تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

رشد و تباهى نفس

بحث ما درباره «تزكیه نفس» بود. اشاره كردیم كه این اصطلاح در واقع از قرآن گرفته شده؛ آن جا كه در سوره شمس مى‌فرماید: وَ نَفْس وَ ما سَوّاها. فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها. وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها(40) و قسم به نفس و آن‌كه آن را نیكو ساخت؛ پس خیر و شرّش را به آن الهام كرد؛ [كه] هر كس آن [نفس] را پاكیزه ساخت قطعاً رستگار شد؛ و هر كه آلوده‌اش ساخت قطعاً زیان كار گردید. در این آیات اشاره شده كه نفس هم قوس صعود دارد، هم قوس نزول؛ هم استعداد رشد و تكامل دارد و هم استعداد سقوط و تباهى.
این كه نفس چگونه رشد مى‌كند، یا از سوى دیگر چگونه آفت زده و فاسد مى‌گردد، امرى حسّى نیست كه ما مثلاً آن را با چشم ببینیم. رشد و لاغرى جسم و صحت و مرض آن براى ما محسوس است، اما صحت و مرض روح و نفس، و صلاح و فساد آن را با حس ظاهر نمى‌توان ادراك كرد. تنها راه ادراك صلاح و فساد نفس و رشد و ضعف آن، علم حضورى است. آنان كه به درجاتى از تكامل نفس دست یافته‌اند، درمى یابند كه رشد نفس و كامل شدن آن به چه معنا است. به هر حال، براى امثال بنده كه نمى‌توانیم با علم حضورى تكامل نفس را درك كنیم، اِخبار قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مى‌تواند اطمینان آور باشد. ما معتقدیم قرآن ـ نعوذ بالله ـ شعر و افسانه نیست. قرآن مى‌فرماید نفس شما نیز ـ همانند جسم ـ پاكیزگى و آلودگى دارد. هر كس آن را پاكیزه گرداند، نفس او رشد مى‌كند، تكامل مى‌یابد و به فلاح مى‌رسد؛ همانند دانه‌اى كه
( صفحه 40)
ابتدا جوانه‌اى كوچك مى‌زند و مى‌تواند با مراقبت و رسیدگى تبدیل به درختى تناور شود كه هر سال صدها و هزاران میوه به بار آورد. هركس نیز نفس را آلوده سازد، نفس او فاسد و ضایع مى‌گردد؛ مانند نهالى كه در اثر عدم رسیدگى، گرفتار آفت گردیده، خشك مى‌شود و از بین مى‌رود.
براى آتش گرفتن و سوختن یك درخت همیشه لازم نیست آتشى از بیرون به آن سرایت كند. گاه خود شرایط محیط از نظر دما و رطوبت به گونه‌اى مى‌شود كه درخت خودش مى‌سوزد. چنین آتش سوزى هایى بسیارى از مواقع در جنگل هاى انبوهى نظیر جنگل هاى آفریقا و استرالیا اتفاق مى‌افتد. شاید درختانى را دیده باشید كه گرچه خاكستر نشده‌اند، اما برگ ها و شاخه هاى آن درست مانند درختى كه آتش گرفته، سیاه شده و به اصطلاح سوخته است. این مسأله در باغبانى و كشاورزى امرى رایج است. در این موارد خشكى هوا و بى آبى زمین در حدى است كه درخت را به آن حالت درمى آورد.
نفس انسان نیز همین‌گونه است. گاهى نفس به مرحله‌اى مى‌رسد كه نه تنها میوه و ثمرى ندارد، كه از درون آن آتش زبانه مى‌كشد. قرآن كریم مى‌فرماید: فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النّاسُ(41) از آتشى بترسید كه آتش زنه آن، انسان ها هستند. این آتشى است كه براى افروختن آن لازم نیست هیزم و آتشى از بیرون بیاورند، هیزم و آتش آن خود انسان ها هستند! در جاى دیگر مى‌فرماید: نارُ اللّهِ الْمُوقَدَةُ. الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ(42) آتشِ افروخته خدا؛ كه به دل ها مى‌رسد. این چه آتشى است كه دل ها را نیز مى‌سوزاند؟ آتش بیرون فقط مى‌تواند جسم و ظاهر را بسوزاند. این آتشى كه حتى به دل ها نیز مى‌رسد آتشى است كه از درون خود فرد زبانه مى‌كشد. نفسى است كه به وضعى دچار شده كه از آن، آتش بیرون مى‌جهد.