تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم - فروع مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 و 4 : حرص و قناعت‏

اشاره :
فراموش نکرده‏ایم که در حدیثی از امام علیّ بن الحسین علیه السّلام، نخستین سرچشمه گناه و معصیت پروردگار تکبّر ذکر شده بود که گناه بزرگ ابلیس بود و به خاطر آن به فرمان خدا پشت کرد و از کافران شد؛ سپس حرص به عنوان دوّمین سرچشمه گناه و ترک اوّلی از ناحیه آدم و حوّا معرّفی شده بود و بعد از این دو، حَسد بود که سرچشمه گناه بزرگ فرزند آدم (قابیل) گردید و برادرش هابیل را به قتل رسانید.(83)
نه تنها در داستان آدم که در طول تاریخ انبیا و مبارزات آنان با اقوام منحرف، آثار منفی رذیله حرص به خوبی نمایان است، در تاریخ گذشته و امروز اقوام مختلف دنیا نیز مشاهده می‏کنیم که حرص و فزون‏طلبی، سرچشمه انواع جنایات و جنگها و خونریزی‏ها، قتل و غارت‏ها و پشت کردن به اصول انسانی و فضایل اخلاقی است.
نقطه مقابل آن قناعت است که سبب آرامش، عدالت، صلح و صفا و برادری و اُخوّت است.
با توجّه به ترتیبی که برای ذکر فضایل اخلاقی و صفات نکوهیده برگزیده‏ایم (ترتیبی که از حالات انبیا و پیامبران پیشین از آدم تا خاتم در قرآن مجید آمده است) دوّمین صفت از صفات رذیله را حرص و فزون‏طلبی اختیار کردیم که در داستان آدم علیه السّلام و سرگذشت شعیب و داوود علیه السّلام و به طور کلّی یهود و همچنین در سرگذشت مشرکان عرب و مسلمانان ضعف‏الایمان در عصر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نیز دیده می‏شود.
با این اشاره به قرآن برمی‏گردیم و آیات مختلف آن را از این دیدگاه مورد توجّه قرار می‏دهیم:
1- فوسوس الیه الشّیطان قال یا آدم هل أدلّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی فأکلا منها فبدت لهما سوآتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّة و عصی آدم ربّه فغوی (سوره طه، آیه 120 و 121)
2- و الی مدین أخاهم شعیباً قال یا قوم أعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره قد جائتکم بیّنة من ربّکم فأوفوا الکیل و المیزان و لاتبخسوا النّاس أشیائهم و لاتفسدوا فی الأرض بعد اصلاحها ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤمنین (سوره اعراف، آیه 85)
3- انّ هذا أخی له تسع و تسعون نعجة و لی نعجة واحدة فقال أکفلنیها و عزّنی فی الخطاب قال لقد ظلمک بسؤآل نعجتک الی نعاجه و انّ کثیراً من الخطآء لیبغی بعضهم علی بعض الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات و قلیل ما هم و ظنّ داود أنّما فتنّاه فاستغفر ربّه و خرّ راکعاً و أناب (سوره ص، آیه 34 و 33)
4- و لتجدنّهم أحرص النّاس علی حیاة و من الّذین أشرکوا یودّ أحدهم لو یعمّر ألف سنة و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمّر و اللّه بصیر بما یعملون (سوره بقره، آیه 96)
5- انّ الانسان خُلق هلوعاً اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً (سوره معارج، آیه 21 تا 19)
6- و اذا رأوا تجارة أو لهواً أنفضّوا الیها و ترکوک قائماً قل عند اللّه خیر من اللّهو و من التّجارة و اللّه خیر الرّازقین (سوره جمعه، آیه 11)
7- ویل لکلّ همزة لّمزة الّذی جمع مالاً وعدّده یحسب أنّ ماله أخلده (سوره همزه، آیه 3 تا 1)
ترجمه :
1- ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: ای آدم! آیا می‏خواهی تو را به درخت زندگی جاوید و مُلکی بی‏زوال راهنمایی کنم؟! - سرانجام هر دو از آن خوردند (و لباس بهشتیشان فرو ریخت) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از پاداش او محروم شد!
2- و به سوی مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبودی ندارید! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است، بنابراین، حقّ پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید و در روی زمین بعد از آنکه (در پَرتوی ایمان و دعوت انبیا) اصلاح شده است، فساد نکنید! این برای شما بهتر است اگر با ایمان هستید!.
3- این برادر من است او نود و نُه میش دارد و من یکی بیش ندارم، امّا او اصرار می‏کند که این یکی را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه کرده است - (داوود) گفت مسلّماً او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش بر تو ستم نموده و بسیاری از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم می‏کنند مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند امّا عده آنان کم است داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزموده‏ایم از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد.
4- و آنها را حریص‏ترین مردم - حتّی حریص‏تر از مشرکان - بر زندگی (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت، (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.
5- به یقین انسان حریص و کم‏طاقت آفریده شده است - هنگامی که بدی به او رسد بی‏تابی می‏کند - و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می‏شود (و بخل می‏ورزد).
6- هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می‏شوند و به سوی آن می‏روند و تو را ایستاده به حال خود رها می‏کنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزی‏دهندگان است.
7- وای بر هر عیب‏جوی مسخره‏کننده‏ای! - همان کسی که مال فراوانی جمع‏آوری و شماره کرده (بی‏آنکه حساب مشروع و نامشروع آن کند)! - او گمان می‏کند که اموالش او را جاودانه می‏سازد!