آیه
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَآ أَطْغَیْتُهُ وَلَکِن کَانَ فِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ
قَالَ لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَاْ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِیدٍ
ترجمه
(شیطان،) همنشین او گوید: پروردگارا! من او را به طغیان وادار نکردم، بلکه او خودش در گمراهی عمیق و دور بود.
(خداوند فرماید:) نزد من با یکدیگر مشاجره نکنید، من پیش از این وعده عذاب را به شما داده بودم. فرمان (افکندن کافر در دوزخ) نزد من تغییر نمییابد و من هرگز به بندگانم، ستم نکنم.
روزی که به دوزخ گوییم: آیا پر شدی؟ و او گوید: آیا بیش از این هم هست؟
نکته ها
امام صادقعلیه السلام فرمودند: منظور از «قرین» در این آیه، شیطان است.**بحار، ج5، ص323.*** آری، در جای دیگر نیز میخوانیم: شیطان، قرین بعضی از خلافکاران میگردد.**تفسیر المیزان.*** «فهو له قرین»**زخرف، 36.***
یکی از عوامل دوزخی شدن انسان، دوست و همنشین بد است، چنانکه قرآن در این آیات، از شیطان به عنوان همنشینی که انسان را به دوزخ میافکند نام برده است. یکی از نالههای دوزخیان در قیامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنیاست، چنانکه قرآن سخن آنان را چنین بیان میفرماید: «یا ویلتی لیتنی لم أتّخذ فلاناً خلیلاً»**فرقان، 28.*** ای کاش! فلانی را به دوستی نمیگرفتم.
در قیامت، میان مجرمان با یکدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایی است و هر کدام تلاش میکنند که گناه خود را به گردن دیگری بیاندازند. در قرآن، صحنههایی از این مشاجرات نقل شده است، از جمله:
گاهی به یکدیگر میگویند: «لولا أنتم لکنّا مؤمنین»**سبأ، 31.*** اگر شما نبودید، قطعاً ما مؤمن بودیم، ولی پاسخ میشنوند: «بل لم تکونوا مؤمنین»**صافّات، 29.*** هرگز چنین نیست، بلکه شما خودتان ایمانآور نبودید.
در صحنه و موقفی دیگر به رهبران فاسد میگویند: «کنّا لکم تبعاً فهل أنتم مغنون عنّا»**ابراهیم، 21.*** ما تابع شما بودیم و بدبخت شدیم، آیا میتوانید امروز گرهی از کار ما باز کنید.
و در صحنهای، شیطان را ملامت میکنند و او میگوید: «لاتلومونی و لوموا أنفسکم...»**ابراهیم، 22.*** مرا سرزنش نکنید، خودتان را سرزنش کنید، من کاری جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذیرفتید.
این آیه نیز سخنی از ابلیس است که میگوید: پروردگارا من آنان را به طغیان وانداشتم.
جهنّم همواره میگوید: «هل من مزید»، چنانکه جهنّمیان نیز در دنیاپرستی و مال و مقام و خوردن اموال مردم سیری نداشته و «هل من مزید» میگفتند.
پیام ها
1- دوست و رفیق بد، انسان را به کجا میکشاند؛ انسانی که میتوانست با ابرار همنشین باشد، همراه و همنشین شیطان گردیده است. «قرینه»
2- ابلیس، به ربوبیّت خدا معترف است. «قال قرینه ربّنا»
3- به هوش باشیم که ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت میکند و از منحرفان تبرّی میجوید. «ما اطغیته»
4- ابلیس کار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه میداند، نه اجبار مردم. «ما اطغیته»
5 - کار انسان به جایی میرسد که شیطان او را گمراه میشمرد. «قال قرینه... فی ضلال بعید»
6- دوزخیان در قیامت با ابلیس جدال و تخاصم دارند. «لاتختصموا لدیّ»
7- به جای جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت که سودی ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدیّ»
8 - قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. «القیا فی جهنّم... قد قَدّمتُ الیکم بالوعید»
9- گفتگوها و جرّ و بحثها در قیامت، حکم الهی را تغییر نمیدهد و سبب بازنگری و تجدید نظر در حکم نمیشود. «ما یبدّل القول لدیّ»
10- تغییر حکم و تخفیف کیفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است. «ما یبدّل القول لدیّ و ما انا بظلاّم للعبید»
11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمی است که آنان در حق خود مرتکب شدهاند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فی جهنّم... و ما انا بظلام للعبید»
12- دوزخ، دارای نوعی شعور است و مخاطب خداوند قرار میگیرد و سؤالالهی را پاسخ میدهد. «هل امتلأت فتقول هل من مزید»