تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مذمت شدید دنیا در كلام امیرالمؤمنین(علیه السلام)

امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیانات بسیار زیاد و عجیبى در مذمت دنیا دارند. در نهج البلاغه آن قدر در مورد مذمت دنیا سخن گفته شده كه اگر كسى بگوید اصلاً نهج البلاغه كتاب مذمت دنیا است، چندان حرف غریبى نگفته است. گاهى در خطبه‌اى چند صفحه اى، از اول تا آخر در نكوهش و مذمت دنیا سخن گفته شده است. شاید كمتر خطبه‌اى را بتوان یافت كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره مذمت دنیا چیزى در آن نفرموده باشند: فَلْتَكُنِ الدُّنیا فى اَعْیُنِكُمْ اَصْغَرَ مِنْ حُثالَةِ الْقَرَظِ و قُراضَةِ الْجَلَمِ(284) پس باید دنیا در نظر شما كوچك‌تر باشد از تفاله برگ درخت سَلْم و از خرده ریزه‌اى كه هنگام چیدن پشم گوسفند بر زمین مى‌افتد. در جایى دیگر مى‌فرمایند: اَرَضیتُمْ بِالْحیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْأخِرَةِ عِوَضاً(285) آیا در عوض زندگانى آخرت به زندگى دنیا راضى شده اید؟ هم چنین مى‌فرمایند: عِبادَ اللّهِ اوُصیكُمْ بِالرَّفْضِ لِهذِهِ الدُّنْیا التّارِكَةِ لَكُمْ(286) بندگان خدا شما را سفارش مى‌كنم به ترك این دنیایى كه شما را رها مى‌كند. در ادامه همین خطبه این گونه فرموده‌اند: اَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ اَهْلَ الدُّنْیا یُمْسُونَ و یُصْبِحونَ على اَحْوال شَتّى فَمَیِّتٌ یُبْكى وَ آخَرُ یُعَزّى وَ صَریعٌ مُبْتَلى وَ عائِدٌ یَعودُ وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ یَجودُ و طالِبٌ لِلدُّنْیا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُهُ وَ غافِلٌ وَ لَیْسَ بِمَغْفول عَنْهُ(287) آیا اهل دنیا را نمى‌بینید كه در حالات گوناگون روز را شب و شب را صبح مى‌كنند؟ پس یكى مرده است كه بر او مى‌گریند، و دیگرى را تسلیت مى‌دهند، و دیگرى بیمارى است كه گرفتار بر زمین افتاده، و دیگرى به عیادت بیمار مى‌رود، و دیگرى در حال جان دادن است، و یكى خواهان دنیا است و مرگ در پى او است، و دیگرى غافل و بى خبر است در حالى كه خدا از او غافل نیست.
شاید یكى از عجیب ترین كلمات امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مذمت دنیا، این جمله باشد كه
( صفحه 179)
مى فرمایند: وَ اللّهِ لَدُنْیاكُمْ هذِهِ اَهْوَنُ فى عَیْنى مِنْ عِراقِ خِنْزیر فى یَدِ مَجْذوم(288) به خدا سوگند این دنیاى شما در چشم من خوارتر و پست‌تر است از استخوان خوكى كه در دست انسانى مبتلا به جذام باشد! حتى مردار حیوان هاى حلال گوشت هم قابل تحمل نیست، چه رسد به خوك كه حرام گوشت است و زنده آن هم نفرت انگیز است. از آن سو نیز انسانى كه مبتلا به مرض جذام مى‌شود چهره‌اش به حدى كریه و زشت و وحشتناك مى‌شود كه انسان هیچ مایل نیست به صورت و دست هاى او نگاه كند. حال تصور كنید استخوان خوكى مرده در دست فردى جذامى باشد؛ آیا كوچك ترین رغبتى و سر سوزنى، میلى در شما نسبت به آن به وجود مى‌آید؟! امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌فرمایند بى رغبتى و بى میلى من نسبت به این دنیایى كه شما با حرص و ولع تمام براى رسیدن به آن خیز برداشته اید، از بى رغبتى شما نسبت به استخوان خوك مرده در دست انسان جذامى كمتر است! این نهایت نفرت و انزجارى است كه مى‌توان نسبت به دنیا ابراز كرد.