تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 46. احقاف آیه 14،13

آیه
إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ‏
أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَآءً بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ‏
ترجمه
همانا کسانی که گفتند: پروردگار ما تنها خداست، سپس (بر ایمان و گفته خود) پایداری کردند، هیچ بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد.
آنان به خاطر آنچه (از کارهای نیک) انجام می‏دادند، اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند ماند.
نکته ها
مراد از گفتن «ربّنا اللّه»، تنها لفظ نیست، بلکه انتخاب راه حق و پایداری بر آن است. در واقع مهم‏تر از اظهار ایمان واقرار به توحید، استقامت و پایداری بر آن است. «ثمّ استقاموا»
«خوف» ترس و هراس نسبت به آینده است و «حُزن» مربوط به گذشته است.
سخن حق، باید اظهار شود، «قالوا ربّنا اللّه» استمرار و پایداری بر آن باشد، «ثم استقاموا» و همراه با عمل باشد. «بما کانوا یعملون»
انسان به طور طبیعی، خواهان آرامش و رفاه و زندگانی جاوید است و خداوند، راه رسیدن به تمام این خواسته‏ها را در گرو ایمان و عمل صالح پایدار می‏داند.
پایداری بر حق مشکل است، ولی با پاداش بزرگی مثل بهشتِ پر نعمت و دور از حزن واندوه، آسان می‏شود. لذا باید کارهای سخت را با پاداش‏های بزرگ جبران کرد.
پیام ها
1- به موقعیّت فعلی خود مغرور نشویم و صِرفِ اظهار ایمان را کافی ندانیم، بلکه استقامت بر آن و سرانجام و آینده را در نظر بگیریم. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» (چنانکه حضرت یوسف پس از نجات از سختی‏ها و رسیدن به عزیزی مصر، فرمود: «توفّنی مُسلماً والحقنی بالصالحین»** یوسف، 101.*** خدایا! مرا مسلمان بمیران و با نیکان محشور گردان)
2- ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین می‏برد. «ربّنا اللّه... لاخوف علیهم»
3- تنها کسانی از گذشته خود پشیمان نمی‏شوند که همواره در راه خدا حرکت می‏کنند. «ربنّا اللّه ثم استقاموا... لا هم یحزنون»
4- جزای استواری ایمان و استمرار نیکی‏ها، جاودانه بودن در بهشت و نعمت‏های بهشتی است. «استقاموا... خالدین فیها»
5 - بهشت، پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن. «جزاءً بما کانوا یعملون»