تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

به سوى بى نهایت!

به هر حال خداى متعال زمینه هاى بسیارى را براى رشد و تكامل انسان فراهم كرده كه اگر انسان راه را گم نكند و در دام شیاطین و اغواگران نیفتد، مى‌تواند راه خدا را آن چنان بپیماید كه هم آرامش و شیرینى زندگى دنیا را داشته باشد و هم از سعادت و لذت هاى آخرت بهره‌مند گردد. زمینه هاى تكامل انسان و پرواز در عالم معنویت حد و حصر ندارد و نمى‌توان نقطه
( صفحه 129)
مشخصى را تعیین كرد و گفت انسان مى‌تواند تا آن جا برسد. مقصد انسان خدا و تقرب به خدا است و خدا وجودى بى نهایت است؛ بنابراین هرچه هم كه به او نزدیك شویم فقط در این حد است كه به سمت بى نهایت میل كرده ایم، اما طبیعى است كه آن بى نهایت، نهایتى ندارد كه آن را نقطه نهایى كمال و پرواز انسان بدانیم.
خداوند بندگانى دارد كه از یاد خدا و توجه به ذات اقدس حق آن چنان سرمست و غرق لذت مى‌شوند كه تمامى لذت هاى دیگر دنیا، در مقابل آن، صفر و هیچ است! نزد آنها كارها و حركات ما مثل بازى ها و حركات و لذت هاى كودكان است. بچه ها به چند اسباب بازى چوبى و پلاستیكى دل خوش كرده‌اند و بر سر این چیزهاى بى ارزش با هم دعوا و قهر و آشتى مى‌كنند و خلاصه دنیاى كودكانه آنها تماشایى است. كسانى هم كه به مقامات عالى معنویت رسیده‌اند دعواها و قهر و آشتى هاى ما بر سر امور دنیا را دقیقاً به همین صورت بى ارزش و بى مفهوم مى‌بینند و در دل به ما مى‌خندند كه عمر خود را صرف چه چیزهاى پوچ و بى ارزشى مى‌كنیم. براى آنها كاملاً تمسخرآمیز مى‌نماید كه كسانى عمرى را در این راه تلاش كنند كه عنوان و مقامى پیدا كنند و لقب دكتر، پروفسور و آیت اللّه و نظایر آن به آنان داده شود! یا همه عمر بدوند كه مثلاً دسته هایى از اسكناس انبار كنند یا عدد بزرگى در موجودى بانكشان ثبت شود! به راستى نیز در مقایسه با لذت مناجات و انس با خدا و «لقاءاللّه» كه اولیاى خدا آن را درك مى‌كنند، چنین چیزهایى واقعاً مسخره و به معناى واقعى كلمه، پوچ است. مشكل ما این است كه از آن لذت ها خبر نداریم و مزه آن را نچشیده ایم. ائمه اطهار و امام سجاد(علیهم السلام) كه این لذت را چشیده‌اند در مناجات هایشان این گونه عرضه مى‌دارند كه: یا مَوْلاىَ بِذِكْرِكَ عاشَ قَلْبى؛ مولاى من! دل من با یاد تو زنده است و حیات دارد. از این رو خواندن مناجات هاى ائمه(علیهم السلام) و تأمل در مضامین آنها راهى است براى این‌كه انسان متوجه شود لذت هاى دیگرى نیز در این دنیا وجود دارد كه سرخوشى و حیات دلهاى دوستان خاص خدا بستگى به آنها دارد. از خداى متعال مى‌طلبیم كه حجاب هاى غفلت را از قلب و دل ما برگیرد و خلعت ذكر و یاد خود را بر جان هاى ما بپوشاند و رؤیت جمالش را نصیبمان فرماید.
( صفحه 131)