تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 54. قمر آیه 28-32

آیه
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَآءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ
فَنَادَوْاْ صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَی‏ فَعَقَرَ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
إِنَّآ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَ احِدَةً فَکَانُواْ کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
ترجمه
و به آنان خبر ده که آب، میان آنان و شتر تقسیم شده است، هر کدام برای دریافت نصیب خود حاضر شوند.
پس آنان رفیقشان را صدا کردند، پس پذیرفت، دست به کار شد و شتر را از پای درآورد.
پس (بنگر) که عذاب و هشدار من چگونه بود؟
(به کیفر این جنایت) ما صیحه (و صاعقه‏ای مرگبار) را فرو فرستادیم، پس آنان مثل گیاه خشک و خردشده‏ای گشتند که صاحب چهارپایان در آغل می‏ریزد.
و البتّه ما قرآن را برای پند گرفتن، آسان قرار دادیم، پس آیا پندپذیری هست؟
نکته ها
تقسیم آب میان مردم و شتر، یک آزمایش مهم الهی بود که مردم باید این قانون را مراعات کرده و فقط روزی که حق بهره‏گیری از آب را دارند، سر آب حاضر شوند.
در آیه‏ی 155 سوره شعراء می‏خوانیم که حضرت صالح فرمود: یک روز آب قریه برای ناقه و یک روز برای شما. «لها شِربٌ و لکم شرب یوم معلوم»
«شرب» به معنای قسمت و نصیب است که در مورد سهم آب گفته می‏شود.
«تعاطی‏» به معنای برگرفتن چیزی یا انجام دادن کاری است که سزاوار نیست و جرأت می‏خواهد. چون کلمه «تعاطی‏» در قالب تفاعل است، گویا میان قوم ثمود و قاتل شتر مبادله و تفاهمی صورت گرفته است. «عقر» به معنای از پای درآوردن ناقه است.
«هشیم» به معنای گیاه خشک و خرد شده است. «مُحتظِر» کسی است که برای چهار پایان خود گیاهان خشک را جمع آوری می‏کند.
با اینکه کشنده ناقه یک نفر بیشتر نبوده، ولی در آیات دیگر قرآن به همه مردم نسبت داده است، «فعَقروها»**شعراء،157؛ شمس،14.*** یا «فعقروا النّاقة»**اعراف، 77.*** که به فرموده روایات به دلیل هم فکری و رضایت دیگران بر کار قاتل بوده و این گناه به حساب آنان نیز محاسبه می‏شود.**وسائل، ج‏11، ص‏409.***
پیام ها
1- گاهی امتحان با جیره‏بندی آب است که به دستور پیامبر جیره بندی می‏شود. «انّ الماء قسمة»
2- افراد نااهل اگر خود نتوانند کاری انجام دهند، از کسانی که جرأت فساد دارند دعوت می‏کنند. «فنادَوا صاحبهم»
3- قداست شکنی، جرأت لازم دارد. «صاحبهم فتعاطی»
4- افراد شرور، آماده‏ی ایجاد شر هستند و فرصت سوزی نمی‏کنند. «فنادوا... فعقر»
5 - اگر از نعمتی که فرستاده شد قدردانی نکنیم، «مرسلوا الناقة» عذاب، فرستاده می‏شود. «ارسلنا علیهم صیحةً»
6- در نقل مطالب تاریخی قرآن، زمان و مکان و شخص مهم نیست، انگیزه و نتیجه مطرح است. (در این آیات، نه نام کسی‏که ناقه را کشت برده شده و نه زمان و مکان حادثه مشخص شده است).
7- گرچه قاتل یکی بود ولی به خاطر رضایت دیگران به کار او، همه نابود شدند. «عقر... ارسلنا علیهم صیحةً»
8 - با اراده‏ی خداوند یک امت با یک صیحه محو می‏شوند. «صیحة واحدة»
9- گاهی یک امّت به خاطر یک نافرمانی و جسارت نابود می‏شوند. «فکانوا کهشیم المحتظِر»
10- قهر الهی، افراد تنومند و غول پیکر را همچون گیاه خرد شده می‏کند. «کهشیم المحتظر»
11- قرآن، بهترین و صحیح‏ترین تاریخ‏ها و عبرت‏ها را به راحتی در اختیار همگان قرار می‏دهد. «و لقد یسّرنا»