تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

بى ثمر بودن عملْ با كفر

در جلسات پیشین اشاره كردیم، برحسب آنچه از آیات كریمه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) استفاده مى‌شود، عامل اساسى سعادت انسان «ایمان» به خدا است. ایمان موجب نایل گشتن به رحمت واسعه الهى و برخوردارى از نعمت هاى ابدى و بى پایان خداوند مى‌شود. در مقابل نیز «كفر» عامل اساسى سقوط انسان و موجب محرومیت از سعادت ابدى است. هم چنین گفتیم كه ایمان داراى مراتبى بى شمار است و حفظ هر مرتبه از ایمان و نیز تعالى و رشد آن در گرو انجام «اعمال صالح» است. در واقع، سیر تكامل انسان نیز چیزى جز كامل كردن مراتب ایمان و بالا رفتن در درجات آن نیست. از دیگر سو، شبیه همین نسبتى كه بین «ایمان» و «عمل صالح» وجود دارد، بین «كفر» و «گناه» نیز موجود است: همان طور كه اعمال صالح ریشه ایمان را تقویت مى‌كنند، گناهان نیز انسان را به كفر نزدیك مى‌گردانند. گاه انسان در اثر گناه آن چنان سقوط مى‌كند كه در مرز بین كفر و ایمان قرار مى‌گیرد، به طورى كه یك گام به آن سو او را وارد وادى كفر مى‌كند و یك گام به این سو وى را در جرگه ایمان داخل مى‌نماید.
از بحث هاى انجام گرفته نتیجه گرفتیم كه عمل هرچه هم زیاد اما بدون ایمان باشد سودى نخواهد بخشید و طوفان كفر تمامى اعمال فرد را بر باد خواهد داد. قرآن كریم در همین زمینه مى‌فرماید: مَثَلُ الَّذِینَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَماد اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْم عاصِف لا یَقْدِرُونَ مِمّا كَسَبُوا عَلى شَیْء ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ(408) مَثَل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند، كردارهایشان به خاكسترى مى‌ماند كه بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد؛ از آنچه به دست آورده‌اند هیچ [بهره اى] نمى‌توانند برد. این است همان گمراهى دور و دراز. كسانى كه از ایمان
( صفحه 254)
محرومند و به كفر مبتلا هستند و در ژرفاى وجودشان بنا ندارند از خدا تبعیت كنند، هر عملى و هرچه هم به ظاهر خوب و شایسته انجام دهند و مردم از آنها تعریف كنند، سودى به حالشان نخواهد بخشید. البته در این دنیا ممكن است نتایجى از این اعمال عایدشان شود، ولى نتیجه اصلى كه همان نعمت هاى ابدى آخرت است از عمل آنان به بار نخواهد آمد. اعمال آنان هم چون خاكسترى است كه طوفان آن را در هوا پراكنده مى‌سازد و كوچك ترین اثرى از آن باقى نمى‌ماند: كَرَماد اشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فى یَوْم عاصِف. خاكستر، بسیار سبك و حتى از خاك نیز سبك‌تر است. اگر كوهى از خاكستر را در مقابل طوفانى سهمگین قرار دهند چه چیز از آن باقى خواهد ماند؟! كسانى كه كافرند و به اعمال خود دل خوش داشته‌اند كه روزى به كارشان خواهد آمد، در روز طوفانى محشر و قیامت خواهند دید كه ذره‌اى از آن بر جاى نخواهد ماند: لا یَقْدِرونَ مِمّا كَسَبُوا عَلى شَیْئ.
در آیه‌اى دیگر، تشبیه زیباى دیگرى در همین باره آمده است: وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَراب بِقِیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتّى إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللّهَ عِنْدَهُ فَوَفّاهُ حِسابَهُ وَ اللّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ(409) و كسانى كه كفر ورزیدند، كارهایشان چون سرابى در زمینى هموار است كه تشنه، آن را آبى مى‌پندارد، تا چون بدان رسد آن را چیزى نیابد و خدا را نزد آن بیابد و حسابش را به طور كامل بپردازد و خدا زود شمار است. حكایت اعمال كسانى كه كفر مىورزند، حكایت انسانى تشنه است كه در بیابان از فرط تشنگى به ستوه آمده و ناگهان از دور آبى مى‌بیند و شتابان به سوى آن مى‌رود تا خود را از تشنگى و هلاكت برهاند. اما هنگامى كه با شتاب هرچه تمام‌تر خود را به آن مى‌رساند، مى‌بیند كه سرابى بیش نبوده و از آب خبرى نیست! كَسَراب بِقِیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً. شخص كافر دلش را خوش كرده كه از اعمالش طرْفى خواهد بست. «احسنت» و «آفرین»هاى مردم و تعریف و تمجیدهاى آنان از وى، به نظرش آورده كه این اعمال سودى برایش خواهد داشت. اما به ناگهان در روز قیامت، همان كسى را كه سال ها به او كفر مىورزید نزد اعمال خود حاضر مى‌بیند: وَ وَجَدَ اللّهُ عِنْدَهُ؛ و خدا را نزد آن بیابد. خدا در آن روز به اعمال او رسیدگى خواهد كرد و به او نشان خواهد داد كه آنچه را آب مى‌پنداشته، سرابى بیش نبوده است. آنان تصور نمى‌كردند كه روزى سر و كارشان با خدا بیفتد و خدا را ملاقات كنند! در آن روز نه تنها آنچه را امید دیدن آن را داشتند
( صفحه 255)
(اعمالشان) نخواهند دید، بلكه با كسى مواجه خواهند شد كه هرگز انتظار دیدنش را نداشتند؛ و آن گاه خواهند دید كه حسابشان فقط با خداى متعال است و هیچ كسى جز او نمى‌تواند به فریادشان برسد.
در همین زمینه، در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَل فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً(410) و به هرگونه كارى كه كرده‌اند، مى‌پردازیم و آن را [چون] گردى پراكنده مى‌سازیم. این آیه شبیه همان آیه‌اى است كه فرمود مَثَل اعمال كافران مَثَل خاكسترى است كه در روزى طوفانى، بادى بر آن بوزد و تمام ذرات آن را در هوا و به اطرف بپراكَند. این جا نیز مى‌فرماید، به حساب اعمال كافران خواهیم رسید و خواهند دید كه به مانند گردى پراكنده خواهد شد و اثرى از آن باقى نخواهد ماند! البته همان‌گونه كه در ذیل برخى از این آیات آمده، در این حساب رسى، خداى متعال به آنان ستمى روا نمى‌دارد، بلكه این نتیجه اعمال خودشان است كه به آنان بازمى گردد و در واقع، ظلمى است كه خود به خویش كرده‌اند. این گونه نیست كه اعمالشان واقعیتى دارد و با این وجود خداوند آن را تباه مى‌سازد، بلكه اعمال آنان از بدو پیدایش تباه بوده و آنان به گمان باطل بر آن دل بسته بودند.