آیه
وَلَقَدْ أَرْسَلنَا نُوحاً وَإِبْرَ اهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ
ترجمه
و همانا نوح و ابراهیم را فرستادیم و در نسل و خاندان آنان نبوّت و کتاب را قرار دادیم، پس بعضی از آنان هدایت یافتند، ولی بسیاری از آنان فاسقاند.
نکته ها
در آیه قبل، سخن از فرستادن انبیا به طور کلی بود. در این آیه دو نمونه از الگوها را که سر سلسله پیامبران بعد از خود هستند، بیان میکند.
خداوند، امامت را نیز در نسل و ذریّه پیامبر اسلام قرار داد و این به معنای آن نیست که نظام نبوّت یا امامت، همانند نظام پادشاهی موروثی است، بلکه به معنای آن است که طهارت باطن و توان و استعداد لازم، به فرزندان و نسل منتقل میشود و در صورتی که دیگر شرایط فراهم باشد، او به مقام نبوّت یا امامت میرسد. لذا هنگامی که حضرت ابراهیم مقام امامت را برای فرزندانش طلب کرد و فرمود: «و من ذرّیتی» خداوند پاسخ داد:
«لا ینال عهدی الظالمین»**بقره، 124.*** عهد امامت من به نااهلان از نسل تو نمیرسد. پس معیار اصلی برای انتصاب پیامبر یا امام، اهلیّت و صلاحیّت است، نه وراثت.
پیام ها
1- در یاد کردن بزرگان، پیشتازان را مقدّم بدارید. «نوحاً و ابراهیم»
2- مقام نبوّت، به انتصاب الهی است نه انتخاب مردم. «جعلنا فی ذرّیتهما النّبوّة»
3- پذیرش یا عدم پذیرش دعوت انبیا، همواره بوده است. «فمنهم مهتد و کثیر...»
4- در امور اعتقادی و اخلاقی، اکثریّت، نشانه حقانیّت نیست. «کثیر منهم فاسقون»
5 - از نسل و ذریّه پاکان بودن، دلیل پاکی نیست. «کثیر منهم فاسقون»