مسأله دیگرى كه درباره ایمان باید به آن توجه داشته باشیم بحث «مراتب ایمان» است. ایمان مراتب و درجات مختلفى دارد و این طور نیست كه همه كسانى كه «مؤمن» نامیده مىشوند درجه ایمانشان یكسان باشد. اصل این مسأله كه ایمان مراتب دارد از آیات قرآن قابل استفاده است. آیاتى از قرآن كریم دلالت دارند كه ایمان قابل افزایش و زیاد شدن است، و همین مسأله مىرساند كه ایمان یك درجه ندارد. برخى از این آیات را با هم مرور مىكینم:
ـ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً(345)مؤمنان، همان كسانىاند كه چون خدا یاد شود دل هایشان بلرزد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید.
ـ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ(346) او است آن كس كه در دل هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.
ـ الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً(347) كسانى كه مردم به ایشان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند؛ پس، از آنان بترسید.» و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود.
ـ وَ لَمّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاّ إِیماناً وَ تَسْلِیماً(348) و چون مؤمنان دسته هاى دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است كه خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمان بردارى آنان نیفزود.
با توجه به این گونه آیات، اصل این مطلب كه ایمان درجاتى دارد و قابل كم و زیاد شدن است یقنیى است و جاى تردید ندارد. اما اینكه تفصیل این مسأله چگونه است و ایمان چند مرتبه دارد، در بعضى از روایات اشاراتى به آن شده است. روایت معروفى است كه امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند ایمان ده درجه دارد و حضرت سلمان در درجه دهم ایمان، جناب
( صفحه 210)
ابوذر در درجه نهم و جناب مقداد در درجه هشتم ایمان هستند(349) یا در روایتى دیگر اینچنین وارد شده است: اِنَّ اللّهَ عَزّوَجَلَّ وَضَعَ الاْیمانَ عَلى سَبْعَةِ أَسْهُم عَلَى البِرِّ و الصِّدْقِ وَ الیَقینِ وَ الرَّضا وَ الْوَفاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ ثُمَّ قَسَّمَ ذلِكَ بَیْنَ النّاسِ ... وَقَسَّمَ لِبَعْضِ النّاسِ السَّهْمَ وَلِبَعْض السَّهْمَیْنَ وَلِبَعْض الثَّلاثَةَ ... ثُمَّ قالَ لاتَحْمِلوا عَلى صاحِب السَّهْمِ سَهْمَیْنِ وَلا عَلى صاحِبَ السَّهْمَیْنِ ثَلاثَةً فَتَبْهَظوهُمْ ثُمَّ قالَ كَذلِكَ حَتّى اِنْتَهى اِلَى السَّبْعَةِ(350) خداى عز و جل ایمان را هفت سهم كرده است: نیكى، راستى، یقین، رضا، وفا، علم و بردبارى. سپس آن را بین مردم تقسیم كرد... و به برخى یك سهم، به برخى دو سهم و به برخى سه سهم داد... سپس امام صادق(علیه السلام) فرمودند: پس بار نكنید بر كسى كه یك سهم از ایمان را دارد آنچه را كه در حدّ كسى است كه دو سهم از آن را دارد، و بر آن كس كه دو سهم دارد آنچه را كه در حدّ كسى است كه سه سهم دارد؛ كه بر آنها گران خواهد آمد (و آن بار را تحمل نخواهند كرد). سپس حضرت به همین ترتیب این مطلب را تا سهم هفتم تكرار كردند.
آنچه در مورد این گونه روایات باید در نظر داشت این است كه این روایات در مقام بیان تقسیمات و مراتب كلى ایمان هستند و متعرّض همه مراتب و تقسیمات جزئى نیستند. ایمان از قبیل كمیّت هاى متصل است كه تا بى نهایت قابل تقسیم است. یك پاره خط را مىتوان تا بى نهایت به اجزاى ریزترى تقسیم كرد.
از این رو گزاف نیست اگر گفته شود، مراتب ایمان آن قدر زیاد است كه میل به بى نهایت مىكند. مثلاً آن روایتى كه مىفرماید ایمان ده درجه دارد، بین هر كدام از این ده درجه مىتوان مراتب جزئى بسیارى فرض كرد.