیر دشواری قرار میدهیم.
7- آری! شما همان گروهی هستید که برای انفاق در راه خدا دعوت میشوید، بعضی از شما (بخل) ورزد، نسبت به خود بخل کرده است و خداوند بینیاز است و شما همه نیازمندید و هرگاه سرپیچی کنید؛ خداوند گروه دیگری را جای شما میآورد؛ پس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندان در راه خدا انفاق میکنند.)
8-...و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند، رستگارانند!
9- و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مینمایند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو حدّ اعتدال دارند.
10- بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید، در آن صورت، (به خاطر تنگنظری) امساک میکردید؛ مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود و انسان تنگنظر است!