تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 56. واقعه آیه 1-6

آیه
إذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ
خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً
فَکَانَتْ هَبَآءً مُّنبَثّاً
ترجمه
آن گاه که آن واقعه (عظیم قیامت) روی دهد.
که در واقع شدن آن دروغی نیست (و سزا نیست کسی آن را دروغ شمارد).
(آن واقعه) پایین آورنده و بالا برنده است (نظام خلقت را زیر و رو می‏کند و نااهلان را پایین و خوبان را بالا می‏برد).
آن گاه که زمین به سختی لرزانده شود.
و کوه‏ها به شدّت متلاشی شوند.
پس به حالت غبار پراکنده در آیند.
نکته ها
«خفض» به معنای فرو آوردن و به زیر کشیدن و «رفع» به معنای بالابردن و برافراشتن و «رجّ» به معنای لرزش شدید و تند و از جا کنده شدن است.
«بسّ» به معنای خرد شدن در اثر فشار شدید است و «هباء» به خاک نرم مانند غبار و ذرّات معلّق در هوا می‏گویند و «منبث» به معنای پراکنده است.
هر کجا وقوع امر و حادثه‏ای قطعی باشد، برای بیان آن می‏توان از فعل ماضی استفاده کرد. لذا بسیاری از آیات درباره قیامت، با فعل گذشته بیان شده است. «اذا وقعت الواقعة» چنانکه با دیدن سیل بزرگی که به سوی شهر حرکت می‏کند، می‏توان گفت: سیل شهر را برد، با این‏که هنوز سیل به شهر نرسیده است.
جمله «لیس لوقعتها کاذبة» یعنی هنگامی که مردم وقایع پیش از قیامت را ببینند، با تمام وجود آن را باور خواهند کرد. در قرآن، آیات دیگری نظیر این آیه آمده است، از جمله:
«فلمّا رأو بأسنا قالوا آمنّا باللّه»**غافر، 84.*** زمانی که عذاب را دیدند، گفتند به خدا ایمان آوردیم.
«لایؤمنون به حتّی یَرَوا العذاب الالیم»**شعراء، 201.*** تا لحظه دیدن عذاب دردناک، ایمان نمی‏آورند.
«لایزال الّذین کفروا فی مِریة منه حتی تأتیهم الساعة بغتةً»**حج، 55.*** کفار همواره در شک و تردید هستند تا آنکه ناگهان قیامت به سراغشان آید.
امام سجادعلیه السلام فرمودند: به خدا سوگند! واقعه قیامت، دشمنان خدا را به دوزخ فرومی‏آورد، «خافضة» و اولیای خدا را به بهشت بالا می‏برد. «رافعة»**تفسیر نورالثقلین.*** آری، عزّت و ذلّت، بلند مرتبگی و پستی واقعی در آن روز معلوم می‏شود که بزرگان گفته‏اند: «الفقر و الغنی بعد العرض علی اللّه»**غررالحکم.***، فقر و غنای واقعی پس از آنکه اعمال بر خدا عرضه شود، معلوم گردد.
وضع زمین و کوه‏ها در آستانه قیامت‏
زمینی که آرامگاه و استراحتگاه بود، «الارض مهادا»**نبأ، 6.*** و برای امرار معاش بر پشت آن راه می‏رفتیم و تلاش می‏کردیم، «فامشوا فی مناکبها»**ملک، 15.*** در آن روز ناآرام و بی‏قرار می‏شود؛ زلزله‏ای بی‏سابقه و بی‏نظیر رخ می‏دهد که زمین به شدّت می‏لرزد، به گونه‏ای که خداوندِ بزرگ، به آن عظیم می‏گوید. «انّ زلزلة الساعة شی‏ء عظیم»**حج، 1.*** کوه‏ها با آن همه سنگینی و ریشه‏ای که در عمق زمین دارند، از جای کنده و روان شده، «سیّرت الجبال**نبأ، 20.*** به شدّت به هم برخورد می‏کنند، «دُکّتا دَکةً واحدة»**حاقّه، 14.*** تا خرد و متلاشی شده، «بُست الجبال بَسّا» و تبدیل به سنگریزه و ذرّات پراکنده می‏شوند، «هباءً منبثّاً» وآن ذرّات در اثر فشار، مانند پشم حلاجی شده ریزریز شوند، «کالعِهن المنفوش»**قارعه، 5.*** و مانند غباری در هوا پراکنده شوند. «فکانت هباء منبثّاً» و این همان ماجرای آغازین آفرینش است: «و هی دخان»**فصلت، 11.***

پیام ها
1- در وقوع قیامت و زلزله‏های سخت آن تردیدی نیست. «اذا وقعت» («اذا» و فعل ماضی در مواردی بکار می‏رود که قطعی الوقوع باشد.)
2- قیامت، تنها واقعه‏ای است که نظیر و مانند ندارد. «الواقعة»
3- در تبلیغ، آنگاه که در مقام هشدار به امری مهم هستیم، با حذف همه مقدّمات، به اصل مطلب بپردازیم. «اذا وقعت الواقعة» (نظیر آیاتِ «الحاقّة»**حاقّه، 1.***، «اذا الشّمس کوّرت»**تکویر، 1.***)
4- انکار قیامت، فقط در دنیا و در شرایط رفاه و غفلت است، همین که نشانه‏های قیامت آشکار شود، دیگر کسی آن را انکار نمی‏کند. «لیس لوقعتها کاذبة»
5 - تا فرصت هست، قیامت را باور کنیم که پس از وقوع، نتیجه‏ای جز شرمساری ندارد. «لیس لوقعتها کاذبة»
6- قیامت، هنگامه‏ی فروپاشی پندارها و تجلّی حقایق است. (شکست و سقوط عدّه‏ای و پیروزی و صعود عدّه‏ای دیگر) «خافضة رافعة»
7- زلزله قیامت بسیار سخت و بزرگ است. «اذا رجّت الارض رجّاً»
8 - در آستانه قیامت، وقوع زلزله‏ها و رانش‏های زمین و کوهها حتمی است. «اذا وقعت... رجت الارض... بُست الجبال... »

توضیحات
سیمای سوره واقعه‏
این سوره نود و شش آیه دارد و در مکه نازل شده است.
یکی از نام‏های قیامت، واقعه است که در آیه اول این سوره از وقوع حتمی آن خبر داده شده و لذا این سوره «واقعه» نام گرفته است.
اکثر آیات این سوره درباره‏ی قیامت و شرایط و حوادث آن و تقسیم مردم به دوزخی و بهشتی در آن روز بحث می‏کند. لذا تلاوت این سوره انسان را از غفلت بیرون می‏آورد.
در آستانه مرگ عبداللّه بن مسعود، عثمان به عیادتش رفت و از او پرسید: از چه ناراحتی و چه آرزویی داری؟ گفت: از گناهانم ناراحتم و امید به رحمت پروردگار دارم. پرسید: آیا چیزی می‏خواهی به تو عطا کنم؟ گفت: نه، آن روز که نیاز داشتم محرومم کردی، الآن که از دنیا می‏روم چه نیازی دارم. عثمان گفت: پس اجازه بده چیزی به تو عطا کنم تا برای دخترانت به ارث بماند.
او گفت: آنها هم نیازی ندارند. زیرا به دخترانم چیزی آموخته‏ام که هرگز نیازمند نمی‏شوند. به آنان سفارش کرده‏ام سوره واقعه بخوانند که از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیدم هر کس هر شب آن سوره را تلاوت کند، فقر و بدبختی به او نمی‏رسد.**تفسیر مجمع البیان.***