آیه
وَجَآءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَآئِقٌ وَشَهِیدٌ
لَّقَدْکُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ
وَقَالَ قَرِینُهُ هَذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ
أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ
مَّنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُّرِیبٍ
الَّذِی جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فِی الْعَذَابِ الشَّدِیدِ
ترجمه
و هرکس (به صحنه قیامت) میآید، با او دو فرشته است که یکی او را به جلو سوق میدهد و دیگری گواه اوست.
(به او گفته میشود:) همانا از این صحنه در غفلتی (عمیق) بودی، پس پرده (غفلت) تو را کنار زدیم وامروز چشمت تیزبین شده است.
و (فرشته) همراه او گوید: اینک (نامه اعمال او) نزد من آماده است.
(خداوند به دو فرشته سائق و شهید خطاب میکند:) هر کفرپیشه لجوج را به دوزخ افکنید.
(آن که)سخت مانع خیر است و متجاوز و شبهه افکن.
آنکه با خداوند یکتا، معبود دیگری قرارداد، پس او را در عذاب سخت بیفکنید.
نکته ها
در قیامت، مراحل طبیعی یک دادگاه طی میشود تا حکم صادر شود: ابتدا حضور شاهد «سائق و شهید»، پس از آن، محاکمه و تفهیم جرم، «کنت فی غفلة» و سپس صدور حکم. «القیا فی جهنّم»
«عتید» اشاره به نظم و ضبط دقیق فرشتگان دارد و «عنید» به معنای لجوج و عنود است، «مَنّاع» از «منع» به معنای بخیل، شدت بخل و منع را بیان میکند و «مُریب» به کسی گویند که دیگران را به شک میاندازد، آن هم شکی همراه با بدبینی.
واژه «کَفّار» بیانگر اوج و عمق کفر در وجود یک انسان است که طبیعتاً از عناد و لجاجتی سخت حکایت دارد. کفری که او را از هر چیزی باز میدارد، به ستم و تجاوز میکشاند و در دیگران نیز نسبت به حقّانیّت راه خدا تردید ایجاد میکند. طبیعی است که پایان کار چنین فردی، دوزخ و عذاب سخت است.
مردم در برابر کار خیر، چند گروه هستند:
گروهی کارشان خیر است و در کار خیر سبقت میگیرند. «فاستبقوا الخیرات»**بقره، 148.***
گروهی سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت میکنند. «یدعون الی الخیر»**آلعمران، 104.***
امّا گروهی به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر»
میان جرم انسان و کیفر الهی، تناسب وجود دارد. کسیکه مرتکب کفر و عناد و منع خیر و تجاوز، شبههافکنی و شرک شود، باید عذابش شدید باشد. «فی العذاب الشدید»
امام باقر و امام صادقعلیهما السلام فرمودند: مراد از «قرینه» فرشتهای است که شاهد بر اوست.**تفسیر نمونه.***
دو فرشتهی مأمور پرتاب مجرمان به جهنّم، یا رقیب و عتید هستند و یا سائق و شهید.
پیام ها
1- هر یک از انسانها در قیامت حاضر شده و همچون دادگاه دنیوی، همراه با فرشتهای مراقب است که او را تحت نظر دارد. «و جاءت کل نفس معها سائق»
2- در قیامت، نه توان فرار و نه توان انکار است. «معها سائق و شهید»
3- وظیفه و مسئولیّت هر فرشتهای، معیّن است. «سائق و شهید»
4- غفلت انسان، عمیق و فراگیر است. «فی غفلةٍ» (تنوین نشانه اهمیّت و(سیاق) «فی» نشانه احاطه و فراگیر بودن آن است)
5 - دنیا و جلوههای آن، به روی انسان پرده غفلت میاندازد. «غفلة... غطاءک»
6- انسان با اعمال خویش، برای خود پردههای غفلت بوجود میآورد. «غطاءک»
7- دنیا، دار غفلت و آخرت، سرای هوشیاری است. «کنت فی غفلة... فبصرک الیوم حدید»
8 - پردههایی که انسان با رفتار خود برای خویش به وجود میآورد، حجاب حقبینی او میشود و روزی که پردهها کنار رود، دید او واقعی میشود. «غطاءک... فبصرک الیوم حدید»
9- انسان غافل، در دنیا سطحینگر است و دید عمیق ندارد ولی روز قیامت چشمش باز و تیزبین میشود. «فی غفلة... الیوم حدید»
10- فرمانِ انداختن به دوزخ، بیانگر حقارت و ذلت دوزخیان است. «القیا»
11- ملاک در قیامت، عملکرد انسان است، از هر جنس و نژاد و قبیلهای که باشد.
«کلّ کَفّار»
12- آنچه سبب دوزخی شدن است، کفر و انکار لجوجانه است نه جاهلانه.
«کَفّار عنید»
13- کفر و شرک، سرچشمه ارتکاب مفاسد است. «کفّار... منّاع للخیر معتد مریب الّذی جعل مع اللّه»
14- احکام دادگاه الهی به قدری محکم و حکیمانه است که تجدید نظر ندارد. «القیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید... فالقیاه فی العذاب الشدید»
15- دوزخ، دارای درکات و طبقات مختلفی از عذاب است. «القیا فی جهنّم... فالقیاه فی العذاب الشدید»