آیه
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن جَآءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبِإٍ فَتَبَیَّنُواْ أَن تُصِیبُواْ قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ
ترجمه
ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد تحقیق کنید، مبادا (از روی زودباوری و شتابزدگی تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهی آسیب رسانید، سپس از کردهی خود پشیمان شوید.
نکته ها
بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّی، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است. زیرا پیامبر او را برای جمعآوری زکات از قبیله بنی مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا که میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتی شدید بود، هنگامی که اهل قبیله به استقبال او میآمدند، گمان کرد که به قصد کشتن او آمدهاند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد که مردم از پرداخت زکات خودداری کردهاند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالی دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد.
روشن است که فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زکات اعزام نمیکرد، بلکه پس از دروغی که ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنیالمصطق از پرداخت زکات گفت، این آیه فسق او را آشکار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نکنند.
امام حسینعلیه السلام در احتجاجی که با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنیات با علیّبن ابیطالبعلیهما السلام ملامت نمیکنم، زیرا خداوند، علی را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت کردند.**تفسیر نورالثقلین.***
سؤال: در این آیه دستور تحقیق و بررسی آمده، ولی درآیهی 12 همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا میشود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟
پاسخ: آنجا که تجسّس حرام است، دربارهی رفتار شخصیِ مردم است که ربطی به زندگی اجتماعی ندارد، ولی آنجا که واجب است، موردی است که به جامعه مربوط است و میخواهیم بر اساس آن، اقدام و عملی انجام دهیم که اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسی نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.
فسق چیست و فاسق کیست؟
«فِسق» در لغت به معنای خارج شدن است و در اصطلاح قرآنی، به خارج شدن از راه مستقیم گفته میشود. این کلمه در برابر عدالت به کار میرود و فاسق به کسی گویند که مرتکب گناه کبیرهای شود و توبه نکند.
واژه «فِسق»، در قالبهای گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفی به کار رفته است از جمله:
1. در مورد انحرافهای فرعون و قوم او: «انّهم کانوا قَوماً فاسقین»** نمل، 12.***
2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «انّ المنافقین همُ الفاسقون»** توبه، 67.***
3. در مورد آزار دهندگان به انبیا و سرکشان از دستورات آنان:«قالوا یا موسی انّا لنندخلها... القوم الفاسقین»**مائده، 24 - 26.***
4. در مورد کسانی که طبق قانون الهی داوری و قضاوت نمیکنند: «و مَن لم یحکم بما اَنزلَ اللّه فَاولئک هم الفاسقون»**مائده، 47.***
5. در مورد حیله گران: «...بما کانوا یَفسقون»**اعراف، 163.***
6. در مورد کسانی که وظیفهی مهم امر به معروف و نهی از منکر را رها میکنند: «اَنجَینا الّذین یَنهَونَ عن السوء و اَخَذنَا الّذین ظلموا... بما کانوا یَفسقون»**اعراف، 165.***
7. در مورد کسانی که خانه، تجارت، فامیل و مادّیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح میدهند: «ان کان آبائکم... اَحبّ... واللّه لا یَهدِی القومَ الفاسقین»**توبه، 24.***
8. در مورد گناهان علنی و انحرافات جنسی و شهوترانیهای ناروا. (قرآن به قوم لوط که گناه را در مجالس علنی و بیپروا انجام میدادند، لقب فاسق داده است) «رِجزاً من السماء بما کانوا یَفسقون»**عنکبوت، 34.***
9. در مورد بهرهگیری از غذاهای حرام: «حُرّمت علیکم المَیتَةُ و الدّم... ذلکم فِسق»**مائده، 3.***
10. در مورد تهمت زدن به زنان پاکدامن: «یَرمُونَ المحصنات... اولئک هم الفاسقون»** نور، 4.***
تحقیق، داروی دردهای اجتماعی
در طول تاریخ، انبیا با مردم و اجتماعاتی روبرو بودهاند که به انواع بیماریهای اجتماعی و اخلاقی مبتلا بودهاند و حتّی امروز با آن همه پیشرفتهای مهمی که در زندگی بشر شده است، هنوز آن بیماریها به قوّت خود باقی است. بیماریهایی همچون:
تقلید کورکورانه از نیاکان و پیروی از عادات وآداب ورسوم خرافی.
پیروی از خیالات، شایعات، پیشگوییها و رؤیاهای بیاساس.
داوری و موضعگیری بدون علم، ستایش یا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم.
داوریی شفابخش برای همه آن بیماریها، تحقیق و بررسی است که در این آیه آمده است.
اگر جامعه اهل دقّت و تحقیق و بررسی باشد، همهی این آفات و بلاهای اجتماعی یکسره درمان میشود.
مشابه این آیه، آیه 94 سوره نساء است که میفرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اذا ضربتم فی سبیل اللّه فتبیّنوا و لا تقولوا لمن ألقی الیکم السّلام لستَ مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا فعند اللّه مغانم کثیرة کذلک کنتم من قبل فمَنّ اللّه علیکم فتبیّنوا اِنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً» ای مؤمنان! هرگاه در راه خدا گام بر میدارید و سفر میکنید، تحقیق و بررسی کنید و به کسی که اظهار ایمان میکند نگوئید تو مؤمن نیستی و بخاطر به دست آوردن غنائم بیگناهی را نکشید. زیرا نزد خداوند غنائم فراوانی است.
چنانکه در تاریخ آمده است: پس از جنگ خیبر، پیامبرصلی الله علیه وآله شخصی به نام اُسامةبن زید را همراه گروهی از مسلمانان به سوی یهودیانی که در یکی از روستاهای فدک بودند فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذِمّه و تحتالحمایه بودن دعوت نماید، یکی از یهودیان (به نام مِرداس) با شنیدن خبر، اموال و خانواده خود را در پناه کوهی قرار داد و با گفتن «لا اله الاّ اللّه محمّدٌ رَسولُ اللّه» به استقبال مسلمانان آمد. اُسامه به گمان اینکه او از ترس، اسلام آورده و اسلام او واقعی نیست، او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع، به شدّت ناراحت شدند و آیه فوق نازل شد.
خبر در اسلام
اسلام دربارهی چگونگی سخن و نقل خبر تأکیدهای فروانی کرده است از جمله:
الف) قرآن از کسانی که هر خبری را میشنوند و نسنجیده آن را نشر میدهند، به شدّت انتقاد کرده و میفرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید.**نساء، 83.***
ب) قرآن برای کسانی که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد میکنند، کیفری سخت معیّن فرموده است.**احزاب، 60.***
ج) پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمودند: کسانی که خبرهای دروغی از من نقل میکنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید.** بحار، ج2، ص225.***
د) امام صادقعلیه السلام به کسی که خبرهای دروغی را به پدرش امام باقرعلیه السلام نسبت میداد، لعنت کردند و فرمودند: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهی از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید.**بحار، ج2ص250***
ه) امام رضاعلیه السلام فرمودند: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسولخداصلی الله علیه وآله است.**بحار، ج2، ص250.***
و) یکی از مهمترین علوم اسلامی، علم رجال است که برای شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادی را که حدیث نقل میکنند، مورد ارزیابی و بررسی قرار میدهد.
پیام ها
1- افراد مؤمن باید اهل تحقیق و بررسی باشند، نه افرادی زودباور و سطحینگر. «یا ایّها الّذین آمنوا... فتبیّنوا»
2- همهی اصحاب پیامبر عادل نبودهاند، بلکه در میان آنان افراد فاسق و منافق نیز بودهاند. «ان جاءکم فاسق»
3- افشاگری و رسوا کردن افرادی که کارشان سبب فتنه است، مانعی ندارد.
«ان جاءکم فاسق»
4- زمینه فتنه دو چیز است: تلاش فاسق، زودباوری مؤمن. «الذین آمنوا ان جائکم فاسق... فتبیّنوا»
5 - اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب کسی که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّی جداست. «ان جاءکم فاسق... فتبیّنوا»
6- افراد فاسق، در صدد ترویج اخبار دروغ و نوعی شایعه پراکنی هستند. «جائکم فاسق بنبأ»
7- ایمان، با خوشباوری سازگار نیست. «آمنوا...فتبیّنوا»
8 - تحقیق وبررسی را به تأخیر نیندازید. «فَتبیّنوا» (حرف «فاء» نشانهی اقدام سریع است)
9- گاهی فاسق راست میگوید، بنابراین نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد، بلکه باید تحقیق شود. «فتبیّنوا»
10- جامعه اسلامی، در معرض تهاجم خبری است و مردم باید هوشیار باشند. «ان جائکم... فتبیّنوا»
11- در مدیریّت، باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد. ابتدا تحقیق و سپس اقدام کنیم. «فتبیّنوا ان تصیبوا قوماً بجهالة»
12- بیان فلسفه و رمز و راز احکام الهی، انگیزهی مردم را برای انجام دستورات زیاد میکند. (فلسفه تحقیق، دوری از ایجاد فتنه است.) «فتبیّنوا ان تصیبوا»
13- یکی از اهداف خبرگزاریهای فاسق، ایجاد فتنه و بهم زدن امنیّت نظام است. «ان تصیبوا قوماً بجهالة»
14- اقدام بر اساس یک گزارش بررسی نشده، میتواند جامعهای را به نابودی بکشاند. «ان تصیبوا قوماً»
15- اقدام عجولانه و بدون بررسی و تحقیق، نوعی جهالت است. «بجهالة»
16- عمل به دستورات الهی، مانع پشیمانی است. تحقیق کنیم تا مبادا پشیمان شویم. «فتبیّنوا... نادمین»
17- پایان کار نسنجیده، پشیمانی است. «نادمین»