تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نماز واقعى

بحث ما در جلسات اخیر پیرامون نماز بود. اشاره كردیم كه آنچه از مجموع معارف اسلام استفاده مى‌شود این است كه مهم ترین و بهترین كارها نزد خداى متعال و براى نیل به مراتب قرب الهى «نماز» است. در قرآن و روایات اسلامى ویژگى ها و آثارى براى نماز بیان گردیده كه آن را در مرتبه عالى ترین كارها قرار مى‌دهد و «خیرالعمل» بودن نماز چیزى است كه در شریعت مقدس بدان تصریح شده و ما خود هر روز در اذان و اقامه نمازهاى پنج گانه به این مطلب اعتراف مى‌كنیم. از جمله ویژگى ها و آثارى كه براى نماز ذكر شده، این است كه: اَلصَّلوةُ مِعْراجُ الْمُؤْمِنِ(473) نماز معراج مؤمن است. هم چنین آثار و ویژگى هاى دیگرى كه در جلسه پیشین به برخى از آنها اشاره كردیم.
با این همه، متأسفانه ما از نمازهاى خود چندان بهره‌اى نمى‌بریم. بسیارى از ما نه از نمازهاى خود لذت مى‌بریم و نه آثار و نتایج آن را در وجود خود احساس مى‌كنیم. به عكس، نماز غالباً براى ما سنگین است و با كراهت به سراغ آن مى‌رویم. وقتى هم نمازمان تمام مى‌شود، حالمان به گونه‌اى است كه گویا بارى سنگین را كه موجب زحمت و رنج ما بوده از دوش افكنده ایم! با این‌كه نمازهاى ما معمولاً چهار یا پنج و یا حداكثر ده دقیقه بیشتر طول نمى‌كشد، اما این چند دقیقه تا بدان حد برایمان سنگین است كه گویا براى ما ساعت ها طول مى‌كشد! هنگامى كه از نماز فارغ مى‌شویم، نفسى راحت مى‌كشیم و مانند مرغى كه در قفس گرفتار بوده و اینك آزاد شده، بلافاصله پس از «السلام علیكم و رحمة اللّه» به این سو و آن سو نگاه مى‌كنیم و فوراً به دنبال كارمان مى‌رویم! اتفاقاً قرآن كریم نیز به این مسأله اشاره كرده
( صفحه 308)
است: وَ إِنَّها لَكَبِیرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِینَ(474) و به راستى كه آن [نماز]گران است مگر بر خاشعان. البته همین نمازهاى ما هرقدر هم كم رنگ و كم خاصیت باشد نسبت به بى نمازى بسیار بسیار ارزش‌مند است. همین كه انسان براى انجام وظیفه، دقایقى را در پیشگاه الهى بایستد و سر به خاك بساید، بسیار قیمت دارد. اما بحث این است كه قدر و ارزش نماز و بهره‌اى كه ما مى‌توانیم از آن ببریم بسیار فراتر از اینها است. فاصله بین این نمازهاى ما با نماز واقعى و آثار آن، چیزى شبیه فاصله صفر تا بى نهایت است!
ما با آن افق اعلاى نماز و ملكوتى آن بسیار فاصله داریم و متأسفانه از آثار فوق العاده آن محروم هستیم. سرّ این محرومیت نیز، همان‌گونه كه در جلسات قبل اشاره كردیم، این است كه ما نماز را در همین ظواهر الفاظ و اذكار و حركات و سكناتش خلاصه كرده‌ایم و از روح و حقیقت آن غافلیم. نمازى كه انسان در آن، به معانى الفاظى كه مى‌گوید و حركاتى كه انجام مى‌دهد توجه ندارد، مانند افسون خواندن فال گیرها و رمّال ها است! آنها نیز كلماتى عجیب و غریب را تكرار مى‌كنند كه نه خود و نه دیگران چیزى از آن سر در نمى‌آورند! از نمازى كه حاصلش لقلقه زبان و خم و راست شدنى بیش نیست، نمى‌توان انتظار داشت كه انسان را به معراج ببرد! نمازهاى بسیارى از ما شبیه نماز است و ما فقط اداى نماز را در مى‌آوریم! به راستى، گاهى نماز ما با كار كسانى كه حركت هاى نمایشى اجرا مى‌كنند چندان تفاوتى ندارد؛ نمایشى از نماز است نه خود نماز!
لازم نیست حتماً نماز طولانى باشد؛ نماز اگر كوتاه و مختصر هم باشد اما روح داشته باشد، مى‌تواند معجزه بیافریند و انسان را از پست ترین مراحل به اوج شرف و عظمت برساند. باید تلاش كنیم و از خداى متعال نیز مسألت نماییم تا نمازهایمان روح پیدا كند. آن گاه است كه آثار آن را به عیان (به اندازه‌اى كه به روح نماز دست یافته ایم) خواهیم دید.
اگر نماز روح داشته باشد، قرآن كریم مى‌فرماید اثرش این است: إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ(475) به راستى كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى‌دارد. با این حال ما بسیارى از نمازخوان ها را دیده‌ایم كه به محض خارج شدن از مسجد به دنبال گناه مى‌روند و نماز تأثیرى در بازداشتن آنان از گناه و زشت كارى نداشته است. چه بسا نمازخوان هایى كه پس از
( صفحه 309)
نماز و مسجد، بلافاصله به نگاه حرام، صداى حرام، سخن حرام، معامله حرام و انواع حرام هاى دیگر روى مى‌آورند! حتى گاهى به خارج شدن از مسجد هم نمى‌كشد و در همان مسجد شروع به غیبت كردن از دیگران، تهمت زدن و دروغ بستن به آنان و مسخره كردن ایشان مى‌پردازند! به راستى اینها چگونه نمازهایى است؟ مگر قرآن صراحتاً نمى‌فرماید: إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؟! پس چرا این نمازها ما را از گناه باز نمى‌دارد؟!
در روایتى، امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) این گونه نقل مى‌كنندكه آن حضرت مى‌فرمایند، كسى كه پنج نوبت نماز مى‌خواند، مثل آن است كه نهرى جلوى خانه‌اش باشد و روزى پنج بار بدنش را در آن بشوید؛ آیا چرك و كثافتى در بدنش باقى خواهد مان(476)؟! با این همه، ما پنج نوبت نماز مى‌خوانیم، اما هنوز هم آلوده به چرك و كثافت انواع گناهان هستیم! همه اینها به سبب آن است كه نمازهاى ما «نماز» نیست، بلكه شبیه نماز و اداى نماز را در آوردن است. اكنون سؤال این است كه اگر ما بخواهیم نمازمان نماز واقعى، و برخوردار از روح باشد چه باید كرد؟