تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

حكایتى درباره ریا و اخلاص

در همین زمینه قضیه‌اى را درباره علامه مجلسى نقل مى‌كنند كه نمى‌دانم تا چه حد صحت دارد، ولى به هر حال، پیام این داستان واقعیت دارد، گرچه این داستان هم به این شكل اتفاق نیفتاده باشد. مرحوم مجلسى، خدمات بسیار بزرگى به اسلام و تشیع كرده و حقّاً احیا كننده تشیع در قرون اخیر است. نقل مى‌كنند پس از رحلت مرحوم علامه مجلسى ایشان را در خواب دیدند و سؤال كردند چه چیزى موجب نجات شما شد؟ این همه خدماتى كه انجام داده اید، كتاب هایى كه تألیف كرده اید، تدریس هایى كه داشته اید، كدام براى شما نافع‌تر بود؟ طبق این نقل ایشان فرمودند، هیچ كدام از كارهایى كه انجام دادم آن اثرى را كه انتظار داشتم به همراه نیاورد و در این جا وقتى پاى حساب آمدیم، هر كدام نقص و ایرادى داشت. سؤال كردند پس چه چیزى دست شما را گرفت؟ فرموده بود، روزى از كوچه‌اى رد مى‌شدم و سیبى در دستم
( صفحه 294)
بود. در این حال زنى هم (كه گویا یهودى بوده) در حالى كه بچه‌اى در بغل داشت از آن جا عبور مى‌كرد. كودك نگاهش به سیبى كه در دست من بود افتاد و من از حركات او فهمیدم تلاش دارد سیب را از دست من بگیرد. مادرش كه متوجه شد او را منع كرد و دستش را كشید. من براى شاد كردن آن كودك، جلو رفتم و آن سیب را به او دادم. در این جا به من گفتند كار صد در صد خالص تو همین یك كار بود و هیچ شائبه‌اى از غیر خدا در آن نبود! ثوابى كه براى این كار به من دادند از ثواب همه كارهاى دیگرم بیشتر بود! حداقل شائبه‌اى كه در تألیفات و كتاب هایم وجود داشت این بود كه اسم من روى آن كتاب ها بود و مردم با دیدن آنها تحسین مى‌كردند كه مجلسى عجب كار بزرگى كرده است! اما در دادن سیب به آن كودك یهودى هیچ شائبه‌اى از تملق سلطان، شهرت، و فضل علمى خود را به رخ دیگران كشیدن و...نبود! آن سیب را فقط براى رضاى خدا دادم تا دل آن كودك شاد شود!
به هر حال آنچه در پیشگاه خدا اهمیت دارد، خلوص و پاكى است. خدا دوست دارد بندگانش با او رو راست باشند و وقتى با خدا معامله مى‌كنند بى غل و غش باشد. خدا فقط كارى را قبول مى‌كند كه صد در صد براى او باشد، وگرنه مى‌فرماید، من شریك خوبى هستم و همه سهمم را به آن كسى مى‌دهم كه شما او را هم با من در كارتان شریك كرده اید(456) خدا به حجم كار و بزرگى و كوچكى ظاهر آن نگاه نمى‌كند، آنچه براى خدا مهم است نیتى است كه در پشت آن عمل وجود دارد. روح عمل نیت است. ما باید معرفت و محبت خود را به خدا به حدى برسانیم كه خود به خود از آن، پاكى و خلوص برخیزد. نباید دلمان را خوش كنیم كه خدا را عبادت مى‌كنیم و گناه نمى‌كنیم؛ چرا كه شاید در این عبادت كردن و گناه نكردن، غیر خدا را مد نظر داشته باشیم؛ مثلاً مى‌خواهیم مردم از ما تعریف كنند، یا به زهد و تقوا مشهور شویم و یا...! اگر كار براى خدا نباشد حسابش هم با همان هایى است كه كار را براى آنها انجام داده ایم. خدا را به حق اولیایش مى‌خوانیم كه خلوص نیت به همه ما عنایت فرماید.
( صفحه 295)