تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مرورى بر مطالب پیشین

با بحث هایى كه در جلسات پیشین انجام شد به این نتیجه رسیدیم كه برحسب آنچه از آیات و روایات شریفه و نیز ادله عقلى و تجربه انسانى استفاده مى‌شود عامل اصلى سقوط و انحطاط انسان «غفلت» است. البته این غفلت، غفلت از هر چیزى نیست، بلكه غفلت از «هویت انسانى» است. با تحقیق معلوم شد كه غفلت از هویت انسانى، خود، ریشه در سه غفلت اساسى دیگر دارد؛ غفلت از این‌كه انسان از كجا است، در كجا است و به كجا خواهد رفت. هم چنین همان‌گونه كه عامل اصلى سقوط انسان «غفلت» از این سه امر است، در مقابل، عامل اصلى تكامل وى نیز «توجه» به این سه امر است؛ كه همه آنها در واقع، نوعى «توجه به نفس» است. بیان كردیم كه این مطلب همان‌گونه كه مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان فرموده‌اند، از این آیه شریفه نیز قابل استفاده است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛(172)1‌اى كسانى كه ایمان آورده‌اید بر شما باد «خود» هاتان؛ آن گاه كه شما هدایت شوید گمراهى دیگران به شما ضررى نمى‌رساند.
از سوى دیگر، در بین این سه امر، مى‌توان گفت محور اصلى همان «توجه به خدا» است و دو امر دیگر در واقع ثمره توجه به خدا است. از این رو ما براى شناخت حقیقت خود باید رابطه وجودى خویش را با خدا درك كنیم و بشناسیم. وجود ما عین تعلّق و ارتباط به خدا است؛ از این رو اگر این رابطه را نشناسیم در واقع خود را نشناخته ایم. اگر «خود» و «رابطه وجودى خود با خدا» را شناختیم آن گاه خواهیم دانست كه ما «فعل» خدا هستیم و از آن جا كه
( صفحه 120)
خدا «حكیم» است فعل او حتماً هدف و غایتى دارد. این جا است كه با پى گیرى بحث هدف خداوند از آفرینش جهان و انسان، به بحث «معاد» مى‌رسیم. در پى آن نیز بحث شناختِ «راه» و مسیرى كه ما را به آن هدف و غایت مى‌رساند مطرح مى‌شود، كه همان بحث «نبوت» و بعثت انبیا است.

اگر در این مطالب به خوبى تأمل كنیم آن گاه خواهیم دانست كه «یاد خدا» در زندگى ما امرى حاشیه‌اى و تشریفاتى نیست، بلكه اصل، متن و حقیقت زندگى سعادت مندانه ما است. این جا است كه سرّ آن همه تأكید آیات و روایات بر «ذكر خدا» بر ما آشكار مى‌شود. خداوند به ذكر و «سبحان اللّه» و «لا اله الا اللّه» گفتن ما نیازى ندارد! مسأله این است كه تكامل ما جز یاد خدا و توجه به حضرت حق، مسیر دیگرى ندارد.