براى تقویت توجه و دورى از غفلت باید روزانه به طور مرتب برنامهاى داشته باشیم كه طبیعت آن به گونهاى باشد كه ما را به یاد خدا بیندازد. این برنامه مىتواند، دعا، قران، ذكر، نماز شب و چیزهایى از این قبیل باشد. به هرحال باید چنین برنامه منظمى در زندگى روزانه انسان وجود داشته باشد. این كار عامل مهمى براى گرفتار نیامدن در دام غفلت است. خداى متعال نیز كه در شبانه روز پنج نماز واجب براى ما مقرر فرموده از همین رو است كه مىداند اگر چنین برنامه منظم و روزانهاى نباشد انسان غافل مىشود. اما علاوه بر نمازهاى واجب، انسان باید یك برنامه عبادت مستحبى منظم هم داشته باشد. كمترین حدش این است كه مثلاً مقیّد باشد نمازهایش را اول وقت بخواند. نماز واجب است، اما اول وقت خواندن مستحب است. از مستحباتى هم هست كه بسیار بر آن تأكید شده است. اگر انسان خود را مقیّد به نماز اول وقت كرد، كم كم این كار برایش ملكه مىشود و اولِ وقت نماز، خود به خود به یاد خدا مىافتد. در حالى كه اگر در اوقات متفاوتى از روز نمازش را بخواند چنین حالتى برایش ایجاد نخواهد شد. به هر حال باید مقیّد باشد در كنار عبادات واجب خود، به طور منظم یك برنامه عبادىِ مستحبى هم، گرچه كم و مختصر، داشته باشد.
در كتاب شریف اصول كافى، درباره عبادتْ دو باب مهم دارد: یكى «باب المداومة على العبادة» و یكى هم «باب الاقتصاد فى العبادة». «باب الاقتصاد فى العبادة» مربوط به این مسأله است كه زیاده روى در عبادت هم ضرر دارد. برخى از افراد مثلاً یك روز از صبح تا شب ده جزء قرآن مىخوانند، بعد خسته مىشوند و مثلاً دیگر تا یك ماه اصلاً قرآن نمىخوانند. این تلاوت قرآن اثرش بسیار كمتر است از تلاوت قرآنى كه ده آیه باشد ولى هر روز در ساعتى
( صفحه 108)
مشخص مثلاً براى یك سال ادامه یابد. «میانه روى» و «مداومت» در عبادت اگر به یكدیگر ضمیمه شوند آثارى بسیار مطلوب و مؤثر بر جاى خواهند گذاشت.
آیات متعددى از قرآن بر این مطلبْ تأكید دارد كه زیاد یاد خدا كنید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثِیراً. وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِیلاً(160)اى كسانى كه ایمان آورده اید، خدا را یاد كنید، یادى بسیار؛ و صبح و شام او را به پاكى بستایید. یا مىفرماید: وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِیلاً(161) نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان یاد كن. تأكید مىكند كه صبح و شب باشد؛ یعنى انسان اول و آخر بیدارىاش را یاد خدا قرار دهد. این كار باعث ایجاد نوعى مداومت بر یاد خدا در دل انسان مىگردد.
ذكر هم فقط ذكر لفظى نیست؛ بلكه اصلاً حقیقت ذكر، ذكر قلبى است. ذكر لفظى هم راهى است براى اینكه قلب به یاد خدا باشد، وگرنه ذكر لفظى كه انسان به هنگام گفتن آن، حواسش در جایى دیگر باشد ثمرى ندارد. حتى خود نماز براى این است كه انسان به یاد خدا بیفتد: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی(162) براى یاد من نماز بپا دار. از این رو خودِ «فكر كردن» درباره خدا و قیامت و حساب و كتاب، ذكر است و از بالاترین ذكرها هم هست و انسان باید برنامهاى هم براى «تفكر» داشته باشد. درباره این مسأله هم كه به چه چیزهایى باید فكر كنیم، قرآن كریم خود، مواردى را بیان نموده است: یَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً(163) در آفرینش آسمان ها و زمین مىاندیشند [و مىگویند:]پروردگارا، اینها را بیهوده نیافریده اى. بحث بیشتر در این مورد را ان شاء اللّه باید در جلسات آتى پى بگیریم.
( صفحه 109)