تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 46. احقاف آیه 18،17

آیه
وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَآ إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ‏
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِ‏ّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُواْ خَاسِرِینَ
ترجمه
و آنکه به والدین خود گفت: اُفّ بر شما! آیا به من وعده می‏دهید که (پس از مرگ از گور) خارج گردم، در حالی که نسل‏های بسیاری پیش از من گذشته‏اند (و هرگز زنده نشده‏اند)؟ ولی والدین او، خدا را به فریادرسی می‏خوانند (و به او می‏گویند:) وای بر تو! ایمان بیاور! قطعاً وعده خداوند حق است، امّا او می‏گفت: این (وعده‏ها) جز افسانه پیشینیان نیست.
آنان کسانی هستند که در میان اقوام کافری از جن و انس که پیش از آنان بودند، عذاب خدا بر آنان قطعی شده است، حتماً آنان زیانکارانند.
نکته ها
«اُف» به معنای اعلام بی‏زاری و ابراز ناخشنودی و نوعی توهین و تحقیر و بی‏ادبی است.
در آیه قبل، آثار احسان به والدین و ایمان به خدا و شکر نعمت‏های الهی که همان بهشت جاودان است، مطرح شد، در این آیه چهره‏ی فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارت‏بار او ترسیم می‏شود تا شیوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با یکدیگر مقایسه شود.
مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در یک زمان و مکان است، نه آنکه هر چند صباحی گروهی از مردگان در این دنیا زنده شوند که این فرزند نااهل به والدین خود می‏گوید: چرا گروه‏های قبلی زنده نشده‏اند؟
کسی‏که ایمان به معاد ندارد، هستی و استعدادها و نعمت‏های خود را با بهای ناچیز و اهداف زود گذر معامله می‏کند و در قیامت دست‏خالی مانده و سرمایه‏اش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است.
پیام ها
1- فرزند نااهل به والدین خود بدگویی و بی‏ادبی می‏کند: «اُفّ لکما» ولی والدین با ایمان و دلسوز، برای هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد می‏کنند و هم او را به خوبی‏ها امر و از بدی‏ها نهی می‏کنند. «یستغیثان اللّه ویلک آمن»
2- معمولاً منکر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «اُفّ لکما أتعداننی»
3- فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننی أن اخرج... ویلک آمن»
4- والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننی ان اخرج... ویلک آمن»
5 - والدین، در کنار رشد و تغذیه جسمی فرزند، مسئول رشد معنوی او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلک آمن»
6- والدین، با یادآوری معاد و عاقبت اندیشی، فرزندان خود را تربیت کنند. «آمن انّ وعد اللّه حق»
7- ایمان نداشتن به معاد، سبب بی‏تعهدی فرزند حتّی در برابر والدین می‏شود. «اُفّ لکما... ما هذا الا اساطیر الاولین»
8 - منکران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر می‏دانند و خود را نواندیش. «ما هذا الاّ اساطیر الاولین»
9- کفر به معاد و بدگویی و بی‏ادبی گستاخی در برابر والدین، عذاب قطعی را به دنبال دارد. «قال لوالدیه افّ... اولئک الّذین حق علیهم القول»
10- لجاجت فرزندان در کفر، مانع استجابت دعای والدین در حق آنان می‏شود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول»
11- سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان یکسان است. «حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم»
12- کفر و انکار معاد، در میان جن و انس سابقه طولانی دارد. «اُمم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس»
13- جن نیز موجودی مثل انسان؛ دارای تکلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و کتاب و دریافت کیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس»
14- انکار معاد وانحراف فکری، خسارت سنگین در پی‏دارد. «انهم کانوا خاسرین»
15- گستاخی در برابر والدین، حتّی با گفتن کوچکترین حرفی، جرمی بزرگ و مورد نکوهش قرآن و مایه‏ی خسارت انسان است. «اُفّ لکما... کانوا خاسرین»