از دیگر جهاتى كه مىتواند كمك كند به اینكه انسان توجهش در نماز بیشتر باشد این است كه فكر كند در نماز مىخواهد به درگاه چه كسى برود و با كدام بزرگ مىخواهد روبرو شود. هر قدر انسان این معنا را بیشتر مورد توجّه قرار دهد خشوع و خضوع و توجهش در نماز بیشتر خواهد شد. انسان باید توجه كند كه در نماز با كسى سخن مىگوید كه از باطن او آگاه است و كوچك ترین خطورات ذهنى و قلبىاش از او مخفى نیست. اگر انسان به این حقیقت توجه داشته باشد، آن گاه به هنگام گفتن «الله اكبر» و قرائت حمد و سوره به دنبال تنظیم سخنرانى و درس و بحث و چك و سفته هایش نخواهد رفت و از خدا شرم خواهد كرد كه با خدا حرف بزند و دلش جایى دیگر باشد؛ چرا كه مىداند خدا به آنچه در قلب و ذهن او مىگذرد نگاه مىكند و از آن آگاه است. البته رسیدن به چنین حالتى قطعاً نیاز به تمرین و تكرار دارد.
ما باید باور كنیم كه خدا همیشه و همه جا حاضر و ناظر است و هیچ حركت و سكونى از او پنهان نیست. براى آنكه این باور در ما پیدا شود، مىتوانیم در اتاقى كه پردهاى بر در آن آویخته و كسى غیر از ما در آن جا نیست، بنشینیم و تصور كنیم كه كسى از پشت آن پرده مراقب اعمال و رفتار ما است؛ به طورى كه ما او را نمىبینیم ولى او ما را كاملاً مىبیند و مراقب ما است. آیا اعمال و رفتار شما در این حالت با آن حالتى كه چنین تصورى ندارید یكسان است؟ قطعاً یكسان نیست. یقین كه جاى خود دارد، انسان اگر احتمال هم بدهد كه كسى از پشت آن پرده، مراقب او است دست و پایش را جمع مىكند و دست به هر كار و حركتى نخواهد زد. حتى اگر در حضور كودكى نابالغ اما ممیّز باشیم، از بسیارى كارهاى زشت و حتى حلال اجتناب خواهیم كرد.
( صفحه 322)
در نماز نیز باید این حالت را تمرین كنیم. اگر ما به هنگام نماز حضور خدا را دست كم در حد یك انسان معمولى هم احساس كنیم، نمازمان با آنچه كه فعلا هست بسیار متفاوت خواهد شد؛ چه رسد به اینكه حضور خدا را با مقام خدایىاش احساس كنیم! دست كم براى خدا این مقدار ارزش قایل شویم كه فردى معمولى از پشت پردهاى مراقب ما است و به ما نگاه مىكند! اگر همین مقدار هم خدا را باور كنیم حضور قلبمان بیشتر خواهد شد. اگر پیش از شروع به نماز، چند دقیقهاى درباره این مسایل تأمل كنیم كه نزد كسى مىرویم كه صداى ما را مىشنود، ما را مىبیند و از خطورات قلبى و ذهنى ما آگاه است، قطعاً در حین نماز حال و هوایى دیگر خواهیم داشت. البته همان طور كه اشاره كردیم، گفتن این مطالب آسان است و چندان مؤونهاى ندارد، اما عمل كردن و تحقق بخشیدن به آن، كار چندان آسانى نیست و براى رسیدن به آن بایستى با پشتكار و جدیت، تمرین كنیم.