تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نماز قلبى

اگر بخواهیم از كیمیاى پرارج نماز بهره‌مند گردیم، باید سعى كنیم «نماز» بخوانیم نه آن‌كه فقط اداى نماز خوان ها را در آوریم. اگر مراحلى را كه ذكر شد دنبال كنیم، به تدریج مى‌توانیم به مراتبى از روح و واقعیت نماز دست یابیم. ابتدا باید به خودِ الفاظى كه مى‌گوییم و حركاتى كه انجام مى‌دهیم توجه كنیم. سپس به معنا و مفهوم آنچه مى‌گوییم توجه نماییم. در نهایت نیز باید سعى كنیم حالت درونى و قلبى خود را با آنچه به ظاهر انجام مى‌دهیم و بر زبان جارى مى‌كنیم متناسب سازیم.
حضرت امام(رحمه الله) و سایر علماى اخلاق این توصیه را دارند كه مى‌فرمایند «سعى كنید این مطالب را وارد قلب كنید». داخل كردن الفاظ و معانى به قلب به چه معنا است؟ در این تعبیر، علما مى‌خواهند بین «ذهن» و «قلب» تفاوت بگذارند. اصولا موضع معنا و جایگاه آن، ذهن انسان است. یك كافر هم مى‌تواند معناى «لا اله الا اللّه» را در ذهن خود تصور كند. پس چرا با این وجود كافر است؟ چون گرچه معنا را در ذهن خود وارد مى‌كند، اما وارد قلبش نمى‌شود. از این رو مؤمن از آن جهت مؤمن است كه علاوه بر آن‌كه این مفهوم را در ذهن تصور مى‌كند، قلباً نیز آن را مى‌پذیرد و باور مى‌كند. اتفاقاً این كلام مرحوم امام و دیگر علماى اخلاق برگرفته از قرآن كریم است، آن جا كه مى‌فرماید: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِكُمْ(478) [ برخى از] بادیه نشینان گفتند: «ایمان آوردیم.» بگو: «ایمان نیاورده‌اید، لیكن بگویید: اسلام آوردیم.» و هنوز ایمان در قلب هاى شما وارد نشده است. عده‌اى از اعراب آمدند و به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شهادت دادند: اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد ان محمداً رسول اللّه. آنان مى‌پنداشتند كه ایمان همین است. از این رو مى‌گفتند، ما به خدا و رسولش ایمان آوردیم. آیه نازل شد كه اینان گرچه شهادتین را گفته‌اند و به وظایف خویش عمل مى‌كنند، اما هنوز ایمان داخل قلبشان نشده است: وَ لَمّا یَدْخُلِ الایمانُ فى قُلوبِكُمْ. اگر چیزى وارد قلب شده باشد آثار خود را در عمل انسان نشان خواهد داد. از این رو ما باید سعى كنیم به مرور، حقایق مطالبى را كه در نماز مى‌گوییم یا به صورت عملى در ظاهر نشان مى‌دهیم، به قلبمان وارد كنیم. اگر «اللّه اكبر» مى‌گوییم حقیقتاً به این مطلب برسیم كه خداوند از هركس و هر چیز بزرگ‌تر است. اگر «ایاك نعبد و ایاك
( صفحه 314)
نستعین» مى‌گوییم، آن را به دل نیز باور كنیم و امید و اعتقادى جز به كمك و عنایت الهى نداشته باشیم. اگر به ظاهر در مقابل خدا خاكسارى نشان مى‌دهیم و به سجده مى‌افتیم، به قلب و باطن نیز منیت ها و انانیت هاى خود را به دور بریزیم و واقعاً بنده و تسلیم محض خداى متعال باشیم.