آیه
وَاذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ
ترجمه
و سرگذشت برادر قوم عاد (حضرت هود) را یاد کن، آنگاه که قومش را در منطقه احقاف هشدار داد. در حالی که پیش از او و پس از او هشدار دهندگانی آمده بودند. (او به مردم گفت:) جز خدا را نپرستید که من از عذاب روز بزرگ بر شما میترسم.
نکته ها
«احقاف» از «حقف» به معنای شن روان، نام منطقهای شنزار و رملخیز در جنوب عربستان بین یمن، عمان و عدن است که محل سکونت قوم عاد بوده است.** التحقیق فی کلمات القرآن.***
تعبیر به برادر که در مورد پیامبرانی همچون صالح و شعیب و هود آمده است.** هود، 50، 61، 84. *** حضرت هود «اخا عاد»، یا به خاطر وابستگی فامیلی این پیامبران با قوم خود بوده و یا به خاطر انگیزه و سوز برادرانه پیامبران برای هدایت مردم است.
در تفسیر نورالثقلین میخوانیم: در زمان معتصم عباسی، برای دسترسی به آب، چاهی را در منطقه بطائنیه عراق حفر کردند. با آنکه چاه عمیقی کندند امّا به آب نرسید و آن را رها کردند. در زمان متوکل باز به حفر چاه پرداختند تا به تخته سنگی سخت رسیدند. هنگامی که آن را شکستند، ناگهان باد سردی وزید و عدهای را هلاک کرد. این حادثه عجیب را از امام هادیعلیه السلام سؤال کردند، آن حضرت فرمود: آنجا سرزمین احقاف و قوم مشرک هود بوده که با وزیدن باد سردی به هلاکت رسیدند.
پیام ها
1- آشنایی با تاریخ گذشتگان و یادآوری حوادث مهم تاریخی، مایهی درس و عبرت است. «واذکر...»
2- انبیا با مردم برخورد برادرانه داشتند. «اخا عاد»
3- در بیان تاریخ، مقدّمات بیهوده را حذف و راز و رمز حرکتها و رشدها و سقوطها را مطرح کنیم. «و اذکر... اذ انذر...»
4- شیوه انبیا در برابر منحرفان، هشدار است. «اذ انذر»
5 - اولین مخاطب انبیا، اطرافیان و قوم خودشان بودند. «قومه»
6- شرایط سخت جغرافیایی و محیطی، مانع کار انبیا نبوده است. «بالاحقاف»
7- از سنّتهای خداوند، فرستادن پیامبران متعدّد بوده است. «خلت النذر من بین یدیه و من خلفه»
8 - سرلوحهی کار انبیا، دعوت به یکتاپرستی است. «الاّ تعبدوا الاّ اللّه»
9- بهترین راه دعوت، تذکر به پیامد اعمال و آیندهنگری است. «انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم»