تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 49. حجرات آیه 6

آیه
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن جَآءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبِإٍ فَتَبَیَّنُواْ أَن تُصِیبُواْ قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلَی‏ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ‏
ترجمه
ای کسانی‏که ایمان آورده‏اید! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد تحقیق کنید، مبادا (از روی زودباوری و شتاب‏زدگی تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهی آسیب رسانید، سپس از کرده‏ی خود پشیمان شوید.
نکته ها
بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّی، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است. زیرا پیامبر او را برای جمع‏آوری زکات از قبیله بنی مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا که میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتی شدید بود، هنگامی که اهل قبیله به استقبال او می‏آمدند، گمان کرد که به قصد کشتن او آمده‏اند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد که مردم از پرداخت زکات خودداری کرده‏اند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالی دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد.
روشن است که فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زکات اعزام نمی‏کرد، بلکه پس از دروغی که ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنی‏المصطق از پرداخت زکات گفت، این آیه فسق او را آشکار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نکنند.
امام حسین‏علیه السلام در احتجاجی که با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنی‏ات با علیّ‏بن ابی‏طالب‏علیهما السلام ملامت نمی‏کنم، زیرا خداوند، علی را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت کردند.**تفسیر نورالثقلین.***
سؤال: در این آیه دستور تحقیق و بررسی آمده، ولی درآیه‏ی 12 همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا می‏شود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟
پاسخ: آنجا که تجسّس حرام است، درباره‏ی رفتار شخصیِ مردم است که ربطی به زندگی اجتماعی ندارد، ولی آنجا که واجب است، موردی است که به جامعه مربوط است و می‏خواهیم بر اساس آن، اقدام و عملی انجام دهیم که اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسی نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.
فسق چیست و فاسق کیست؟
«فِسق» در لغت به معنای خارج شدن است و در اصطلاح قرآنی، به خارج شدن از راه مستقیم گفته می‏شود. این کلمه در برابر عدالت به کار می‏رود و فاسق به کسی گویند که مرتکب گناه کبیره‏ای شود و توبه نکند.
واژه «فِسق»، در قالب‏های گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفی به کار رفته است از جمله:
1. در مورد انحراف‏های فرعون و قوم او: «انّهم کانوا قَوماً فاسقین»** نمل، 12.***
2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «انّ المنافقین همُ الفاسقون»** توبه، 67.***
3. در مورد آزار دهندگان به انبیا و سرکشان از دستورات آنان:«قالوا یا موسی‏ انّا لن‏ندخلها... القوم الفاسقین»**مائده، 24 - 26.***
4. در مورد کسانی که طبق قانون الهی داوری و قضاوت نمی‏کنند: «و مَن لم یحکم بما اَنزلَ اللّه فَاولئک هم الفاسقون»**مائده، 47.***
5. در مورد حیله گران: «...بما کانوا یَفسقون»**اعراف، 163.***
6. در مورد کسانی که وظیفه‏ی مهم امر به معروف و نهی از منکر را رها می‏کنند: «اَنجَینا الّذین یَنهَونَ عن السوء و اَخَذنَا الّذین ظلموا... بما کانوا یَفسقون»**اعراف، 165.***
7. در مورد کسانی که خانه، تجارت، فامیل و مادّیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح می‏دهند: «ان کان آبائکم... اَحبّ... واللّه لا یَهدِی القومَ الفاسقین»**توبه، 24.***
8. در مورد گناهان علنی و انحرافات جنسی و شهوت‏رانی‏های ناروا. (قرآن به قوم لوط که گناه را در مجالس علنی و بی‏پروا انجام می‏دادند، لقب فاسق داده است) «رِجزاً من السماء بما کانوا یَفسقون»**عنکبوت، 34.***
9. در مورد بهره‏گیری از غذاهای حرام: «حُرّمت علیکم المَیتَةُ و الدّم... ذلکم فِسق»**مائده، 3.***
10. در مورد تهمت زدن به زنان پاکدامن: «یَرمُونَ المحصنات... اولئک هم الفاسقون»** نور، 4.***
تحقیق، داروی دردهای اجتماعی‏
در طول تاریخ، انبیا با مردم و اجتماعاتی روبرو بوده‏اند که به انواع بیماری‏های اجتماعی و اخلاقی مبتلا بوده‏اند و حتّی امروز با آن همه پیشرفت‏های مهمی که در زندگی بشر شده است، هنوز آن بیماری‏ها به قوّت خود باقی است. بیماری‏هایی همچون:
تقلید کورکورانه از نیاکان و پیروی از عادات وآداب ورسوم خرافی.
پیروی از خیالات، شایعات، پیشگویی‏ها و رؤیاهای بی‏اساس.
داوری و موضع‏گیری بدون علم، ستایش یا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم.
داوریی شفابخش برای همه آن بیماری‏ها، تحقیق و بررسی است که در این آیه آمده است.
اگر جامعه اهل دقّت و تحقیق و بررسی باشد، همه‏ی این آفات و بلاهای اجتماعی یکسره درمان می‏شود.
مشابه این آیه، آیه 94 سوره نساء است که می‏فرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اذا ضربتم فی سبیل اللّه فتبیّنوا و لا تقولوا لمن ألقی الیکم السّلام لستَ مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا فعند اللّه مغانم کثیرة کذلک کنتم من قبل فمَنّ اللّه علیکم فتبیّنوا اِنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً» ای مؤمنان! هرگاه در راه خدا گام بر می‏دارید و سفر می‏کنید، تحقیق و بررسی کنید و به کسی که اظهار ایمان می‏کند نگوئید تو مؤمن نیستی و بخاطر به دست آوردن غنائم بی‏گناهی را نکشید. زیرا نزد خداوند غنائم فراوانی است.
چنانکه در تاریخ آمده است: پس از جنگ خیبر، پیامبرصلی الله علیه وآله شخصی به نام اُسامةبن زید را همراه گروهی از مسلمانان به سوی یهودیانی که در یکی از روستاهای فدک بودند فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذِمّه و تحت‏الحمایه بودن دعوت نماید، یکی از یهودیان (به نام مِرداس) با شنیدن خبر، اموال و خانواده خود را در پناه کوهی قرار داد و با گفتن «لا اله الاّ اللّه محمّدٌ رَسولُ اللّه» به استقبال مسلمانان آمد. اُسامه به گمان این‏که او از ترس، اسلام آورده و اسلام او واقعی نیست، او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع، به شدّت ناراحت شدند و آیه فوق نازل شد.
خبر در اسلام‏
اسلام درباره‏ی چگونگی سخن و نقل خبر تأکیدهای فروانی کرده است از جمله:
الف) قرآن از کسانی که هر خبری را می‏شنوند و نسنجیده آن را نشر می‏دهند، به شدّت انتقاد کرده و می‏فرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید.**نساء، 83.***
ب) قرآن برای کسانی که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد می‏کنند، کیفری سخت معیّن فرموده است.**احزاب، 60.***
ج) پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمودند: کسانی که خبرهای دروغی از من نقل می‏کنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید.** بحار، ج‏2، ص‏225.***
د) امام صادق‏علیه السلام به کسی که خبرهای دروغی را به پدرش امام باقرعلیه السلام نسبت می‏داد، لعنت کردند و فرمودند: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهی از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید.**بحار، ج‏2ص‏250***
ه) امام رضاعلیه السلام فرمودند: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسول‏خداصلی الله علیه وآله است.**بحار، ج‏2، ص‏250.***
و) یکی از مهم‏ترین علوم اسلامی، علم رجال است که برای شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادی را که حدیث نقل می‏کنند، مورد ارزیابی و بررسی قرار می‏دهد.
پیام ها
1- افراد مؤمن باید اهل تحقیق و بررسی باشند، نه افرادی زودباور و سطحی‏نگر. «یا ایّها الّذین آمنوا... فتبیّنوا»
2- همه‏ی اصحاب پیامبر عادل نبوده‏اند، بلکه در میان آنان افراد فاسق و منافق نیز بوده‏اند. «ان جاءکم فاسق»
3- افشاگری و رسوا کردن افرادی که کارشان سبب فتنه است، مانعی ندارد.
«ان جاءکم فاسق»
4- زمینه فتنه دو چیز است: تلاش فاسق، زودباوری مؤمن. «الذین آمنوا ان جائکم فاسق... فتبیّنوا»
5 - اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب کسی که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّی جداست. «ان جاءکم فاسق... فتبیّنوا»
6- افراد فاسق، در صدد ترویج اخبار دروغ و نوعی شایعه پراکنی هستند. «جائکم فاسق بنبأ»
7- ایمان، با خوش‏باوری سازگار نیست. «آمنوا...فتبیّنوا»
8 - تحقیق وبررسی را به تأخیر نیندازید. «فَتبیّنوا» (حرف «فاء» نشانه‏ی اقدام سریع است)
9- گاهی فاسق راست می‏گوید، بنابراین نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد، بلکه باید تحقیق شود. «فتبیّنوا»
10- جامعه اسلامی، در معرض تهاجم خبری است و مردم باید هوشیار باشند. «ان جائکم... فتبیّنوا»
11- در مدیریّت، باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد. ابتدا تحقیق و سپس اقدام کنیم. «فتبیّنوا ان تصیبوا قوماً بجهالة»
12- بیان فلسفه و رمز و راز احکام الهی، انگیزه‏ی مردم را برای انجام دستورات زیاد می‏کند. (فلسفه تحقیق، دوری از ایجاد فتنه است.) «فتبیّنوا ان تصیبوا»
13- یکی از اهداف خبرگزاری‏های فاسق، ایجاد فتنه و بهم زدن امنیّت نظام است. «ان تصیبوا قوماً بجهالة»
14- اقدام بر اساس یک گزارش بررسی نشده، می‏تواند جامعه‏ای را به نابودی بکشاند. «ان تصیبوا قوماً»
15- اقدام عجولانه و بدون بررسی و تحقیق، نوعی جهالت است. «بجهالة»
16- عمل به دستورات الهی، مانع پشیمانی است. تحقیق کنیم تا مبادا پشیمان شویم. «فتبیّنوا... نادمین»
17- پایان کار نسنجیده، پشیمانی است. «نادمین»