تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 58. مجادلة آیه 7

آیه
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَوَ اتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی‏ ثَلاَثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَی‏ مِن ذَ لِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُواْ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِ‏ّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ‏
ترجمه
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در آسمان‏ها و زمین است، می‏داند. هیچ رازگویی و نجوای سه نفره نیست مگر آنکه او چهارمین آنهاست و هیچ پنج نفره‏ای نیست، مگر آنکه او ششمین آنان است و نه (رازگویانی) کمتر از آن و نه بیشتر، مگر این‏که او با آنهاست، هر جا که باشند، سپس در روز قیامت آنان را به آنچه که انجام دادند، خبر خواهد داد. همانا خداوند به هر چیزی بسیار داناست.
نکته ها
«تر» از «رؤیت» به معنای دیدن است که گاهی به معنای فهمیدن نیز بکار می‏رود و در اینجا این معنا مراد است.
«نجوی» از «نجوَة» به معنای مکان بلندی است که از سایر قسمت‏های زمین جداست. از آنجا که سخن در گوشی، در واقع جدا کردن طرف از دیگران است و یا چنان آهسته بیان می‏شود که سایرین از آن آگاه نمی‏شوند و یا به خاطر این‏که محتوای سخنانی که گفته می‏شود، وسیله دور شدن شنونده از خطر می‏باشد، به آن «نجوا» گفته می‏شود.
همچنین نجوا شامل جلسات مخفیانه‏ای می‏شود که افراد مجرم و خلاف کار، به دور از چشم دیگران تشکیل می‏دهند و آهسته و بدون کوچک‏ترین سر و صدایی سخن می‏گویند به گمان این‏که کسی آنها را نمی‏بیند و سخنشان را نمی‏شنود.
قرآن، درباره علم خداوند به اسرار و نجوای مردم، چندین بار سخن به میان آورده است، از جمله: آیه 78 سوره توبه «ألم یعلموا انّ اللّه یعلم سرّهم و نجواهم و انّ اللّه علاّم الغیوب» و آیه 80 سوره زخرف «ام یحسبون انّا لانسمع سرّهم و نجواهم بلی و رسلنا لدیهم یکتبون»
در این آیه و آیه قبل، ده بار به علم خداوند اشاره شده و آغاز و پایان این آیه، با علم الهی است. «یعلم... علیم»
با نگاهی به آیات قبل، به خصوصیات علم الهی پی‏می‏بریم.
علم او به تمام جزئیات است. «هو رابعهم، هو سادسهم»
علم او دقیق است. «أحصاه اللّه»
علم او حضوری است. «علی کلّ شی‏ء شهید»
به علم او غبار نسیان نمی‏نشیند. «احصاه اللّه و نسوه»
به واسطه علم او دیگران از اعمال فراموش شده خود با خبر می‏شوند. «نسوه... ینبئهم»
احاطه علمی خدا به همه هستی همیشگی و ازلی است. «هو معهم این ما کانوا»
علم دارد، ولی معمولاً در دنیا کسی را رسوا نمی‏کند. «ینبّئهم بما عملوا یوم القیامة»
علم او دائمی است نه موسمی. «یعلم، علیم»
عمل او به آسمان‏ها و زمین، یکسان است. «یعلم ما فی السّموات و ما فی الارض»
پیام ها
1- نگاهی که به دانستن و فهمیدن حق نیانجامد، قابل توبیخ است. «ألم‏تر...»
2- آسمان و زمین، بزرگ و کوچک، آشکار و پنهان، همه در برابر علم خداوند یکسان است. «یعلم ما فی السّموات و ما فی الارض... هو رابعهم... هو معهم»
3- تعدّد افراد و تنوّع سخنان آنان، در علم خداوند تأثیری نداشته و خداوند به همه آنها و سخنانشان آگاه است. «لا ادنی من ذلک و لااکثر»
4- چون وجود خداوند نامحدود است، پس هر جا که باشیم او همراه ما است. «هو معهم أینما کانوا»
5 - مکان و زمان در علم خداوند اثری نداشته و او به همه چیز آگاه است. «هو معهم أینما کانوا»
6- در قیامت، خبر دهنده، خود شاهد بوده است. «شهید، علیم، ینبئهم»