تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

شناخت، مقدمه توجه

در جلسات گذشته به این مسأله پرداختیم كه بر حسب آنچه از قرآن كریم استفاده مى‌شود و ادلّه عقلى نیز مؤید آن است، اساس همه انحراف ها و سقوط هاى انسان، غفلت از هویت الهى و انسانى خویش است. انسان به عنوان یك موجود مختار، خود باید تعیین كند كه راه سعادت را بپیماید یا مسیر سقوط و انحطاط را در پیش گیرد. اگر به خودآگاهى رسید و به مقتضاى آنچه هدف خلقت او است عمل كرد، به سعادت مى‌رسد، و اگر از هویت خویش غفلت ورزید و به مقتضاى آن رفتار نكرد آن چنان سقوط مى‌كند كه با حیوانات برابر مى‌شود و یا حتى پایین‌تر از آنها قرار مى‌گیرد: أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ(228)
اشاره كردیم كه انسان براى آن‌كه در معرض غفلت قرار نگیرد، باید عوامل غفلت و توجه را شناسایى كند و با دورى از عوامل غفلت، برنامه هایى را براى به كارگیرى عوامل توجه در زندگى خود تنظیم كند و بر اساس آنها عمل نماید. این برنامه ها باید به گونه‌اى باشد كه به تدریج در اثر آنها حالت توجه به خود و توجه به مبدأ و معاد در انسان به صورت «ملكه» در آید تا همواره ثابت بماند.
بدیهى است كه مقدمه توجه «شناخت» است. ما تا چیزى را نشناسیم و از وجود آن خبر نداشته باشیم طبیعتاً توجهى هم به آن نخواهیم كرد. از این رو توجه به خدا و معاد و مسیر بین مبدأ و معاد، متوقف بر شناخت آنها است. از سوى دیگر، چنان كه قبلاً اشاره كردیم، از میان توجه به این سه عنصر (مبدأ، معاد و راه بین مبدأ و معاد) آنچه نقش محورى و اساسى دارد توجه به خدا است. از این رو مى‌توانیم بگوییم اساس و محور همه مطالبى كه تا به حال
( صفحه 154)
گفته ایم، «شناخت خدا» است. تا خدا را نشناسیم توجه به او و ذكر و یاد او براى ما معنایى نخواهد داشت. در نتیجه توجه به معاد و راه بین مبدأ و معاد هم كه متفرع بر توجه به خدا است، امكان پذیر نخواهد بود. از این رو در این جا این پرسش مطرح مى‌شود كه راه نیل به معرفت خدا و صفات و افعال او ـ كه منتهى به شناخت معاد و نبوت مى‌شود ـ چیست؟ دراین جلسه قصد داریم مقدارى درباره این مسأله صحبت كنیم.