تا این جا بیان این مسأله بود كه چگونه گناه، انسان را به كفر مىكشاند. اكنون به مسأله دیگر بپردازیم كه، چه كنیم تا به گناه مبتلا نشویم؟ چه كنیم تا ایمانمان تقویت گردد و به دام گناه نیفتیم و به ورطه كفر سقوط نكنیم؟
یكى از مهم ترین مقاصد انبیا و اولیا و ائمه اطهار(علیهم السلام) و علما و بزرگان اخلاق این بوده كه به افراد جامعه بیاموزند چگونه رفتار كنند كه ایمانشان تقویت شود و به گناه مبتلا نشوند. در
( صفحه 262)
این میان باید توجه داشته باشیم كه انسان موجودى «مختار» و «مرید» است. ما باید خود اراده كرده و راه خیر را انتخاب كنیم و به راه شر نرویم. اگر رفتن به راه خیر و دورى از شر به صورت ارادى نباشد، آن عمل، انسانى نخواهد بود. قوام عمل انسانى به وجود عنصر «اراده» و «اختیار» است. البته درجه خواست و اراده افراد مختلف است. مسلّماً اگر ما در ابتدا بخواهیم راهى را كه بزرگان دین انتخاب كرده و پیمودهاند، برویم، به سختى مىتوانیم خود را قانع نماییم كه چنین ارادهاى را در خود شكل دهیم؛ چرا كه راهى است بسیار شاق و دشوار كه مستلزم تلاش و كوششى طاقت فرسا است. انسانى كه تا به حال به انواع گناهان مبتلا بوده، اگر اكنون بخواهد به یك باره تمام آن لذت هاى حرام را فراموش كند و از آنها چشم بپوشد، كارى بسیار مشكل است. خدا نكند انسان به گناهى عادت كند، وگرنه خواهد دید كه دست كشیدن از آن واقعاً كارى دشوار است. گفتن اینكه «انسان تصمیم بگیرد كه دیگر گناه نكند» آسان است، ولى گرفتن چنین تصمیمى چندان هم ساده و در اختیار انسان نیست تا هر زمان كه خواست، فوراً اراده كند و دوْر همه گناهان و لذت هاى حرام خط بكشد! از این رو تربیت مربیان الهى و علماى اخلاق همین است كه راه هاى آسانتر را به انسان نشان دهند. این مربیان دست افراد را مىگیرند و گام به گام، ابتدا از كارهایى كه اراده كردن آنها زیاد مشكل نیست شروع مىكنند تا فرد با انجام آنها به تدریج ورزیدهتر و قوىتر شود و آمادگى اراده كارهاى مشكلتر و سنگینتر را پیدا نماید. كسى كه مىخواهد در مراتب ایمان پیشرفت كند مانند ورزش كارى است كه مىخواهد در یك رشته ورزشى به مقام قهرمانى دست یابد. براى این كار، او به مربّى كارآزمودهاى مراجعه مىكند و از او راهنمایى مىخواهد. مربّى نیز ابتدا تمرین هاى سادهاى را به او آموزش مىدهد و همین طور به تدریج طورى برنامه ریزى مىكند تا كم كم توان انجام كارهاى سنگین را پیدا كند. مربى اخلاق نیز همینگونه رفتار مىكند. ابتدا باید اعمالى ساده را معرفى كند تا شخص پس از انجام آنها، به تدریج آمادگى انجام اعمال مشكلتر را پیدا كند. یك استاد فرهیخته در زمینه اخلاق، ابتدا راه هاى اجتناب از گناه را به صورت ساده و قابل اجرا مطرح مىكند تا فرد كم كم عادات نامطلوب خود را كنار بگذارد.
از این رو در نظر گرفتن برنامهاى تفصیلى براى ترك گناه و تعالى در مراتب ایمان كار آسانى نیست. باید كل دستورهاى انبیا و اولیا را تفصیلا بررسى كرد تا به چنین برنامهاى دست یافت. در عین حال مىتوان برخى دستورالعمل هاى كلى را كه در همه موارد كاربرد دارد
( صفحه 263)
پیشنهاد كرد. این موارد نكته هایى كلیدى هستند كه رعایت آنها و انجامشان چندان مشكل نیست. اگر انسان این دستورالعمل ها را رعایت كند كم كم توفیق این را خواهد یافت كه كارهاى سخت را نیز انجام دهد و عادت هاى گناه را كنار بگذارد. در این جا به چند مورد از این دستورالعمل ها اشاره مىكنیم.
1. دورى از محیط و شرایط تحریك كننده به سوى گناه
براى آنكه انسان به گناه تهییج نشود و شیطان او را تحریك نكند یكى از دستورات كلى این است كه سعى كند به شرایط گناه، محل گناه و حالت هایى كه انسان را وادار به گناه مىكند نزدیك نشود و تا مىتواند از آنها فاصله بگیرد. اگر انسان احتمال بدهد كه در راهى درهاى هولناك یا چاهى خطرناك وجود دارد كه اگر در آن بیفتد، نمىتواند خود را نجات دهد، سعى مىكند از آن موضع فاصله بگیرد. اینكه مىبینیم گاهى با نصب علایم هشدار دهنده برخى مسیرها را مسدود و افراد را به مسیر دیگرى هدایت مىكنند، براى رعایت همین فاصله و احتیاط لازم است. روزهایى كه دریا طوفانى است یا در محل هایى كه عمق آب زیاد است، كارشناسان توصیه مىكنند از نزدیك شدن به دریا یا آن محل خاص خوددارى كنیم. در مورد گناه نیز انسان باید از موضعى كه احتمال قوى مىدهد به گناه مبتلا شود دورى گزیند. در حالت عادى این فاصله گرفتن چندان مشكل نیست، اما اگر نزدیك شد و غضب و شهوت بر او غلبه كرد آن گاه كنترل مشكل مىشود. اگر از همان ابتدا سعى كند فاصله بگیرد كار چندان سختى در اجتناب از گناه نخواهد داشت.
بنابراین یك دستور كلى این است كه انسان از ابتدا سعى كند اصلاً به موقعیت و منطقه گناه نزدیك نشود. اگر مىبیند برخى نگاه ها موجب مىشود پایش به گناه كشیده شود از آن نگاه دورى كند. اگر مىبیند برخى موسیقى ها او را تحریك مىكنند و به ابتذال و گناه سوق مىدهند، براى موسیقى حریمى قرار دهد و از برخى موسیقى هاى مشكوك نیز اجتناب كند تا در دام آن موسیقى هاى تحریك كننده و حرام نیفتد.
2. دورى از شكم پرورى (پرخورى)
غالباً چیزها و حالت هایى كه انسان را به گناه وامى دارد نتیجه غلبه خواسته هاى حیوانى انسان
( صفحه 264)
است. یكى از مایه هاى قوى حیوانى در ما پرخورى و شكم پرورى است. كسانى كه مىخواهند به گناه مبتلا نشوند، باید مقدارى شكم خود را كنترل كنند. تشریع یك ماه روزه در هر سال از جانب خداى متعال بى حكمت نبوده است. در طول سال كه كاملاً آزاد هستیم كم كم مهار شكم از دست ما خارج مىشود. از این رو باید برنامهاى جدّى و حساب شده وجود داشته باشد تا انسان مدتى تمرین كند و مهار شكم را در دست بگیرد: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛(420)اى كسانى كه ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده است، همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهیزكارى كنید. غیر از روزه، كم خورى نیز براى نیل به این امر مفید است، البته كم خورى نباید به حدى باشد كه موجب ضعف یا بیمارى شود و انسان را از عمل به تكالیف و كارهاى عادى و روزمره زندگى باز دارد.
3. دورى از دوستان ناصالح
یكى از اساسى ترین و كلیدى ترین كارها در مسیر حفظ و تقویت ایمان، دورى از دوستان ناباب و ناصالح است. به ویژه جوانان و نوجوانان بسیار تحت تأثیر دوستانشان هستند و به راحتى از دوست، هم بازى، هم كلاسى و همسایه خود رنگ مىپذیرند. از این رو وظیفه والدین و مربیان است كه به نوجوان ها توصیه كنند تا رفیق و دوست خوب انتخاب كنند. دوست در بهشتى یا جهنمى كردن انسان بسیار مؤثر است. اگر ما به تجربیات گذشته خود نگاهى بیفكنیم، خواهیم دید كه بسیارى از موفقیت هاى ما در سایه دوستى با افراد شایسته بوده است. بسیارى از افراد را دوست خوب بوده كه مسجدى كرده است. دوست خوبِ مسجدى به سراغش مىرود و او را براى نماز به مسجد دعوت مىكند. مىگوید: «كار دارم، حوصله ندارم». اما دوست خوب اصرار مىكند و بالاخره او را به مسجد مىبرد. فردا او را به جلسه قرآن دعوت مىكند. باز مىگوید: «امشب حال ندارم». اما دوست خوب با خواهش و تمنا او را به جلسه قرآن مىبرد. خلاصه آن قدر این قبیل دعوت ها و درخواست ها ادامه مىیابد كه آن كار خوبْ ملكه انسان مىشود و به مرور مجموعهاى از رفتارها و عادت هاى خوب و شایسته شالوده شخصیت او را شكل مىدهد. از سوى دیگر نیز كسانى كه دوستان ناباب داشتهاند،
( صفحه 265)
تحت تأثیر آنها به كارها و عادت هاى زشت و ناپسند گرفتار شدهاند. شاید اكثریت كسانى كه به مواد مخدر و دیگر ناهنجارى هاى اجتماعى مبتلا مىشوند در اثر دوست ناباب باشد.
به هر حال، اینكه انسان در ابتدا سعى كند دوستى و رفاقتش را كنترل كند كار چندان مشكلى نیست. انسان تا معتاد نشده، دورى كردن از انسان هاى معتاد و دوستى با آنها كارى نسبتاً آسان است و مىتواند به جاى آنها دیگرانى را كه انسان هایى خوب و شایسته هستند براى دوستى برگزیند. اما اگر با رفیق بد آشنا شد و او را دوست خود گرفت، آن گاه دیگر قطع كردن این دوستى به راحتىِ دورى از دوست شدن نیست. انسان وقتى با كسى دوست شد به او عادت مىكند و به آسانى نمىتواند از او جدا شود. وقتى هم دنبال دوست بد را گرفت كم كم از او تأثیر مىپذیرد و آن دوست در تمام زوایاى شخصیتش: در طرز صحبت كردن، راه رفتن، لباس پوشیدن، لطیفه و طنز گفتن و همه رفتارهایش تأثیر مىگذارد. كم نیستند كسانى كه در اثر تكرار لطیفه هایى خاص كه از دوستانى خاص یاد گرفتهاند كم كم به سمت گناهان خاصى كشیده شدهاند. كم نیستند كسانى كه در اثر خواندن رمان یا دیدن فیلمى كه دوست بد در اختیار آنها گذاشته است، به فسادها و انحراف هایى بزرگ مبتلا شدهاند. از این رو باید در انتخاب دوست، بسیار حساس و دقیق باشیم و از دوستى با افراد ناصالح و ناباب بپرهیزیم. باید همیشه به یاد داشته باشیم كه دوست در بهشتى یا جهنمى شدن انسان بسیار مؤثر است. قرآن كریم مىفرماید، یكى از پشیمانى هاى جهنمیان این است كه چرا با برخى از افراد دوستى و هم نشینى كردهاند. یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ... یا وَیْلَتى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً(421) روزى كه ستم كار دست هاى خود را مىگزد [و]مى گوید: «...اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم».
( صفحه 267)