تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

عظمت نعمت هاى معنوى در مقایسه با نعمت هاى مادى

به هرحال، انسان براى این‌كه محبتش به خدا زیاد شود، باید ابتدا از نعمت ها و الطاف خاصى كه خدا به او عنایت فرموده شروع كند و آنها را به خاطر بیاورد. چنین موقعیت هایى در زندگى هركسى پیش مى‌آید؛ مواقعى كه نیازى شدید داشته و خداى متعال به فریادش رسیده و دستش را گرفته است. سپس باید این تذكر و یادآورى را به سایر نعمت ها تعمیم دهد؛ چرا كه همه نعمت هاى خداوند در جاى خود مهم است و همه مثل همان نعمتى هستند كه به صورت غیرمنتظره شامل حال ما شده است. اگر كوچك ترین خللى در عضوى كوچك و ناچیز از بدن ما پیش بیاید، آن گاه خواهیم دانست كه نعمتى عظیم بوده كه تا به حال از آن غافل بوده ایم. مرحله سوم این است كه علاوه بر نعمت هاى مادى به نعمت هاى معنوى كه خدا به او عنایت كرده نیز توجه كند. ارزش بسیارى از نعمت هاى معنوى بسیار بیشتر از نعمت هاى مادى است. گاهى كه جایى میهمان هستیم، یك احترام صاحب خانه به ما همین است كه زحمتى كشیده و سفره‌اى انداخته و غذایى تهیه كرده است؛ اما احترام بیشتر او به خود را وقتى احساس مى‌كنیم
( صفحه 371)
كه با استقبال و احترام و لبخند به استقبال ما بیاید و با گرمى و محبت و عنایتى خاص، به ما خوش آمد بگوید. این یك لبخند و یك نگاه و چند كلمه حرف، به مراتب بیش از آن دعوت و غذا براى ما ارزش دارد. این نعمتى معنوى است كه در مقایسه با آن غذاها و نعمت هاى مادى، ارزشى بسیار والاتر دارد. نعمت هاى معنوى خداى متعال نیز به همین صورت است. اگر انسان اهل معرفت باشد، درك خواهد كرد كه برخى نعمت هاى معنوى خداوند، به هیچ وجه قابل مقایسه با نمعت هاى مادى او نیست. كسانى كه مقرب ترند لذت این نعمت ها را بهتر درك مى‌كنند. برخى نعمت ها را خداى متعال فقط براى بندگان مقرب و خاص خود آماده كرده است؛ نعمت هایى وصف ناشدنى و غیر قابل تصور: ما لا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر(545) نه چشمى دیده، و نه گوشى شنیده و نه به قلب هیچ بشرى خطور كرده است!
آرى، خداى متعال با بندگانش مهربان است و با رحمت و كرامت تمام با آنان رفتار مى‌كند و هر كس با خدا معامله كند پشیمان نخواهد شد. ما حتى طریقه سخن گفتن با خدا را نمى‌دانستیم؛ خداى متعال براى ما پیامبران و پیشوایانى قرار داد تا آنان به ما بیاموزند كه چگونه با او سخن بگوییم.
گاهى لطف و عنایت تا بدان حد است كه در هنگام سخن گفتن با او در حالى كه ما غافلیم و توجهمان به چیزهایى دیگر است، خداى متعال خود دست ما را مى‌گیرد و قلب ما را متوجه خود كرده و مى‌فرماید: «بنده من كجایى؟! من با تو و به یاد تو هستم، تو در كجا سیر مى‌كنى؟! بیا و روى دلت را به من بنما و با من نجوا كن!»
در هر حال، راه هاى متعددى براى خروج از غفلت و توجه به خداى متعال وجود دارد. همه این راه ها متوقف بر نوعى معرفت و شناخت است. اگر بخواهیم در حال نماز خشوع داشته باشیم و متوجه ذات اقدس متعال گردیم، باید از پیش، این معرفت ها را كسب كنیم و آنها را پیوسته وجهه نظر خود قرار دهیم. به ویژه بایستى دقایقى قبل از نماز، به معارفى كه از پیش كسب كرده‌ایم توجهى خاص بنماییم؛ این كار در ایجاد خشوع در حین نماز، بسیار مؤثر است.
در پایان از الطاف بى پایان الهى مدد مى‌جوییم و از حضرتش مسألت داریم ما را از خواب غفلت بیدار كرده، به سوى خود متوجه نماید، و قلب و دل ما را نسبت به خود خاشع گرداند و نمازهاى ما را «نماز خاشعان» قرار دهد؛ آمین.
و آخر دعوانا أن الحمدللّه رب العالمین.